نماز - میگویند: کسانی که نماز نمیخوانند نیز نیازها و اهدافشان برآورده میشود؛ علت اینکه یک فرد مسلمان واجب است نمازهای 5 گانه را بخواند چیست؟ چون عدهای فکر میکنند میتوانند مثل بعضیها نماز نخوانند.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): حکمت و آثار نماز از جنبههای گوناگون یک مقوله است – برآورده شدن برخی از نیازهای مخلوقات و از جمله انسان، یک مقولهی دیگری است و گمان برخی مبنی بر این که میتوانند برخی از نمازها را به جا نیاورند و یا مثل بعضیها، اصلاً نماز نخوانند، یک مقولهی دیگری میباشد. حال به کدام یک باید پاسخ داد؟ وقتی اینگونه سؤالات و موضوعات متفاوت را به هم میآمیزند، یا صرفاً خلط مبحث میکنند و یا اصلاً دنبال پاسخ نیستند و سفسطه میکنند، و در هر دو حال، به پاسخ روشنی نمیرسند.
برآورده شدن نیاز:
همین که میگویند: «برآورده شدن نیازها»، یعنی اقرار و اذعان دارند که بشر نیازمند است، لذا حتماً رفع نیاز را از "غیر" میخواهد، چون اگر خودش میتوانست که دیگر نیازمند نمیشد. پس اگر از خدا نخواست، حتماً از غیر خدا میخواهد، و این همان شرک است. یعنی جهالت محض، یعنی پرستش و بندگی در برابر نیازمندی چون خود و یا حتی کمتر و نیازمندتر از خود!
نیازهای بشر نیز بسیار متعدد، متفاوت و گوناگون میباشد و بسیار بیشتر از سایر جانداران؛ چنان که از یک سو، مانند هر حیوان دیگری، نیاز به تنفس، خوردن، آشامیدن، مسکن (مکان)، تولید مثل و ...، دارد؛ و از سوی دیگر نیازهایی چون: روحی، روانی، شناختی، علمی، عاطفی، ولایی، تربیتی، رفتاری، قانونی و ... جهت رشد، کمال و تعالی خود دارد.
پس تمامی مخلوقات نیازمند هستند و خالق کریم و ربّ العالمین، برخی از نیازهای آنان را برآورده میسازد و انسان نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد. از این رو، نه تنها نفرمود که اگر کسی نمازهای پنجگانه خود را به جا نیاورد، هیچ کدام از نیازهایش را نمیدهم، بلکه فرمود: به اهل دنیا و خواهان دنیا، منکران و قهر کردهها با خدا و قیامت و با تداوم خوشایند و مطلوب زندگی خودشان در حیات اخروی، کمی بیشتر از متاع دنیا میدهم، تا در همان ظلماتی که میخواهند غرق شوند.
*- نتیجه آن که آدمی نیازهای گوناگونی دارد که برخی از آنها را چون جنبهی مادی و حسی دارد، میشناسد و برخی دیگر را (اعم از مادی و غیر مادی) نمیشناسد؛ که پروردگار حکیم، به او شناسانده است، به ویژه نیازهای انسانی و تحقق آرزوی ارتقا و کمال انسانیاش. پس باید بداند که هیچ کدام از این نیازها، بدون نماز نه شناخته و خواسته میشود و نه برآورده میگردد.
نماز:
اگر چه نماز، راز و نیازهای عارفانه و عاشقانه با معشوق است، و اعلام مواضع در شناخت و اعتقاد میباشد و صلاة، رشته "وصل" است، بنا بر این سبب میشود که انسان نیازهای اصلی خود را به یاد آورد، به برآورندهی حقیقی آن رجوع کند و با اقرار به « إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ »، تمامی نیازهای مادی و معنوی را در یک جملهی « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ » بیان نماید و شناخت، درک و بصیرت خود را از راه مستقیم، با جملهی «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» ترسیم نماید، اما نماز، فقط ارائهی فهرست نیازهای اندک مادی و حیوانی شناخته شده توسط هر شخصی و برای برآورده شدن آنها نیست که گفته شود، نیازهایی از بیایمانها و ... نیز داده میشود، پس چرا باید نماز خواند؟! نماز به عبادت معبود بر میگردد، نه به رفع چند نیاز مادی که در جماد، گیاه و حیوان نیز وجود دارد. اگر چه همه نیازهای تمامی مخلوقات را خداوند منّان برآورده مینماید.
نماز، تکبیر، تهلیل و تسبیح است. نماز "معراج" است، نماز حضور "عبد" در محضر "معبود"، و مُحبّ در برابر محبوب و دیدار عاشق با معشوق است، نه صرفاً وسیلهای برای درخواست عدس و حلوا و سلوا (مثل قوم یهود).
چرا مسلمان باید اقامه نماز کند؟
مسلمان از همان جهت که مسلمان و تسلیم امر خداست، باید اقامه نماز نماید. او میداند که خداوند علیم و حکیم او را آفریده و به تمامی حالات، شرایط، نیازها، منافع و مضار او علیم و خبیر است؛ پس اوست که با معارف و احکامش، انسان را هدایت مینماید و بایدها و نبایدهای او را که مطابق با حقایق و نظام خلقت است، تبیین و ابلاغ مینماید.
مسلمان میداند که هویت و شخصیت او، با معبود، محبوب، مقصود و مقصدش شکل گرفته و تعریف میشود، پس میداند که فراموشی خدا، به مثابهی فراموش کردن خودش است و میداند که خداوند متعال، نماز را برای توجه، یاد و اتصال مدام قرار داد و فرمود:
« إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي » (طه، 14)
ترجمه: در حقیقت منم؛ من الله هستم، معبودی جز من وجود ندارد، پس مرا بندگی کن و برای یاد من، اقامه نماز کن.
گمانهای باطل:
بسیاری در این دنیا، کافر و مشرک و منافق هستند – بسیاری بیدین هستند – بسیاری مسلمان نیستند – بسیاری مسلمان هستند، اما اهل نماز نیستند که به آنان «تارِکُ الصَلوة» نیز گفته میشود – بسیاری اهل نماز هستند، اما تنبل هستند که به آنان «کاهِل الصَلوة» نیز گفته میشود – بسیاری نماز میخوانند، اول وقت و به جماعت هم میخوانند، اما از روی عادت و یا برای ریا و فریب دیگران میباشد و برخی نیز برای اطاعت، عبادت، وصل و معراج نماز میخوانند؛ اما آنان که گمان میکنند «میتوانند برخی از نمازها را نخوانند، یا مثل بعضی اصلاً نماز نخوانند»، به طور کلی، خدا و خودشان و معاد را نمیشناسند و باور ندارند؛ اصلاً اسلام را قبول ندارند که حالا نمازش را قبول داشته باشند، و اگر به حسب ظاهر قبول داشته باشند نیز دانسته یا ندانسته، بر اساس گمان باطل خود، دینسازی هم میکنند و از طرف خداوند متعال، شرع و احکام وضع میکنند!
مبنای این گمان آنها چیست؟ آیا خدا فرموده که میتوانید برخی از نمازهای پنجگانه را نخوانید یا اصلاً نماز نخوانید؟ آیا به آنها وحی جدیدی رسیده است؟ آیا کتاب و شرع جداگانهای از ناحیهی خداوند متعال، در اختیار آنان گذارده شده است، یا آن که ضمن نادانی و تنبلی و توجیه، به خدا و رسول صلوات الله علیه و آله، کتاب و شرع مقدس اسلام، افترا نیز میبندند؟! پس، خطاب به هر دو گروه، فرمود:
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ * پس آیا مؤمنان را همچون مجرمان قرار میدهیم؟!
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ * شما را چه میشود؟! چگونه داوری (حکم) میکنید؟!
أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ * یا کتابی دارید که از آن درس میخوانید (از آن میآموزید)؟!
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ * که آنچه را شما انتخاب میکنید، از آن شماست (همه چیز آنگونه باشد که شما میخواهید)؟!
أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ * یا اینکه عهد و پیمان مؤکّد و مستمرّی تا روز قیامت بر ما دارید که هر چه را حکم کنید برای شما باشد؟! (دنیا و آخرت آن گونه باشد که شما میخواهید، احکام آن گونه باشد که شما میپسندید، نتیجه کار آن چنان باشد که شما دوست دارید و ...)
توانها و مجازها:
برخی، «ما میتوانیم» را با ما «مجاز هستیم»، اشتباه گرفته و به مثابهی یک دیگر قلمداد نمودهاند! آدمی به حسب اختیاری که خداوند متعال در برخی از امور به او داده، خیلی کارها میتواند بکند، اما دلیل نیست که بر انجام آنها مجاز نیز باشد.
مثل: در مثل میگویند (اصلاح شده): فردی از عالمی پرسید: «آیا من میتوانم اموال دیگران را سرقت کنم؟ عالِم بر آشفت و گفت: خیر آقا، این حرام است، نمیتوانی و نمیشود چنین کنی! او گفت: اما من توانستم چنین کنم و کردم و شد!»
آری، انسان میتواند ظلم، فساد و جنایت نماید، اما "مجاز" نیست – میتواند خود یا دیگری را بکُشد، اما مجاز نیست – میتواند مال مردم را سرقت کند، اما مجاز نیست. انسان حتی میتواند "کفر، شرک و نفاق" ورزد، اما مجاز نیست.
ندیدید برخی آیه « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ » را به مثابهی "مجاز" بودن بر بیدینی گرفتهاند، در حالی که آیه میفرماید: شما را مجبور نکردم، چون راه رشد از راه ضلالت را برایتان معلوم کردم، بنابر این ... .
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
میگویند: چون نیاز بینمازها نیز برآورده شده، پس میتوانیم نماز نخوانیم. چرا مسلمان باید پنج وقت نماز بخواند؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8043.html
- تعداد بازدید : 2134
- 23 شهریور 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام نماز