مقام معظم رهبری: یکی از ابزارهای دشمنان، ایجاد تفرقه است بین ما - توطئههای دشمن را بشناسیم
متن ذیل، بخش پایانی از بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى میباشد. (8/10/1394)
بسماللهالرّحمنالرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.
... یکی از ابزارهای دشمنان، ایجاد تفرقه است بین ما؛ من اصرار دارم بر این موضوع تکیه کنم و تأکید کنم.
برادران، خواهران، مسلمانان دنیای اسلام، اگر این صدا به گوش شما خواهد رسید! آن روزی که کلمهی سنّی و شیعه در ادبیّات آمریکاییها پیدا شد، ما نگران شدیم؛ اهل نظر همه نگران شدند.
سنّی و شیعه به آمریکا چه ارتباط دارد؟ فلان سیاستمدار یهودی صهیونیست آمریکایی که جز شرارت علیه اسلام و مسلمین از او ممکن نیست سربزند، چهکار دارد که بیاید بین سنّی و شیعه در دنیای اسلام قضاوت بکند، راجع به سنّی یک چیزی بگوید، راجع به شیعه یک چیزی بگوید؟
از وقتی ادبیّات سنّی و شیعه در کلمات آمریکاییها ظهور پیدا کرد، اینجا کسانی که اهل فهم و دقّت بودند نگران شدند؛ فهمیدند که یک کار جدید در شُرف انجام است و تحقّق پیدا کرد.
ایجاد جنگ بین شیعه و سنّی سابقه دارد؛ انگلیسیها در این کار ماهرند. ما سوابق زیادی داریم و اطّلاعات فراوانی داریم از گذشتهی ایجاد دعوا و اختلاف و کینه بین سنّی و شیعه که بهوسیلهی عوامل انگلیسی - چه در اینجا، چه در دولت عثمانی سابق، چه در کشورهای عربی - بهوجود میآمد برای اینکه اینها را به جان هم بیندازند؛ لکن نقشهای که امروز آمریکاییها در این زمینه دارند، نقشهی خطرناکتری است؛ آیا طرفداری از فرقهای در مقابل فرقهای دیگر در درون دنیای اسلام، ما را خوشحال میکند؟ اگر از ما طرفداری کردند، ما باید خرسند بشویم؟ نه، ما باید غصّهدار بشویم، ببینیم چه نقطهی ضعفی در ما دیدهاند که میخواهند از آن نقطهی ضعف استفاده کنند و ابراز طرفداریِ از ما میکنند .
اینها با اصل اسلام مخالفند؛ آنچه واقعیّت قضیّه است [همان است که] در ماجرای یازدهم سپتامبر آمریکا در نیویورک و آن قضیّهی انفجار برجها، رئیسجمهور وقت آمریکا گفت که جنگ صلیبی است؛ او راست گفت؛ او آدم بدی بود امّا این حرفش حرف راستی بود: دعوای بین اسلام و استکبار.
البتّه او گفت مسیحیّت و [جنگ] صلیبی، امّا دروغ میگفت؛ مسیحیها در درون دنیای اسلام با امنیّت کامل زندگی میکردند و امروز هم در کشور ما اینجور است، در بعضی کشورهای دیگر هم اینجور است؛ مقصودش دعوای بین قدرت استکباری و قدرتهای مسلّط عالم با اسلام بود؛ این درست بود؛ آن حرف حرف صادقانهای بود.
این آقایان فعلی حاکم بر آمریکا که میگویند ما با اسلام موافقیم، با فلان فرقهی اسلامی مخالفیم، با فلان فرقه مخالفیم، دروغ میگویند؛ اینها نفاق میورزند و ریاکاری میکنند؛ اینها هم با اصل اسلام مخالفند؛ و راه را در ایجاد دعوا و جنگ بین مسلمانها پیدا کردند.
یک روزی این اختلاف به عنوان پانایرانیسم و پانترکیسم و پانعربیسم و از این قبیل چیزها مطرح میشد که خیلی کاربرد نداشت؛ امروز به نام مذهب میخواهند اختلاف ایجاد کنند و جوانها را به جان هم بیندازند. آنوقت نتیجه این میشود که فرقههای تروریستی مثل داعش و امثال اینها با پول وابستگان به آمریکا، با کمک سیاسی آمریکا، با همراهیِ همپیمانان آمریکا تولّد پیدا میکنند و امکان نشاط پیدا میکنند و این فجایع را در دنیای اسلام بهوجود میآورند؛ نتیجه این میشود.
اینها دروغ میگویند اگر میگویند ما با شیعه مخالفیم، با سنّی موافقیم؛ نخیر. آیا فلسطینیها شیعهاند یا سنّیاند؟ چرا با فلسطینیها اینقدر بدند؟ چرا جنایت نسبت به فلسطینیها را مطلقاً مورد تعرّض قرار نمیدهند؟ غزّه چقدر کوبیده شد؟ سرزمینهای کرانهی باختری چقدر تحت فشار قرار گرفت و هماکنون تحت فشار قرار دارد؟ آنها که شیعه نیستند، آنها سنّیاند. برای آمریکاییها مسئله مسئلهی شیعه و سنّی نیست؛ هر مسلمانی که بخواهد با اسلام، با احکام اسلامی و قوانین اسلامی زندگی کند و برای آن مجاهدت کند و در راه آن حرکت کند، دشمن خود بهحساب میآورند.
با یک سیاستمدار آمریکایی مصاحبه کردند؛ مصاحبهگر از او میپرسد که دشمن آمریکا کیست؟ او در جواب میگوید دشمن آمریکا تروریسم نیست، دشمن آمریکا مسلمانها هم نیستند، دشمن آمریکا «اسلامگرایی» است؛ اسلامگرایی.
یعنی مسلمان تا وقتی بیتفاوت راهش را بیاید و برود و انگیزهای نسبت به اسلام نداشته باشد، احساس دشمنی با او نمیکنند؛ امّا وقتی اسلامگرایی به میان آمد، پایبندی و تقیّد به اسلام و حاکمیّت اسلام به میان آمد، پایهریزیِ همان تمدّن اسلامی وقتی به میان آمد، دشمنیها شروع میشود؛ راست گفته، دشمن او اسلامگرایی است. لذا وقتی بیداری اسلامی در دنیای اسلام رخ میدهد، شما میبینید چقدر دستپاچه میشوند، تلاش میکنند، کار میکنند بلکه ضایعش کنند، بلکه نابودش کنند؛ یک جاهایی هم موفّق میشوند. البتّه من به شما عرض بکنم که بیداری اسلامی نابود شدنی نیست؛ بیداری اسلامی انشاءالله به فضل الهی، به حولوقوّهی الهی به اهداف خود خواهد رسید.
هدف آنها ایجاد جنگ داخلی بین مسلمانها است و متأسّفانه تا حدودی موفّق شدهاند. کشورهای اسلامی را یکی پس از دیگری دارند ویران میکنند - سوریه را ویران میکنند، یمن را ویران میکنند، لیبی را ویران میکنند - زیرساختهایشان را از بین میبرند، چرا؟
چرا ما تسلیم این توطئه بشویم؟ چرا آن چیزی که هدف آنها است، برای ما ناشناخته باقی بماند؟ بصیرت پیدا کنیم؛ اگر میخواهیم در این راه موفّق بشویم، باید بصیرت پیدا کنیم.
امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) فرمود: اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر؛ (1) باید بصیرت پیدا کرد، باید در این راه صبور بود.
وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛ (2) اگر با بصیرت حرکت کنیم و صبر کنیم و استقامت بهخرج بدهیم اثری نمیبخشد؛ امّا وقتیکه ما هم مثل آنها حرف بزنیم، مثل آنها کار بکنیم، آنوقت نتیجه این میشود.
در بحرین مسلمانها را چرا اینجور زیر فشار قرار میدهند؟ در نیجریه چرا [برای] آن شیخ مصلحِ تقریبیِ مؤمن (3) اینجور فاجعهآفرینی میکنند و حدود هزار نفر از مردم دوروبر او را به قتل میرسانند و شش فرزند او را در دو سال به شهادت میرسانند؟ چرا دنیای اسلام در مقابل این فجایع ساکت میمانَد؟ چرا دنیای اسلام بمباران شبانهروزی قریب به یک سال در یمن را تحمّل میکند؟ نزدیک به یک سال است -ده ماه و اندکی است- که خانهی مردم یمن، بیمارستانشان، مدرسهشان، جادّهشان، افراد بیگناهشان، زن و مردشان زیر بمبها هستند؛ چرا؟ این به نفع دنیای اسلام است؟ سوریه یکجور، عراق یکجور. اهداف آنها اهداف خطرناکی است، اهداف آنها در اتاقهای فکر -به قول خودشان- طرّاحی میشود؛ ما باید بیدار باشیم.
عرض کردم که امید و تکلیف و مسئولیّت، متوجّه به علمای اسلام و به روشنفکران راستین در دنیای اسلام است؛ باید با مردمشان حرف بزنند، با سیاستمدارانشان هم حرف بزنند - بعضی از سیاستمداران دنیای اسلام وجدانهای بیداری دارند؛ این را ما از نزدیک تجربه کردیم – میتوانند نقش ایفا کنند.
عرض من در این جلسه این است: ما از یادبود ولادت پیغمبر این بهره را ببریم که کاری را که اسلام در روز اوّل کرد که احیای دنیای مردهی آن زمان بود، وجههی همّت خودمان قرار بدهیم؛ و این احتیاج دارد به عقل، به خردمندی، به تدبّر، به بصیرت، به شناخت دشمن؛ دشمن را بشناسیم، توطئههای دشمن را بشناسیم، فریب دشمن را نخوریم. خداوند متعال باید به ما کمک کند، ما را در صراط مستقیم خودش قرار بدهد و ثابتقدم بدارد. شاعر عرب درست گفته است که:
الدَّهرُ یَقظان وَ الأَحداثُ لم یَنَم فَما رُقادُکُم یا أَفضَلَ الأُمَم (4)
وقتیکه دنیای قدرت، دنیای زر و زور با همهی امکانات خود متوجّه شما است، شما حق ندارید چُرت بزنید، حق ندارید خواب بروید.
پروردگارا! ما را آنچنان که پسند اسلام و دنیا است، راهرو در این صراط مستقیم قرار بده.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
1- ( نهجالبلاغه، خطبهی ۱۷۳)
2- سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۲۰؛ «... و اگر صبر (ایستادگی) کنید و پرهیزکاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمیرساند ...»
3- شیخ ابراهیم الزّکزاکی
4- احمد شوقی، با اندکی اختلاف.
- تعداد بازدید : 1089
- 10 دی 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: رهبری