پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بفرمایید که دروغ میگویی و اساساً با هر گونه اندیشهی درست، شادی و نشاط واقعی و سعادت کودک و بزرگسال، دشمنی.
*- بفرمایید: برای همین تو پیامبر نشدی، چرا که پیامبری، علم و عصمت در حد اعلا را میخواهد و شما هم علم ندارید و هم دروغ میگویید.
*- بفرمایید: برای همین در پاسخ کسانی که مثل شما میاندیشیدند و در خود این مرتبه و قابلیت را میدیدند که مخاطب وحی باشند و پرمدعا بودند، فرمود: خدا بهتر میداند که رسالتش را کجا قرار دهد؟ یعنی او بهتر میداند که چه کسانی را به نبوت، رسالت و امامت برگزیند؛ و البته به ما نیز متذکر شد که این ادعاها، همه "مَکر" است و هدف این مَکر نیز فریب شماست.
« وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ » (الأنعام، 124)
ترجمه: و چون آيه و معجزهاى بر آنها (كفار قريش) بيايد مىگويند: ما هرگز ايمان نمىآوريم تا به ما نيز آنچه به فرستادگان خدا داده شده (از نبوت و كتاب و معجزه) داده شود خداوند داناتر است كه رسالت خود را در كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه گناه كردهاند ذلّت و خواريى در نزد خدا، و عذابى سخت به سزاى مكرى كه انجام مىدادند خواهد رسيد.
*- بفرمایید: الآن هم که پیامبر نیستی، باز هم نه تنها آن چه مدعی بودی را عمل نمیکنی، بلکه به جای خنداندن کودکان، به جنگ انبیای الهی و دین خدا رفتهای، که البته حاصلی جز تداوم اسارتها و گریه کودکان و بزرگسالان از ظلم مستکبرین و اتباع نادان آنها ندارد.
*- بفرمایید: خنداندن فیزیکی، پیامبر نمیخواهد، بلکه یک "دلقک" یا "طنزپرداز" یا "شومن" نیز میتواند این کارها را انجام دهد. اما بصیرت بخشی در شناخت شادی و رنج حقیقی، و ارائه برنامه برای حیات معقول و رسیدن به شادی و نشاط درست و نیز ادامهدار، پیامبر میخواهد.
*- بفرمایید: چیزی که در این عالم بسیار است، پیامبر، کتاب و امام است، منتهی بر حق نیستند. کارشان این است که مردم را با اداهای سنتی و مدرن، تخدیر کنند – در عین بچه کُشی، چند برنامه زنده و مُرده، برای خنداندن کودکان به نمایش درآورند و در عین ظلم و جنایت، شعار آزادی سر دهند و دنیا و آخرت انسانها را به جهنم مبدل کنند.
*- بفرمایید: در عین حال، آن چه که حقیقت و واقعیت دارد این است که دنیا نه "پارک جنگلی" است و نه "سیرک". این نوع از جهانبینی و ترسیم غلط از حیات، و تصویر مکارانه را همین پیامبران دروغین از دنیا میدهند و شما نیز بلیط فروشان این نمایش دروغین هستید.
*- بفرمایید: دست کم، نگاهی هر چند سطحی و گذرا، به آموزههای انبیای الهی و در رأس آنان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در مورد آزادی، شادی، نشاط، امید، دستگیری از دیگران، خوشحال کردن و خنداندن راستین و... میانداختید و بعد خود را به جای آنان فرض میکردید و شعار میدادید!
*- بفرمایید: نه تعریفی از انسان داری، نه میدانی که آزادی یعنی چه؟ نه از غم و شادی نوع بشر با خبری و نه از آموزههای انبیای الهی چیزی میدانی ...؟ تازه خود را به جای پیامبران تصور میکنی؟! این یعنی فقط جهل، تکبر و خودبزرگبینی داری، به اضافه کفر و بدخواهی نسبت به انسان، درست مثل ابلیس رجیم!
*- بفرمایید: حتی دیدن بشری با اندیشهها و ادعاهای شما نیز خندهدار نیست، بلکه تأسفآور و گریه درآور است.
*- بفرمایید: الآن که پیامبر نیستید، دست کم بفهمید که کی هستید و جایگاه شما کجاست و چه تکالیفی دارید؟ پس در جایگاه خود قرار گیرید، طغیان نکنید، فاسق (خارج از پوستهی خود) نشوید و به تکالیف خود عمل نمایید.
*- بفرمایید: آنان که منکرند، به جز سلب آزادی، ظلم، جنایت، تجاوز، قتلعام و بچهکُشی، چه دستآورد و تحفهای برای بشریت داشتند؟!
الف – آنهایی که تلاش میکنند انسان را از اول و آخر خود غافل کنند، نه تنها به عقل و شعور انسان اهانت میکنند، بلکه تمامی آزادیهای حقیقیاش را سلب میکنند و او را به استثمار میکشند و هر آن چه از آزادی ظاهری نیز شعار میدهند، در جهت سوء استفادهی مجانی خودشان است.
ب – اگر انسان اول و آخر حقیقی «توحید و معاد» را نشناسد، نه تنها "گریه و خندهاش" فقط جنبه فیزیکی و تحرک عضلات و بیتأثیر است، بلکه نسبت به همه چیز بیتفاوت میشود. عاقل و دیوانه، ظالم و مظلوم، با اخلاق و فاسد و ... نزدش مساوی خواهند بود، چرا که آخرش نابودی و به هیچ رسیدن است، و این همان خواست منکران توحید، معاد و نبوت میباشد.
ج – کسی که نمیداند از کجا آمده، در کجا هست، چه شرایطی دارد، چه تکالیفی دارد، دوست و دشمنش کیانند؟ به کجا میرود و نتیجه چه خواهد شد؟ در جهالت و پوچی محضی به سر میبرد که خنده و گریهاش هیچ فرقی با هم ندارند.
د – این شعارها که فقط و فقط قالب و شکل «لفاظی» دارند، هدفی را جز دعوت به جهل و کفر و بالتبع آن تسلیم خدایان، پیامبران، کتب و امامان دروغین شدن ندارد.
در هر حال دنیای بشر، خالی از الگوها و رهبران نبوده، نیست و نخواهد بود، منتهی دو دسته الگو و رهبر داریم که هر کدام به سویی هدایت و دعوت میکنند، یکی به حق و دیگری به باطل:
« وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ » (السجده، 24)
ترجمه: و از آنان پيشوايانى قرار داديم كه (مردم را) به دستور ما هدايت مى كردند، از آن رو كه صبر ورزيدند و آيات ما را باور داشتند.
« وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ » (القصص، 41)
ترجمه: و آنها را پيشوايانى قرار داديم كه (به واسطه كفر و طغيانشان، همگان و آيندگان را) به سوى آتش (جهنم) مى خوانند، و روز قيامت (از طرف هيچ شفاعت كنندهاى) يارى نمى شوند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
(فضای مجازی) – اگر من پیامبر بودم، به جای سخن از بهشت و جهنم، رسالتم شادمانی بود و کودکان را میخنداندم و ...
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7505.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد