ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اگر با خدا قطع ارتباط کردید، ما چطور بگوییم که چه کنید؟! از این طریق، ممکن است برخی از مشکلات حل شود، حتی ثروتمند نیز بشوید، اما حتماً خوشبخت نخواهید شد.
مشکلات:
گاهی وقتها انسان دچار یک بیماری، مانند سر دردی میشود که هیچ آزمایش و پزشکی نمیتواند تشخیص دهد که علت چیست؟ اما این یقین وجود دارد که این سر درد بدون علت نمیباشد.
در هر حال بیمار عاقل، با صبر و استقامت به دنبال مداواست و یا دست کم شرایط را با حال خود وفق میدهد، اما ممکن است بیمار دیگری خسته شود و سرش را به دیوار بکوبد یا اقدام به خودکشی کند.
مشکلات زندگی نیز همین طور هستند، هیچ کدام بدون علت به وجود نمیآیند؛ هر چند که ما دلایلش را ندانیم و فقط به حد اطلاعات خود دنبال اسباب و علل بگردیم. و البته بیشتر اوقات همان را هم که مییابیم، باز برای رفعاش اقدام قابل توجه و مؤثری نمیکنیم. بیشتر دوست داریم به جای هر تصمیم، اراده و عمل صالحی، یک دعایی یا وِردی را بخوانیم و کارها درست شود!
حالا به اخلاق خدا و کار خدا نگاه کنیم. خداوند متعال قوم صالح را خیلی آسان امتحان کرد. گفت این رودخانه مال من است – شما هم بنده من هستید و یک شتر هم میفرستم. یک روز نوبت شما باشد تا از آّب رودخانه بردارید و یک روز هم نوبت شتر. آن شتر در نوبت شما نمیآید، شما نیز در نوبت او، مزاحمش نشوید. اما این قوم لجوج، نه تنها همین مقدار کم نیز ایمان نیاوردند و اطاعت نکردند، بلکه از روی عناد و لجبازی با خدا و نافرمانی، شتر را نیز پِی کردند و البته همه دچار عذابِ هلاکت گردیدند.
حالا وضع برخی از ما نیز همین طور است، تا گرفتاریها کمی زیاد میشود و علل بروز و راه کارهای خروج را نمییابیم، به جای آن که اتصال به ربّ غنی، حکیم و رحیم را قویتر و محکمتر کنیم تا گرفتاری سبب تزلزل، سقوط و هلاکتمان نگردد، همان ارتباط اندک را نیز قطع میکنیم و به جای ترک گناه، طناب وصل (صلاة) را قطع میکنیم تا زودتر و با سرعت بیشتر سقوط کن کنیم.
ذبح نماز:
شما در زندگی، بسیاری را دیدهاید که وقتی گرفتار میشوند، نمیگویند: حالا با خدا معامله کنم و فلان گناه را کنار بگذارم، یا نمازم را اول وقت بخوانم، یا به پدر و مادر نیکی کنم، یا صله ارحام کنم، یا نماز شب بخوانم، یا صدقه و انفاق و دستگیری کنم ... که اینها همه عللی برای رفع مشکلات و رشد است، بلکه سریعاً تصمیم میگیرد که نماز را ترک کند و فوری هم به این تصمیم عمل میکند! درست مثل پِی کردن (کُشتن) آن شتر، توسط قوم صالح است.
خدا فرمود: نوبتی برای خودت باش، دنبال معاش و کسب رزق و تمتع از دنیا باش، اما مرا فراموش نکن، خالق منم، رازق منم و بازگشتت نیز به سوی من خواهد بود – برای این که فراموش نکنی و مشغولیتهای دنیا سبب فراموشی عمیقترت نگردد ، برایت نماز را قرار دادم، پس دقایقی هم برای نماز.
فرمود: این نماز، نه تنها مزاحم اوقات زندگی، تلاش برای معاش و ... نمیشود، بلکه سبب روح گرفتن همه کارهایت و برکت هم میشود. پس نه به بهانه عبادت، تلاش و فعالیت و امرار معاش و صله ارحام و ارتباطات را ترک کن، و نه به بهانه آنها، نماز را ترک کن.
اما یک عده (مانند قوم صالح) اول نماز را ترک میکنند، حبل الله را پاره میکنند، اتصال را قطع میکنند، راه همان آب باریکه را نیز میبندند، بعد میپرسند: خب چرا اینجوری شد و حالا چه کنیم؟
پاسخ:
خب، پاسخ مشخص و روشن است.
با خود بگویید: عجب نفس بر من غلبه کرد و وسوسهی این شیطان لعین که دشمن من است نیز بر سرعت ضربه فنی شدنم افزود؟!
با خود بگویید: نه تنها من غیر از خدا کسی را ندارم، بلکه اساساً غیر از خدا همه خودشان حقیر، فقیر، مسکین و مستکین هستند و چیزی ندارند که بخواهد به من بدهند.
با خود بگویید: من در پی رودخانهای خروشان هستم که مرا به دریا وصل کند، اما همین آب باریکهی ارتباط را نیز خودم قطع کردم! حالا نه تنها به رودخانه و دریا نرسیدم، بلکه کم مانده از تشنگی هلاک گردم، و از این و آن میپرسم: پس چه کنم؟!
بعد به خود پاسخ دهید: خب این که کار سخت و شاقی نیست. بلند شو، تکبر را بشکن، سنگ جهالت و عناد را از جلوی راه آب بردار، اتصالت را مجدد برقرار کن، تا اولاً زنده بمانی و هلاک نشوی و ثانیاً قدرت تعقیب تا سرچشمه را داشته باشی و ثالثاً برسی.
با خود بگویید: من که نباید از ترس مرگ، خودکشی کنم! این که جاهلانه و ابلهانه است. بلکه باید مُهلکات و مشکلات را کنار بگذارم. خب، خودم که چیزی ندارم، اگر داشتم که به این روز نمیافتادم، پس چرا با آن که دارد و میدهد، قطع کردم؟! پس بروم سریع و همین الان وصل شوم. همین الان.
مردم دو گروهاند، یا متصل یا منفصل و منقطع:
«وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ» (الرّعد، 21)
ترجمه: و كسانى كه با آنچه خدا دستور داده با آن پيوند شود مىپيوندند (پيوند انسان با خدا، رسولان، امامان «اولى الامر = ولایت»، خود و جامعه) و از پروردگارشان مىهراسند و از سختى محاسبه (در قيامت) مىترسند.
«الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (البقره، 27)
ترجمه: همانهايى كه پيمان خدا را پس از محكم كردنش مىشكنند (با احكام خدا پس از ثبوت آن به نقل و عقل، و حتی گاه پس از قبول و انجام مخالفت مىكنند) و آنچه را كه خدا فرمان داده وصل شود (مانند نماز و اتصال به اهل عصمت و ولایت علیهم السلام، ارحام، خویشان و ...) قطع مىكنند و در روى زمين به فساد مىپردازند، آنهايند كه زيانكارند.
دوستی که ببرّد:
دقت کنیم که گاه کسی از اساس دشمن است، مثل ابلیس و سایر شیاطین انس و جنّ که از اساس دشمن خدا و بندگان مخلص خدا هستند – گاه کسی دشمن نیست، اما از اساس غریبه است و هنوز خیلی کار دارد تا بیاید و نزدیک شود، چه رسد به این که دوست گردد – اما گاه کسانی پس از آشنایی، نزدیک شدن و حتی دوستی، به ناگاه رشته محبت و طناب وصل
(حبل الله) را قطع میکنند! میشوند «الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ - همانهايى كه پيمان خدا را پس از محكم كردنش مىشكنند و آنچه را كه خدا فرمان داده وصل شود، قطع مىكنند»، خب سرانجام اینها فساد و تباه کردن خودشان و دیگران (زمین) است و جز خسران (از دست دادن اصل و فرع)، عاقبتی نخواهند داشت.
پس، سریع ارتباط قطع شده را وصل کنید، ارتباط وصل شده را تقویت کنید. با دو رکعت نماز، سپس استغفار (طلب عفو و پوشش) و سپس توبه (بازگشت و روی کردن به معبودِ محبوب)، آغاز نمایید.
همین الآن و قبل از آن که نفس و شیطان مجدداً راه اتصال را سد کنند.
رفع مشکلات:
***- بدیهی است که مشکلات زندگی تا نفس آخر هست، اما وقتی ایمان آمد، تقوا آمد، اتصال به غنی و کریم آمد، این مشکلات مثل پلههای نردبان ترقی میگردند و یکی یکی با موفقیت پشت سر گذاشته میشوند. خدا دست بندهاش را میگیرد و او را بالا میبرد. اما اگر ارتباط قطع شد، خب امیدی نیست، حتی اگر همه مشکلات ظاهری نیز مرتفع گردد، مثل هموار کردن و صیقل دادن راه سقوط میباشد.
***- انسان در مسیر رشد، مایل است که سد و مانعی نباشد، به هر مانعی هم برسد، یا آن را از سر راه بر میدارد و دورش میزند – اما وقتی در سراشیبه افتاده، احتمال سقوط میرود، از خدا میخواهد که موانع و دستآویزها بسیار باشند تا ناگهان و با سرعت به قعر سقوط نکند و البته به دنبال طنابی (حبل و عروة الوثقی) میگردد که به آن چنگ زند، خود را حفظ کند و با آن بالا رود.
پس اگر دستش را از طناب جدا کرد، سقوط حتمی است.
مرتبط:
بلاهایی كه بر سر یك شخص میآید تابع چیست ؟ 1- مكافات اعمال او ست؟ 2- حكمت خداست و در آن خیر است؟ 3- كفاره گناهان است و اجر اخروی دارد...؟ (23 مهر 1394)
سؤال کوتاه و نشانی پاسخ (لینک) جهت ارسال به دوستان:
جوانی هستم با انبوهی از مشکلات لاینحل، نمازم را نیز ترک کردم، چه کنم؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/6871.html
توجه:
کانال رسمی تلگرام پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات
تلگرام را به آخرین نسخه به روز نمایید - برای عضویت بر روی آدرس زیر کلیک نمایید.
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
گوناگون دعا نماز