در صحبت آقای رییس جمهور حسن روحانی، منظور از فرق بین اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، چیست؟ آیا مفهوم همان لیبرال شدن انقلاب اسلامی است؟! (لیسانس حقوق / تهران)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): با صحبتهای ایشان [در عرصه مباحث دینی و اعتقادی] اصلا کاری نداریم، بلکه بحث را از موضع خودش بررسی میکنیم، به خصوص با توجه به این که به بیانات استاد شهید، حضرت آیت الله مطهری رحمة الله علیه مستند شده است.
*- متأسفانه باید اذعان داشت که یکی از بزرگترین مشکلات و معضلات کشور ما این است که هر مقامی به هر مسئولیتی که منتخب و منصوب میگردد، قبل و بیش از آن که خودش را در مقابل جایگاهی که در آن قرار گرفته و باید در مقابل تکالیفش به مردم و خدا پاسخگو باشد ببیند، یک "ایدئولوگ – نظریه پرداز" میبیند! و البته چون جامعهی ما، انقلاب ما و نظام سیاسی ما اسلامی است، همه این نظریات نیز به نام اسلام عرضه میشوند! الحمدلله که ولایت فقیه، فقها، علما، دانشمندان علوم دینی، مفسرین قرآن کریم و ... هستند.
[اگر هوچیگری نکنند و انگ نچسبانند که منظور شما آقای رییس جمهور بود – که نیست]، خوب است برای روشن شدن بحث، به تاریخ نظریهپردازی و عواقبش در این انقلاب نگاهی بیاندازیم. آن که نظریات شهید مطهری را فهمید، به او استناد کرد – آن که نفهمید نیز به او استناد کرد – آن که از اسلام چیزی فهمید به اسلام استناد کرد و آن که چیزی نفهمید نیز به اسلام استناد کرد – حتی منافقین آیهی مبارکه «فَضَلَ الله المُجاهِدین ...» را برای خود انحصاری دانسته و عَلَم کردند و حتی آن که شهید مطهری (ره) را ترور کرد نیز به اسلام استناد کرد و نام گروهش نیز «فرقان» بود ... به اینها اضافه کنید جریان «دگر اندیشان – به اصطلاح روشنفکران – قرائت جدیدیها – سروشیها – اصلاحطلبان ایدئولوژیکی در جنگ تبلیغاتی و روانی و ایدئولوژیکی در دوران آقای خاتمی و با پرچمداری فکری امثال حجاریان و عطریانفر و ...» را که از ابتدا تا انتها همه ادعای اسلامیت داشتند و حتی بسیاری از آنان در آغاز ادعای انقلابیگری و فهم خط امام خمینی رحمة الله علیه و پیروی از ایشان را داشتند – سپس بعضی به طور کلی خطشان را جدا کردند، برخی دیگر به آغوش مادر (انگلیس و امریکا) برگشتند - اما برخی دیگر هنوز مدعیانه هستند!
البته هیچ تردیدی نیست که "سیاست" و جریان "قدرت و ثروت"، در هیچ دینی، مکتبی، آیینی، کشوری، حزبی، باندی و ...، جدای از «جهانبینی و ایدئولوژی» اشخاص حقیقی یا حقوقی طرفدار آن نمیباشد، حال خواه فراماسون و صهیونیست و حلقههای وابسته به آنها باشند، یا از امّت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و معتقد و پیرو ولایت فقیه [سیاست عین دیانت است]. منتهی مشکل اینجاست که در نظام و جامعهی ما، گاهی جایگاهها کاملاً عوض میشومد. مثلاً مردم به جای آن که از دولت و وزرای مربوطه اشتغال، مدرسه، بیمارستان، مسکن، رفاه و ... بخواهند، از نمایندگان مجلس که در این مورد کارهای نیستند میخواهند و جالب آن که بسیاری از آنها نیز وعده مساعد میدهند! همین طور است تغییر جایگاه مسئولین اجرایی کشور، با اسلامشناسان، فقها و نظریهپردازان!
در این جابهجایی، فقیه و حکیم اسلامی که نگران تحقق اسلام و عدالت در این جامعه و نظام است، بالاجبار حتی وارد مسائل ریز اجرایی شده و در خصوص بهداشت، اشتغال و یا معاملات ربوی بانکها هشدار میدهد و رییس جمهور که رییس قوه مجریه است، ایدئولوگ شده و به جای گزارش درست از اوضاع و عملکردها، در تعریف اسلام نظریهپردازی میکند! و البته و صد البته، در راستای توجیه مواضع خود که در واقع باید پیرو ولایت فقیه، در راستای سیاستهای کلی نظام، مطابق قوانین مصوب در مجلس و ... باشد.
دکتر روحانی، رییس جمهوری:
*- امروز رییس جمهوری اسلامی ایران؛ اگر در مورد مقوله «امر به معروف و نهی از منکر» که از واجبات و فروع دین است، سخن بگوید، مصداق آن را تعیین کرده و میگوید:
*- « منکری بالاتر از بیکاری و فقر وجود ندارد - توسعه کشور، بالاترین امر به معروف است »؛ حال با این که واقعاً در این کشور هیچ منکری بالاتر از فقر وجود دارد یا ندارد و اساساً "توسعه" یعنی چه و چه تفاوتی با "رشد" دارد و آیا بالاترین معروف، توسعه هست یا خیر کاری نداریم؛ بلکه میگوییم: اگر چنین باشد نیز کار رییس قوه مجریه، مسئول فعالیت در عرصهی اشتغالزایی و رشد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... این کشور و ملت میباشد، پس گزارش دهد که چه کرده است، نه این که نظریه پردازی کند که «امر به معروف یا نهی از منکر» یعنی چه و بالاترین مصداق امروزی آن کدام است.
*- امروزه اگر آقای روحانی در خصوص کربلا سخن بگوید نیز مدعی میشود: « درس و پیام امام حسین(ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد. » حالا این سخن بماند که در کربلا پذیرش توبه از یک دیگر نبود، بلکه چند نفر نزد امام زمانشان و ولی فقیه عصرشان رفته و توبه کردند و ایشان نیز پذیرفتند و آنها نیز به میدان آمده و به شهادت رسیدند – و این که کربلا جای مذاکرهی منطقی نبود، بلکه از یک سو دعوت و اتمام حجت منطقی امام و ولیامر بود و نمایش صبر و استقامت در جهاد بود و از طرف مقابل، همه جهل، زور، تکبر، حرص کمی چرب و شیرین بیشتر دنیا بود و بالاخره ختم به گودال قتلگاه شد. اما تحریف فرهنگ، تاریخ و پیام و درس کربلا و عاشورا چرا؟!
رییس جمهوری از این نظریهپردازیهای خود در مورد کربلا نتیجه میگیرد که «امروز در سایه تعامل سازنده با قدرتهای بزرگ در حال مذاکره هستیم و در اولین گامهایی که در این مسیر برداشتیم».
*- امروز رییس جمهوری که با شعار «اعتدال و تدبیر و ...» به میدان تبلیغاتی قدم گذاشته، حتی اگر بخواهد در مورد سیاستها و سیره اما رضا علیه السلام سخن بگوید، در زیارت حرم شریفش میگوید: «امام رضا(ع) راه وسط، راه اعتدال و راه تدبیر را در زندگی سیاسی به ما آموخت.»
*- امروز رییس جمهوری ما، به شیراز هم که میرود، در میان این همه خکمتها و غزلیات سعدی و حافظ، یک بیت مناسب با مذاکرات با سران نظام سلطه را پیدا کرده میگوید: « ما درس اعتدال و سیاست خارجی را از حافظ و درس محبت و وحدت را از سعدی آموختیم. “با دوستان مروت و با دشمنان مدارا” ، منطق دولت تدبیر و اعتدال با همه جهان است. »
ظریفی نوشته بود: حافظ بیتی دیگری هم دارد و میگوید: « با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی »، پس چرا درس سیاست خارجی را از این مصرع یاد نگرفتید؟!
اسلام انقلابی – انقلاب اسلامی
حال با این اوصاف، آیا واقعاً انتظار میرود که سخنان ایشان در مورد «اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی» و یا هر نظریهی ایدئولوژیک دیگری، مورد توجه قرار گرفته و تحلیل نیز بشود؟! اگر چه مستند به سخنان شهید مطهری (ره)، یا حتی آیات و احادیث شده باشد؛ و اگر چه از تفسیر اینگونهی بیانات و نوشتجات آن شهید عزیز، مقاصدی دنبال میشود که وارد نمیشویم.
این سیاست «قرائت جدید» را هر کسی میتواند دربارهی هر متنی اجرا کند، خواه قرآن کریم باشد، یا احادیث، یا سیره، یا غزلیات، یا سایر نوشجات ... و حتی رومان. میشود با ادبیات، دیکته و نگاه به اصطلاح پست مدرنیستی، حتی تاریخ را آن گونه که مطلوب است خواند و نوشت، نه آن گونه که بالاخره اتفاق افتاده و گذشته است.
*- یک موقع، یک اسلام شناس، یک فقیه، یک دانشمند، یک انقلابی، یک مفسر قرآن کریم، یک نقاد علمی نظریات غرب و شرق و ...، مانند شهید مطهری رحمة الله علیه در مورد یک مقولهای، و آن هم از منظری خاص تحلیل و تفسیری میدهد، یک موقع هر کسی [اگر چه هیچ علم و اطلاعات عمیق و درستی هم از اسلام ناب نداشته باشد]، همان متن را میخواند و به میل خود و مطابق با اهداف خود، تفسیر و تحلیل میکند.
انقلاب اسلامی:
شما میتوانید بگویید: «انقلاب اسلامی، یعنی هدف، ماهیت، شکل و راهِ این انقلابی که در کشور ایران رخ داد و منجر به استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران گردید و خار چشم دشمنان اسلام، مسلمانان و ایران شد». یعنی "اسمی" تعریفدار و با مسمای عینی و خارجی، برای یک انقلاب. یعنی این انقلاب نه بولشویکی بود، نه کمونیستی، نه دموکراتیک، نه لیبرالیستی، نه ملی و میهنی و ...، بلکه "انقلاب اسلامی" بود.
اسلام انقلابی:
شما میتوانید بگویید: «اسلام انقلابی»، یعنی اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، که در مقابل اسلام به خواب غفلت فرو رفته – اسلام بیتحرک – اسلام غیر پویا – اسلام خمود – اسلام وابسته – اسلام تنبلی – اسلام حقارت و تسلیم – اسلام تجزیه شده از سیاست – منفک شده از روح جهادی و ... .
دکتر روحانی:
وی در تفسیر به رأی خود (که البته آزاد است) با استناد به فرمایشات عالمانه شهید مطهری (ره) میگوید:
«اسلام انقلابی معنایش این است که ما اصل را به انقلاب و مبارزه میدهیم و بخشی از اسلام را قبول داریم که ما را دعوت به جهاد و مبارزه میکند، یکی از مشکلات ما قبل از پیروزی انقلاب در برابر برخی گروهکها و حتی بعد از پیروزی انقلاب در برابر آنها این بود که انقلاب اسلامی را نپذیرفته بودند و اسلام انقلابی را قبول داشتند» .
وی افزود: «آنها میگفتند آنجایی که جهاد و مبارزه است آنجا ما اسلام را قبول داریم و در آنجایی که از دید آنها مبارزه نیست میگفتند اسلام را قبول نداریم. به تعبیر آن معلم بزرگ اسلام احکام بیشماری دارد که یکی از آنها جهاد و مبارزه است و اگر ما انقلاب را میخواهیم به خاطر تحقق ارزشهای اسلام میخواهیم و اگر مبارزه را دنبال میکنیم برای استقرار اهداف نظام اسلامی و فرهنگ اسلام و اجرای قرآن و سیره پیامبر و ائمه خدا علیهمالسلام است.»
سؤالات ما از دکتر روحانی:
1- آیا واقعاً منظور استاد شهید، آیت الله مطهری رحمة الله علیه این بود و بحثش را این چنین تعمیم به تمام اسلام داد و به طور کلی با واژگان "انقلابی" و "جهادی" مخالفت داشت؟!
2- آیا واقعاً معنای «اسلام انقلابی» این است که اصل را به انقلاب میدهیم و فقط بخشی از اسلام را قبول داریم؟! این معنی را از کجا آوردید؟! چرا نمیگویید که حتی در اسمش نیز "اسلام" مقدم بر "انقلابی" شده است و تأکید بر اسلامی دارد که انسان را از درون و برون منقلب کند؟
3- آیا واقعاً یکی از مشکلات ما در قبل و به ویژه پس از انقلاب این بود که یک عده « انقلاب اسلامی را نپذیرفته بودند و اسلام انقلابی را قبول داشتند؟! » یا این بود که یک عده هیچ کدام را قبول نداشتند (و ندارند) و برای فریب اذهان عمومی، با واژگان بازی کرده و نام اسلام را بر جنایات و اعوجاجات خود حمل میکردند و یک عده نیز میگفتند و میگویند: "جهاد" را از اسلام فاکتور بگیرید، تا آنگاه ظهور برسد! اسلام یعنی طهارت، غسل، نماز، روزه (آن هم بیروح) و تلاوت قرآن کریم (آن هم بدون فهم، ایمان و عمل)؟!
4- "جهاد" یعنی چه؟ نکند خود شما نیز تفاوت "جهاد = تلاش هدفدار و بالتبع دشمن ستیزانه" و "قتال = جنگ" را نمیدانید؟! آیا از نماز جماعت گرفته، تا تلاش علمی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هدفدار، "جهاد" نیست؟!
5- چه اصراری دارید که "اسلام انقلابی" را در اذهان عمومی مردم مسلمان و انقلابی ما، مردود شمرده و مشکل قلمداد کنید؟! شما خودتان رییس جمهوری کشوری هستید که نظام سیاسیاش با "انقلاب اسلامی" استقرار یافته و تحرک و پیشرفتش در جادهی «اسلام انقلابی» است، نه اسلام امریکایی و انگلیسی.
نکته:
اگر به سخنان یک عده [حتی در میان مسئولین، به ویژه آقایان هاشمی و روحانی] توجه کنید، متوجه میشوید که به صورت جدی و پیگیر تصمیم گرفتهاند تا به غیر از نظریهپردازی و تغییر دیدگاههای مردم نسبت به اسلام ناب، هر چه مقام معظم رهبری گفته و میگوید، دقیقاً بر عکس آن را (بی فاصله) بگویند و دقیقاً نیز همان واژگان ایشان را به کار برده و رد میکنند، تا همگان بفهمند که مقصودشان چیست!
امام خمینی رحمة الله علیه:
مهمترین ثمره جنگ، استمرار روح "اسلام انقلابی" بود.
مقام معظم رهبری:
ما هر چه داریم، به برکت اسلام ناب و اسلام انقلابی است.
آقای روحانی:
همانهایی که معتقد به اسلام انقلابی بودند، قاتل آن معلم بزرگوار (شهید مطهری) بودند!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- در صحبت آقای رییس جمهوری حسن روحانی، منظور از فرق بین "اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی" چیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7580.html
- تعداد بازدید : 4022
- 20 اردیبهشت 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی