چرا گاهی با ذکر خدا دلهای ما آرام نمیگیرد؟ وقتی که از مشکلات زندگی خسته شدیم و هیچ کسی را هم برای درد و دل نداریم چه کنیم؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر کسی به یاد خدا باشد، حتماً دلش آرام میگیرد.
الف – وقتی خداوند متعال میفرماید که «قرآن هدایت کننده است»، ولی قرائت یا تلاوت کننده میبیند که به رغم حفظ قرآن کریم و نیز قرائت مداوم سورهها و ختم یاسین و انعام و ...، هدایت نشده است، باید بفهمد که کتاب یا سطوری را خوانده است، اما قرآن نخوانده است. وقتی میفرماید که «نماز بازدارنده از زشتی و بدی است» و نمازگزار میبیند که نمازش بازدارندهی او نبود از عصیانها نبود، باید بفهمد که «نمازش، نماز نبوده است». به قول مرحوم شیخ بهایی:
مرا غرض زنماز آن بود که پنهانی حدیث درد فراق تو، با تو بگذارم
وگرنه این چه نمازیست که من بی تو نشسته رو به محراب و در به بازارم
ب – ذکر نیز از این قاعده مسثثنی نمیباشد. فرمود:
« الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » (الرّعد، 28)
ترجمه: [اهل انابه هدایت میشوند] همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىيابد آگاه باشيد كه دلها تنها به ياد خدا آرام مىيابد.
*- اول باید خوب بدانیم و درک نماییم که اهل انابه چه کسانی هستند؟ بعد بفهمیم که «ذکر یعنی چه؟» و بعد بدانیم که «اطمینان قلبی» چیست؟
*- در آیهی مذکور نفرمود که هر کس صدبار "سبحان الله" بگوید و یا سیصد بار "الحمد لله" بگوید، دلش مطمئن شده و آرام میگیرد. اگر "ایمان به خدا" به قلب کسی راه نیافته باشد، سیصدهزار بار هم که یک لفظی را تکرار کند، نه تنها هیچ ا تفاقی نمیافتد، چه بسا دورتر و مضطربتر هم بشود.
خاطره:
یک - خدا رحمت کند حضرت آیت الله بهاء الدینی را؛ فرمود: طلبهای بیمار شد، طلابی پس از عیادت او نزد من آمدند و گفتند: «آقا! برای شفای ایشان، نذر هفتاد بار سوره حمد کردیم، خوب است؟» افزود: «به آنها گفتم: بله خوب است، شما نذر یک بار قرائت سوره حمد بکنید».
دو – دوستی میگفت: در حدیثی در مورد آثار شگفتانگیز سوره حمد خواندم که میفرمود: «اگر بر مرده خواندید و زنده شد، تعجب نکنید!» به مزاح گفتم: بله، ولی اگر بنده بر زنده بخوانم، چه بسا بمیرد.
ملاحظه:
البته این مزاح، نه تنها خالی از حقیقت و منطق قرآنی نبود، بلکه طبق آیه بود. فرمود: آیات این قرآن برای مؤمنین شفا و رحمت است و به ظالمین چیزی جز بر خسرانشان نمیافزاید.
اطمینان قلبی:
معنای اطمینان قلبی نیز این نیست که به ناگهان دنیا برای کسی بهشت میشود و تمامی همّها و غمها و گرفتاریها از او برطرف میگردد. بلکه یعنی «غمها، مشکلات و تألمات، ایمان قلبی او را متزلزل نمیکند – سبب ترس و وحشت او نمیگردد، و هم چنین اگر مشکلاتش برطرف شد و خیر و فضلی شامل حالش گردید، زود طغیان نمیکند. به قول آیت الله حائری شیرازی: «مانند حوضچهی کوچکی است که به دریا متصل است، اگر یک میلیون لیتر آب از آن بردارند، سطحش یک سانت هم پایین نمیرود و اگر یک میلیون لیتر آب به آن بریزند نیز سطحش یک سانت هم بالا نمیآید، چرا که "وصل" به دریا میباشد». حجمش کم است، اما هم سطح آب دریاست، چون وصل به دریاست.
این "وصل" خیلی مهم است. صلوة (نماز) هم "وصل" است. لذا فرمود: انسان، بیجنبه و کم ظرفیت است. زود سردی و گرمیاش میکند، مثل یک قطره است، دائم در اضطراب است، به غیر از آنانی که با نماز وصل شدهاند. مثل قطرهای که به دریا وصل شود. ذکر یعنی یادی که قلب مضطرب را چون قطرهی سرگردان، وصل به اقیانوس میکند.
« إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ » (المعارج، 19 تا 22)
ترجمه: حقّا كه انسان به غايت حريص و كم طاقت آفريده شده * چون آسیبی به او رسد، سخت بیتابی (عجز و لابه) كند * و چون خيرى بدو رسد سخت بخيل و نابخشنده است * غير از نمازگزاران ... .
به وقت تنهایی، با چه کسی درد دل کنیم؟
*- خوب است بدانیم که "انسان چه وقتی تنها نیست؟" همه منفرد آفریده شدهاند، همه منفرد و بدون هیچ رابطهی خویشی محشور میشوند، پس همه "تنها" هستند. خداوند هر کسی را مستقل خلق نموده است و از او خواسته که جز به خودش، به هیچ کس وابستگی نداشته باشد، بلکه در راه او و به مقصد او، ارتباط و اتصال داشته باشد. با اهلش محبت و مودت داشته باشد.
*- خوب است بدانیم که "انسان کِی تنهاست؟" در حالی که نه تنها عالم محضر خداست، بلکه هر که باشد، هر کجا باشد و در هر حالی که باشد، خدا با اوست.
« هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ » (الحدید، 4)
ترجمه: اوست آن كس كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد آن گاه بر عرش استيلا يافت. آنچه در زمين درآيد و آنچه از آن برآيد و آنچه از آسمان فرود آيد و آنچه در آن بالا رود [همه را] مىداند. و هر كجا باشيد او با شماست، و خدا به هر چه مىكنيد بيناست.
خاطره:
کسی را میشناسم که فرزندش را "شهید راه عشق" میگویند، چرا که در راه زیارت کربلا، گرفتار شد و در بیابان با لب تشنه، به دیدار معشوق شتافت. (من مات من العشق فقد مات شهید)
او میگفت: روزی دلم گرفته بود، گفتم قرآن بخوانم تا با ذکر خدا دلم آرام گیرد. وضو ساختم و قرآنی به دست گرفتم و نشستم، باز کردم تا بخوانم؛ این کلمات از آیه در صدر صفحه بود که گویی خودم را مخاطب قرار داده و پاسخ تمامی سؤالات و آرام کنندهی تشویشهایم بود: « أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ – آیا خدا برای بندهاش کافی (و کفایت کننده) نمیباشد / الزّمر، 36»
درد دل با امام زمان علیه السلام:
آدمی، درد دلهای بسیار دارد، اندوهها، دغدغهها و نگرانیهای فراوانی دارد، و همینطور نیازها و امیدهای فراوانی دارد. بدیهی است که دوست دارد این ترسها و امیدها (خوف و رجاء) را با کسی در میان بگذارد. اما چه کسی؟ کسی که فقط شنوندهی اصوات نباشد، بلکه اولاً امین باشد و ثانیاً رفیق باشد. یعنی رتق و فتق بنماید.
خداوند متعال، بندگانش را تنها رها نکرده است، برای هر امتی، از میان خودشان حجت و امامی برگزیده است که انسان کامل، اهل عصمت، عالم به علم لدنی و حجت و راهنمای خودش در زمین میباشد و فرموده است که به او وصل شوید.
امام رضا علیه السلام، در خطبهی بسیار ژرفی که در بیان فضایل امام دارد، پس از اشاره به پارهای از مقامات و فضائل امام، چون علم، عصمت، حکمت و ...، میفرماید:
« اَلْإِمَامُ اَلْأَنِیسُ اَلرَّفِیقُ وَ اَلْوَالِدُ اَلشَّفِیقُ وَ اَلْأَخُ اَلشَّقِیقُ وَ اَلْأُمُّ اَلْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ اَلصَّغِیرِ وَ مَفْزَعُ اَلْعِبَادِ فِی اَلدَّاهِیَةِ اَلنَّآدِ اَلْإِمَامُ أَمِینُ اَللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلاَدِهِ وَ اَلدَّاعِی إِلَى اَللَّهِ » (اصول کافی، ج 1، ص 200 – کتاب الحجة)
ترجمه: امام مونسی رفیق (یار و همدم و انس گیرندهی دلسوز و کارساز) و پدر مهربان و برادری همدل و مادر خیر خواه به طفل کوچک خود و پناهگاه بندگان در گرفتاریهای سخت است، امام، امین خداست در میان خلقش و حجت اوست بر بندگانش و خلیفهی اوست در شهرهایش و دعوت کننده به سوی الله است.
*- آیا با وجود چنین امامی، ما باز هم احساس تنهایی میکنیم و میگوییم: «به هنگام تنهایی با چه کسی درد دل کنیم؟!»
*- آیا شده است همانگونه که با دوست، رفیق، پدر، برادر و مادر درد دل میکنیم، دقایقی با امام زمانمان (عجّ الله تعالی فرجه الشریف) مرتبط و وصل شویم؟ سلامی کنیم و در خلوت به درد دل بنشینیم؟
پس مشکل از خود ماست.
*- شاید قبول داشته باشیم، اما زیاد باور نداریم، بعد میگوییم: «چرا با ذکر دلمان آرام نمیگیرد؟» کدام ذکر؟! به قول حافظ:
بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدا را میکرد
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا گاهی با ذکر خدا، دل آرام نمیگیرد؟ به وقت تنهایی با کی درد دل کنیم؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7466.html
- تعداد بازدید : 4384
- 20 فروردین 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون توحید ذکر