پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
نکتهی اول آن که هیچ گاه یک مسئله علمی را با "شعار"های ژورنالیستی مورد مطالعه قرار ندهید. این که "اقتصاد خصوصی" یعنی چه و اگر "خصوصیسازی" شود، به نفع یک کشور و ملت هست یا خیر؟ یک مقوله است؛ و شعارهایی چون: لیبرالی، نئولیبرالی، سکولاری و ...، یک مقولهی دیگری میباشد. حتی اگر کسی بخواهد که خلط مبحث نماید و صرفا با واژگان شعاری از موضوعی حمایت و یا آن را تخطئه نماید، باز هم برای رعایت منطق در دفاع یا حملهی خود، ناچار است که تعریف علمی همان شعارها را ارائه دهد و راجع به مفید یا مضر بودن آنها بحث کند. بدیهی است که اگر "خصوصیسازی" در یک تعریف شعاری، شاخصهی حکومتهای لیبرالی و سکولاری قلمداد گردد، دولتی شدن اقتصاد یک کشور نیز شاخصهی حکومتهای کمونیستی قلمداد خواهد شد.
سرمایهداری، یعنی چه؟ چرا خوب یا بد است؟ کدام جهتش مفید و کدام جهتش مضر است؟ لیبرال یعنی چه؟ تفاوت نئولیبرال با لیبرال چیست؟ سکولار یعنی چه و ارتباطش با لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم چیست؟ تمامی اینها چه نقشی در اقتصاد خصوصی و یا اقتصادی دولتی دارند و ...؟!
نکته دوم آن که در تعریف، حمایت و یا نقد یک مسئله یا روش علمی و عملی (مثل سیستم اقتصادی یک کشور)، باید جایگزینها (آلترناتیو)ها نیز ابتدا مطرح شوند و سپس نکات مثبت یا ترجیح آنها بیان گردد و سپس نتیجهگیری شود که این بد است و آن خوب – یا این بد است و آن بدتر.
نکته سوم آن که الفاظ و واژگان و معانی آنها (در هر موضوعی) یک بحث است و چگونگی اجرای آن یک بحث دیگر!
عزیزتر از واژه "اسلام" نداریم، اما شاهد بوده و هستیم که اسلام، به سبک معاویهای، یزیدی، هارونی، مأمونی، وهابی، داعشی و ... نیز اجرا میشود. و همینطور، واژگانی چون: دمکراسی، لیبرالیسم، پست مدرنیسم، حقوق بشر و ... بسیار معروف و مشهورند؛ اما شاهدیم که تمامی جنایات مستکبران، تحت همین عناوین و توجیهات به وقوع میپیوندد. و همینطور است هر واژهی دیگری، مانند: همسری، دوستی، برادری، برابری، تعاون، همزیستی، تجارت و ... .
بنابر این، به کار بردن ظاهر یک واژه مانند «سرمایهداری» و مقابل نمودن آن با چند واژهی دیگر، مانند «فئودالی، لیبرالی، سکولاری و ...»، غلط میباشد و هیچ نتیجهای نیز نمیدهد؛ مگر این که کسی بخواهد در عوامفریبیها، تهییجها، ایجاد اعوجاجات و انحرافات در اذهان عمومی به نفع خود و اهدافش، به این روشها متوسل گردد. مانند آن چه معمولاً حکومتها، سیاستمداران، احزاب، جریانها و ... انجام میدهند.
نظام اقتصادی:
نظام اقتصادی، چندین روش ( مُدل یا مِتُد ) دارد که همه به صورت تئوری تعریف شده و کم و بیش به صورت عملی نیز به اجرا درآمده و ضعفها و قوتهای خود را نشان دادهاند.
نظام سرمایهداریِ صِرف، با حاکمیت سرمایهدار – نظام کمونیستی و یا سوسیالیستی، که فقط شعار بود، چرا که سرمایه در دست یک عده سرمایهدار حزبی بود – نظام دولتی، که سرمایه به اسم مردم در اختیار دولت و دولتمردان قرار میگیرد.
در اقتصاد اسلامی، هر سه نوع مالکیت [به شرط اجرای درست]، به رسمیت شناخته شده و مشروعیت دارد و محدود نمودن نظام اقتصادی یک کشور یا یک جامعه به یکی از روش را مضر و سبب بروز مشکلات عدیده بیان نموده است، که از آن جمله میتوان به سلطه استکبار، دیکتاتوری حکومت، فقر عمومی مردم، زیادتر شدن فاصله طبقاتی – عمیقتر شدن شکافها و ... اشاره نمود.
بنابر این:
●- اگر سرمایه فقط در مالکیت دولت باشد، نه تنها انگیزهی فعالیت اقتصادی از بین میرود و هیچ استعدادی رشد ننموده و شکوفا نخواهد شد، بلکه کارگزارن نیز حقوق بگیر بوده و دلسوز حفظ و رشد سرمایه نخواهند بود و البته نگران ضرر و زیان نیز نخواهند بود. چنان که در همه جا و حتی ایران شاهد بوده و هستیم و البته صاحبان سرمایههای کوچک یا بزرگ نیز سرمایههای خود را خارج خواهند کرد و ... .
●- اگر سرمایه فقط در اختیار اشخاص حقیقی و یا حقوقی (شرکتها، که آنها نیز متعلق به اشخاص هستند) باشد، نه تنها فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی را بیشتر و شکافشان را عمیقتر میکنند، بلکه قدرت را در اختیار چند نفر محدود گذارده و سلطهی چند نفر به سرنوشت یک ملت (یا کل جهان) را پدید میآورند و البته جنگها و جنایات هولناک را نیز به ارمغان میآورد (مثل امریکا و اروپای متحد). بخش خصوصی اگر حاکم مطلق شود، پوست مردم را میکَند.
●- اگر گفته شود که تمامی سرمایههای یک کشور عمومی و مال همه مردم باشد، نه تنها "حس و میل به مالکیت" که فطری و عقلی میباشد را از بین میبرد، بلکه اساساً عملی نخواهد بود، چرا که بالاخره سرمایه بدون مالکیت و مدیریت رها نمیشود، بلکه باز حکومتی، حزبی و ... آن را به بهانهی مدیریت سرمایهی مردم در اختیار میگیرد و ضمن قرار دادن همگان در "فقر مساوی" [به جای ثروت مساوی]، سرمایهها را تلف کرده و یا در نهایت به نفع حزب یا حکومت مصادره میکند و در نهایت رقابتهای حزبی خونین نیز پیش میآید (درست عین عواقب سرمایه داری خصوصی، البته با تغییر اسم و تابلو).
***- بنا بر این، در اسلام غنی و عزیز، هر سه مدل یا متدولوژی، مشروع و لازم شمرده شده است، البته با تعاریف، تعیین حدود و ثغور و احکام و قوانین در شئون و جوانب متفاوت هر کدام، که این حدود از سویی سدی برای طغیان یا انحراف هر کدام میگردد و از سویی دیگر ایجاد تعاون و همکاری برای رشد مینماید.
***- پس آن چه که مهم است، چگونگی اجرای مالکیت دولتی، خصوصی و مردمی میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
خصوصی سازی چه امتیازی دارد که اینقدر نظام بر آن پافشاری میکند؟ آیا ترویج همان شاخصههای حکومت لیبرالی و سکولاری نمیباشد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8225.html
کلمات کلیدی:
گوناگون