ادامه سؤال:
و امروز، بخش عمدهای از جامعه انسانی، قربانی تفکری است که میکوشد این مخروط را وارونه روی زمین قرار دهد. با معنویت آغاز کند، با علم معنویت را تثبیت کند، با ثروت از علم و معنویت دفاع کند و در نهایت پس از مرگ، به ارضاء نیازهای اولیه خود بپردازد.» این حرف درست است؟ (دانشجو / قم)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: از انشایش که بگذریم، بحث بر سر «عقل و نفس» است.
ابتدا نویسنده باید سند بیاورد که این جمله از پروفسور سمیعی میباشد؟ بعد بحث شود که آیا درست است یا خیر؟
میدانید که این روزها هر کس هر چه دلش خواست مینویسد، و اولش یک اسمی مانند: دکتر شریعتی یا ... میآورد و یا آخرش مینویسد «بحار الانوار، جلد 15، ص 16»؟!
پروفسور سمیعی:
بعید است که این سخن، از پروفسور سمیعی باشد، چرا که خودش در رفاه و شکمسیری تحصیل ننموده است.
خاطره:
اینجانب شخصاً با پروفسور سمیعی گفتگویی داشتم، در نقل خاطرهاش فرمود: استاد ما (در آلمان) که به کهولت سن رسیده بود، نیاز به عمل جراحی مغز پیدا کرد. چند نخبه از شاگردانش را جمع کرد تا از میان آنها انتخاب کند که چه کسی این عمل را روی مغز وی انجام دهد؟!
جالب آن که از آنها امتحان علمی یا عملی پیچیده نگرفت، بلکه پرسید: "چه هنری (یا کار یدی) دارید که با دست انجام داده باشید؟" – یکی گفت: من پیانو مینواختم، دیگری گفت: من چنین و چنان میکردم و بالاخره من گفتم: «من قالیبافی کردم، در خانه دار قالی داشتیم و من کار میکردم»، استاد مرا انتخاب کرد و گفت: «دستان و انگشتان او، به خاطر این کار محکمتر است». البته بعدها این خاطره را گفتگوی تلویزیونی نیز بیان داشتند.
پس خود ایشان، با درآمد قالیبافی در خانه تحصیل کرده است.
شکم خالی و تحصیل علم:
بحث "دارا و نادار – غنی و فقیر"، یک بحث است و بحث از "شکم خالی و تحصیل علم"، بحث دیگری است. اساساً وقتی شکم پُر است، عقل و فکر درست کار نمیکند که کسب علم نیز بنماید. از این رو بسیار توصیه شده که با شکم پُر نخوابید – با شکم پُر ورزش نکنید – با شکم پُر جماع ننمایید – با شکم پُر دانشپژوهی نکنید و اساساً شکمو نباشید و به حد رفع نیاز اساسی بدن بخورید و بیاشامید.
حدیث قدسی:
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در حدیث قدسی فرمودند:
«أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع یَا دَاوُدُ- إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ- وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا- وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی كَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا.» (بحار الأنوار ، ج75 ،ص 453 )
خدای تعالی بر حضرت داود (علیه السلام) وحی نمود که: اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادهام، ولى مردم آنها را در پنج چیز دیگر مىجویند و نمىیابند.
●- علم حقیقی را در گرسنگى و تلاش و كوشش قرار داده ام، ولى مردم آن را در سیرى و راحتى مىجویند و نمىیابند.
●- عزّت را در اطاعت از خودم نهادهام ولى مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب مىكنند و نمىیابند.
●- بىنیازى را در قناعت قرار دادهام، ولى مردم آن را در مال زیاد مىجویند و نمىیابند.
●- رضایت خودم را در نارضایتى نفس نهادهام، ولى مردم آن را در رضایت نفس طلب مىكنند و نمىیابند.
●- و راحتى و آسایش را در بهشت قرار دادهام، امّا مردم آن را در دنیا مىجویند و نمىیابند.»
آن چه معکوس شده است:
اگر به عالم وجودِ انسان توجه کنیم، مشاهده میکنیم که به تناسب افضلیت، از بالا به پایین است:
*** - خداوند علیم و حکیم، "عقل" را خلق اول قرار داد و در وجود انسان نیز در مرتبهی اولی قرار داد و حتی جایگاه فیزیکی آن در بدن مادی را [مغز] قرار داد که در ناحیه فوقانی (سر) میباشد.
کار "عقل"، شناخت عاقلانه و صدور حُکم حکیمانه است، لذا فرمود: نبی درونی است.
*** - خداوند علیم و حکیم، "قلب" را در سینه (صدر) قرار داد، چنان که قلب فیزیکی نیز در سینهی فیزیکی میباشد و آن را جایگاه و ابزار "فهم" قرار داد که منتج به ایمان و بالتبع حبّ و بغض میگردد.
*** - خداوند علیم و حکیم، برای امکان حیات بشر در دنیای مادی، بدن و جسم او را قرار داد تا مرکبش باشد، و به حکم و کنترل عقل، به سوی محبوب غایی قلب، کار انجام دهد.
بدیهی است که این مرکب، مادی است و نیازمند به مشتهیات نفسانی، مثل خوردن، خوابیدن، جماع، رفاه تن و ... میباشد، مثل هر حیوان دیگری.
*** - وقتی انسان و انسانیت واژگون شد، نفس حاکم میشود و در صدر وجود مینشیند و بر عقل و قلب حکومت میکند. درست مثل این است که در حالت فیزیکی یک نفر را سر و ته کنند.
در چنین حالتی، ابتدا "نفس" خواستهی خود را امر میکند – سپس قلب به آن توجه نموده و آن را دوست میدارد – و سپس عقلِ معاش، کار میکند تا چگونگی ارضای نفس را تدبیر کند.
مادیت و معنویت:
تفکیک بین این دو (به شرح سؤال)، مثل تفکیک روح از بدن میباشد. حال اگر آن چه اصالت دارد، جسم و بدنی است که از نطفه به وجود آمده و در خاک مضمحل شده و میگندد، تعبیر فوق درست است، اما اگر اصالت با روح است که بر بدن احاطه دارد، پس از مرگ بدن نیز نمیمیرد و به حیات خود ادامه میدهد، تعبیر فوق کاملاً غلط و همان مخروط وارونه میباشد.
بسیار دیدهایم که انسانهای فقیر، گرسنه و حتی علیل، دانشمند شدهاند و بسیار بیشتر دیدهایم که انسانهای مرفه، شکم سیر و متمول، متکبر، جاهل و جانی شدهاند.
پس، اصل اول، انسان شدن است. انسان به لحاظ بدن، یک حیوان است که حالا روی دو پا راه میرود، یا راست قامت است و یا حیوان ناطق است، پس اگر انسان شدن او به پُر شدن شکم، یا ارضای مستمر غریزه جنسی، یا خواب راحت در لانهی امن برای رفع خستگی، هضم غذا و امنیت تخمریزی یا زایش باشد، هیچ فرقی با حیوان ندارد، "بلهم اضلّ – بلکه گمراهتر".
اما اگر "انسان" شدن این حیوان دوپا، مستلزم رشد و تقویت روح، معنویت و اخلاق باشد، شکل ساختار فرق میکند.
معنویت، که مربیاش الله جلّ جلاله به طریق دین الهی میباشد، هنرش این است که از این حیوان دوپا و ناطق، انسان میسازد.
انسان و ابزار:
اگر این حیوان ناطق و راست قامت، انسان نشود، هر آن چه از علم تجربی و ابزاری میآموزد، برایش حکم سِلاح پیدا میکند، مثل چنگال، دندان تیز، نیش، عضلات قوی ، شاخ و ... ؛ از این رو شاهدیم که دستآوردهای علم تجربی، پیشرفت در صنایع متفاوت، ثروت، رفاه و ...، اگر در اختیار حیوانِ راست قامت و ناطق قرار گرفت، خود و جهانیان را به هلاکت میکشاند و اگر در اختیار "انسان" قرار گرفت، سبب سهولت و سرعت رشد و کمال او میگردد.
مشارکت و هم افزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7023.html
دعوت:
کانال رسمی تلگرام پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات
تلگرام را به آخرین نسخه به روز نمایید. سپس برای عضویت بر روی آدرس زیر کلیک نمایید.
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
گوناگون علم