: گاهی مورخ تاریخ را آن گونه که بوده نقل می‌کند و گاهی آن گونه که دوست دارد باشد نقل می‌نماید. شاید بر اساس احادیثی که از پیامبر‌اکرم (ص) مبنی بر «مرا بهترین امت، تدفین می‌کند – او برادر و جانشین من است – و ...»، برادران اهل سنت دوست دارند که خلفای راشدین نیز در تغسیل و تدفین پیامبر اکرم (ص) مشارکت می‌نمودند، ولی واقعیت این است که چنین نشد. لذا نه تنها تا کنون چنین ادعایی به صورت مستند از اهل سنت دیده و شنیده نشده است، بلکه همگان به تدفین ایشان به دست مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام و حضور ابوبکر و عمر در سقیفه‌ی بنی ساعده اذعان دارند.
عبدالفتاح عبدالمقصود (از عالمان معاصر اهل سنت) با استناد به کتب تاریخی معتبر اهل سنت می‌نویسد: وقتی عمر بن خطاب، خبر اجتماع اصحاب محمد را به ابوبکر می‌رساند، ابوبکر از کنار علی – که در آن وقت هر دو در کنار جسم پاک محمد بودند – بیرون می‌رود و خانه پیامبر را ترک می‌گوید و هیچ اشاره‌ای به آنجا که می‌خواهد برود، نمی‌نماید و با عمر به سوی سقیفه بنی ساعده می‌رود.
- کتاب خاستگاه خلافت: ص ۳۰۷
- تاریخ طبری ص ۴۴۳ و ۴۵۹ و ۴۵۶
- الکامل فی التاریخ ابن اثیر ۲۰ و ۳/۲
ماجرای احتضار پیامبر اکرم (ص) و درخواست قلم و کاغذ برای نوشتن و ادعای عمر مبنی بر «هذیان می‌گوید» در کتب شیعه و سنی (صحیح بخاری) به صورت متواتر نقل شده است. و بعد از آن ماجرا، خبر فوت پيامبر اكرم (ص) در مدينه پخش مي شود. خلیفه دوم که در موقع خبر رحلت پیامبر اکرم (ص) با صدای بلند می‌گفت : این چه نادانی است که شما دارید! چرا می گویید پیامبر مرده است؟! نه چنین گفتاری صحیح نیست. هر کس بگوید او مرده است با این شمشیر گردنش را می‌زنم! او آرام نگرفت تا ابوبکر از راه رسید و بعد با او و ابو عبیده جراح با عجله و شتاب وارد سقیفه بنی ساعده شدند.
- صحيح بخاري ج 4 ص 120
- سیره ابن هششام ج4-ص205 و306
توضیح: در برخی از اخبار آمده است که ابوبکر به او معترض شد که چرا سر و صدا می‌کنی، مگر آیه‌ی « وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ (الانبیاء – 34)» را نخوانده‌ای؟!
در منابع بسیاری از کتب معتبر اهل سنت ذکر شده است که سقیفه بلا فاصله پس از پخش خبر رحلت پیامبر اکرم (ص) تشکیل سد و وقتی خبر تشکیل سقیفه به عمر رسید، او به در خانه‌ی پیامبر (ص) رفت و ابوبکر را با خود به سقیفه آورد. در سقیفه اختلافات و تشنج‌های بسیاری رخ داد و حتی زد و خورد هم پیش آمد. سپس عمر، ابوعبيده را براي خلافت پيشنهاد مي كند كه مجدد مشاجره و اختلاف و چند دستگي پيش مي آيد و عمر از اين موقعيت استفاده مي‌كند و به ابوبكر مي گويد دستت را دراز كن تا به عنوان خليفه‌ی مسلمين با تو بيعت كنم و بعد بشير بن سعد خزرجي و قبيله اوس با او بيعت مي‌كنند و بعد در حالي كه بدن پيامبر هنوز دفن نشده بود، ابوبكر را مثل عروس كه به خانه بخت مي برند با هل هله و شادي به مسجد النبي مي برند تا از مردم براي او بيعت جمع كنند.
- صحيح بخاري4/119
- سيره ابن هشام4/336
- كزالعمال3/139
- تاريخ طبري1/838
- تاريخ يعقوبي2/103
در هر حال همه‌ی اسناد معتبر شیعه و سنی دال بر آن است که جسم مطهر حضرت رسول صلوات الله علیه و آله توسط امیرالمؤمنین علیه‌السلام تغسیل و تدفین شد و عمر و ابوبکر در آن زمان در سقیفه و مشغول اخذ بیعت بودند
کلمات کلیدی:
تاریخی
چرا پیامبر (ص) موضوع خلافت امام علی (ع) را در روز عرفه یا موسم حج نگفتند که همه بودند و زمانی که از حج آمدند به غدیر رسیدند و بیشتر حاجیان در راه از او جدا شده بودند بیان نمودند؟ (عمران) 
مسئله قرض گرفتن حضرت علی (ع) از یک یهودی برایم قابل هضم نیست و دون شأن ایشان می‌دانم. (چهارم انسانی) 
یکی از دبیران در کلاس برای دانش آموزان عنوان کرده که حضرت سلیمان (ع) همانند رستم و سهراب و امثالهم اسطوره بوده است. لطفاً توضیحاتی در این خصوص بفرمایید. (لیسانس ادبیات فارسی/ری) 
