ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: این که کدام گروه می‌سازد و کدام گروه ابتدا نشر می‌دهد را نمی‌دانیم، در هر حال اهداف و مواضع‌شان مشخص و روشن  است.

ما خدا را شکر می‌کنیم که اگر مخالفان اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و نیز مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران، دست کم با یک آیه، یک حدیث، یا گفتار از یک عالم دینی و یک آخوند، آن هم در سطح مرحوم آخوند خراسانی آشنا شوند و بدون قصد و غرض سوء، به نقل یا تفسیر و انتشار آن بپردازند. اما چه کنیم که اگر در مطلبی به آخوند خراسانی هم مراجع کنند، برای تحریف و سوء استفاده و ضد تبلیغ علیه اسلام و مسلمین و این مملکت و ملت است!

این روش در ضد تبلیغ، روش جدیدی نیست، خداوند متعال در عصر نزول وحی فرمود یک عده می‌آیند و سخن وحی را گوش می‌دهند، اما نه برای فهمیدن و قبول کردن، بلکه برای جاسوسی، رد کردن و ایجاد فتنه و اعوجاج.

«‌أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ» (البقره، 75)

ترجمه: آيا طمع داريد كه [اينان‏] به شما ايمان بياورند؟ با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مى‏شنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مى‏كردند، و خودشان هم مى‏دانستند.

پس معاند نیز گاهی به گفتار شیاطین استناد می‌کند و گاهی به گفتار قرآن، حدیث یا عالمان دینی، اما خودشان نیز می‌دانند که چه گفته شده است؟ منتهی سوء استفاده و تحریف می‌کنند.

آخوند خراسانی:

آخوند محمّد کاظم خراسانى (1255 - 1329ق) از فقهای برجسته تشیع و از سیاسیون دوران مشروطیت بود که نزد اساتید بزرگی از علما، چون میرزا ابو الحسن جلوه - شیخ مرتضى انصارى و میرزای شیرازی تحصیل فقه و اصول نموده بود و به مرجعیت عامه شیعیان در سرتاسر جهان رسید.

«کفایة الأصول»، که هنوز در دوره‌ی پایانی سطح در حوزه‌ها تدریس می‌شود، از تألیفات اوست، هم چنین «درر الفوائد فى الحاشیه على الرسائل‏ شیخ انصارى» و ... – که عمراً بسیاری از این شایعه افکنان، حتی اسم این کتاب را شنیده باشند و یا روی جلد بتوانند بخوانند. وی از رهبران دینی نهضت مشروطه بود.

نامه منسوب به آخوند خراسانی رحمة الله علیه:

چنین نامه‌ای در هیچ مستند تاریخی ثبت نشده است و انشای آن نیز [مانند انشای مکاتبات عمر و یزدگرد سوم در فضای مجازی عصر ما]، با ادبیات امروز ما نگاشته شده است! متن این اظهارات با نظرات ایشان در خصوص حکومت اسلامی، ولایت فقیه و نیز نقش مؤثرشان در انقلاب مشروطه هم که منافات و مغایرت دارد؛ اما فرض را بر این بگذارید که این نامه درست است یا یک روحانی در آن زمان، چنین نظراتی داشته است و می‌خواهیم تحلیل کنیم:

یک - فراز اول: «‌اگر ما یک حکومتى با عنوان اسلامى و شرعى و مشروعه بر سر کار بیاوریم ...»؛ لفظ «اگر ما» یعنی چه؟ بیان یک حکم قعطی اسلامی و فقهی است، یا بیان شرایط خودشان در آن زمان؟! آیا نوشته است که از نظر اسلام نباید حکومت اسلامی بیاید و از نظر فقهی اشکال دارد؟ یا نوشته است که اگر ما چنین کنیم، چنان می‌شود؟

توضیح: نه امام حسن علیه السلام در موقعیت امام حسین علیه السلام قرار گرفتند و نه امامان بعدی چنین شرایط و نیروهایی داشتند. لذا هیچ کدام قیام نکردند. به امام سجاد علیه السلام گفتند: «پدرت با 72 نفر قیام کرد و در راه خدا کشته شد، شما هم قیام کنید»، ایشان فرمودند: «پدرم 72 نفر داشت، من اگر هفت نفر داشتم قیام می‌کردم».

نه امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام، حضرت عباس، حضرت زینب، علی اکبر ... علیهم السلام داشتند و نه آخوند خراسانی یا هر مرجع دیگری در آن زمان، آیاتی چون خامنه‌ای، بهشتی، مطهری، مدنی، دستغیب، اشرفی و صدها شخصیت مشابه دیگر داشت. نه امام خمینی رحمة الله علیه، در شرایط آخوند خراسانی در نهضت مشروطه بود – نه کشور در آن شرایط بود و نه آخوند خراسانی و سایر مراجع آن زمان، از حمایت یکپارچه سی و پنج میلیونی، که "الله اکبر" گویان زیر تانک بروند، برخورد دارد بودند.

دو – فراز دوم: «بر فرض هم که در داخل مملکت خودمان موفقیت‌هایى کسب کنیم، در خارج از مملکت خودمان با دو خطر بسیار بزرگ مواجه خواهیم بود ...»، این هم یک اصل فقهی، یک حکم و یا حتی یک فتوا نیست، بلکه تشریح شرایط آن زمان است. راست هم گفته، ما نیز در داخل موفقیت‌هایی به دست آوردیم و با دشمنان خارجی و آزارشان مواجه شدیم؛ اما امام و مقام معظم رهبری، با حمایت هوشیارانه‌ی مردم، قدرت مقابله داشته و دارند و ایشان و امثال ایشان در آن زمان نداشتند. چنان که نویسنده خود در این فراز تصریح می‌کند که «پس وقتى امکان دفاع از هم‌کیشان و هم‌مذهبان خود را در خارج از مملکت‏مان نداریم ...». خب ما داریم.

مضافاً بر این که امام خمینی رحمة الله علیه و نیز مقام معظم رهبری می‌دانستند که ضمن دشمنی‌ها، این انقلاب سبب رویش و خیزش دوستان می‌شود، انقلاب صادر گردیده و موج بیداری اسلامی به راه می‌افتد. اگر آخوند خراسانی یا هر مرجع دیگری نیز در این شرایط بودند، تصمیم دیگری می‌گرفتند.

سه – فرازهای بعدی مبنی بر این که ممکن است یک روحانی چنین شود یا احتمال می‌رود بر کسی هوای نفس غالب گردد و ...؛ خب یک سری تذکرات اخلاقی است، مگر با حساب احتمالات، حکم شرعی می‌دهند؟!

مثلاَ بگویند: چون ممکن است یک امام جماعت، دچار عُجب گردد، پس نماز جماعت نباید اقامه گردد و یا چون ممکن است حتی مرجعی منحرف شود، پس هیچ کس مرجع نشود، و یا چون ممکن است در عزاداری، یک مداحی خطا بگوید، پس کلاً عزاداری برای اباعبدالله الحسین علیه السلام، ملغی گردد و ...؟! این چه روش و قضاوتی است؟

توجه:

گویا فضای مجازی و این منشی‌ها و میرزا نویس‌های نوظهور که عالم ارواح نیز در ارتباط‌ اند، فرصت و امکان مناسبی ایجاد کرد‌ه‌اند تا گذشتگان، بتوانند نامه‌های جدید، آن هم با ادبیات و محاوره‌ی امروزی بنویسند!

این روزها، مرتب بین اساطیر و مشاهیر گذشته، نامه پراکنی می‌شود، از کوروش گرفته تا خسرو پرویز - از عمر گرفته تا یزدگرد سوم - از شیخ مفید و شیخ طوسی گرفته تا آخوند خراسانی و ..

آیا باید عوامانه و ساده لوحانه پذیرفت؟!

نکته:

البته این نکات برای پاسخ به نشر دهندگان و جوّسازان و تحریف کنندگان در این خصوص بیان نگردید، چرا که خدا می‌فرماید که خودشان هم خوب می‌دانند که موضوع و مطلب چیست؟ بلکه فقط برای تنویر اذهان عمومی بیان شد، تا با روش کار دشمنان در جنگ نرم و ضد تبلیغ، بیشتر آشنا شوند.

*- این چه کسانی و کدام گروه‌هایی و به دستور کدام اربابانی و با حمایت کدام سازمان‌هایی، این نامه‌نگاری‌های جدید را راه انداخته‌اند، یا ...، برای ما معلوم نیست [شاید برخی بدانند]، اما ما به عنوان مخاطب، فقط یک استنباط و یک جریان شناسی می‌توانیم داشته باشیم که:

استنباط:

«فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» (البقره، 10)

ترجمه: در دل‏هاى آنها بيماريى (از كفر و شك و نفاق) است، خدا هم بر بيماريشان بيفزود و بيفزايد و آنها را در مقابل آنكه دروغ مى‏گفتند عذابى دردناك است.

جریان شناسی:

«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ» (لقمان، 6)

ترجمه: و برخى از مردم كسانى‏اند كه سخن بيهوده را خريدارند (تاجر حرف مفت هستند) تا [مردم را] بى [هيچ‏] دانشى از راه خدا گمراه كنند، و [راه خدا] را به ريشخند گيرند براى آنان عذابى خواركننده خواهد بود.

سؤال و نشانی پاسخ (لینک) جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی:

این روزها در فضای مجازی، انتشار نامه‌ای تحت عنوان «نظرات حکومتی آخوند خراسانی»، به شدت گسترش یافته است، لطفاً پاسخ دهید

http://www.x-shobhe.com/shobhe/6830.html

 

 

کلمات کلیدی:  سیاسی