پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ازدواج جوانان مانند هر ضرورت و نیاز دیگری، وجوه گوناگونی دارد، مانند خود جوانان – خانوادههای آنان و سپس دولت، مجلس و ... .
جوانان:
متأسفانه برخی جوانان ما را عادت دادهاند که بدون هیچ همت و تلاشی، فقط و فقط از دیگران متوقع باشند! حال فرقی ندارد که این دیگران پدر و مادر باشند، یا دولت و مجلس، یا دوست و رفیق و یا حتی خداوند سبحان و اهل عصمت علیهم السلام!
ما که مسئول نیستیم تا به خاطر تشویق و یا جلب نظر و جلب آرا، تعاریف غیر واقع از جوانان بنماییم، پس جا دارد که کمی هم انتقاد کنیم و انتقاد پذیر باشیم. آن تعاریف افتخار برانگیز از جوانان، مال آن دسته از شاخصههای خوب آنان است که تعریف دارد و یا مال یک گروهی هست که مصداق واقعی آن تعاریف میباشند، نه مال همه.
بیتردید جوانی (دختر یا پسر) که نتواند خودش را اداره کند، خانواده را نیز نمیتواند اداره کند. اگر دختر باشد، مادرش باید زندگی او را جمع و جور کند و اگر پسر باشد، بار زندگی خود را به دوش همسرش نیز میاندازد – جوانی که از صبح تا شب و نیمه شب، با گوشی خود و در فضای مجازی، هزاران ارتباط مربوط و نامربوط میگیرد، شعر میگوید، شعار میدهد، طنز مینویسد، تحلیل سیاسی میکند و ...، اما بلد نیست که در فضای حقیقی، دو دقیقه با کسی (اگر چه نانوای سر کوچه، یا معلم، یا حتی پدر و مادر)، ارتباط درست برقرار نماید و ...، که نمیتواند ازدواج کرده و با اعضای خانوادهی خویش ارتباط برقرار نماید. ازدواج هم که کنند، به سرعت کارشان به اختلاف و حتی طلاق کشانده میشود! بعد متوقع نیز هست و میگوید: «چرا دیگران فکری برای ازدواج نمیکنند»؟!
آقا پسری که از ازدواج چیزی جز ارضای نیاز و شهوت جنسی نمیداند، آن هم بدون ازدواج برایش میسر میشود، چرا برای ازدواج همت کند؟!
بنابراین، ابتدا خود جوانان هستند. وقتی دختران و پسران اینگونه راحت و بدون هیچ مسئولیت ازدواجی، راه را بر یک دیگر هموار میکنند و انگیزهای برای ازدواج باقی نمیگذارند و بالتبع ازدواج را برای آنان که مایلند نیز سخت و دشوار میکنند، نباید از دیگران انتظاری داشته باشند.
خانواده:
بخش عمدهی دیگر بر عهدهی خانواده (پدر و مادر) میباشد. پسر میخواهد ازدواج کند، به او میگویند: «هنوز زود است، اول پایان تحصیلات، بعد سربازی، بعد اشتغال، بعد خانه و کاشانه و سپس ازدواج»! یعنی دست کم بین 35 تا 40 سالگی!
دختر در عنفوان نوجوانی و جوانی نیاز به ازدواج دارد؛ به او القا میشود «ازدواج کنی که چه شود؟!»، پس اول دانشگاه، کارشناسی، ارشد و حتی دکترا، بعد یک شغل مناسب و سپس ازدواج! یعنی سی سالگی به بعد، که نه خواستگار مناسب خواهد داشت و نه حوصلهی ازدواج و بچهداری و ... دارد.
پس، مسئولیت و نقش اصلی، پس از خود جوانان، با خانوادههاست. بیش از نیمی از سختیهای ازدواج، تحمیل خواستههای خانوادههاست و نه خواست خود جوانان.
دولت و مجلس:
نقش بعدی با سیاستگذاریهای خُرد و کلان مجلس و دولت میباشد. بله، مجلس باید از سویی نقص قوانین در ازدواج، طلاق، بودجه و ... را بر طرف نماید و از سویی دیگر طرحها و لایحههای مناسب در بودجههای مربوطه را تصویب و ابلاغ نماید. مجلس باید سیاستگذاری فرهنگی کلانی را برای کوتاه مدت و دراز مدت طرح، بررسی، تصویب و ابلاغ نماید و سپس با جدیت در اجرای آنها نظات نماید.
دولت نیز باید در سه میدان "فرهنگسازی، ایجاد اشتغال و مسکن"، که نیاز و کمبود تمامی اقشار جامعه میباشد، همت و مدیریت مضاعفی را [به ویژه برای جوانان و ازدواج] مصروف دارد؛ که کار چندانی در این زمینهها نیز به چشم نمیخورد.
●- بنابراین، میتوان گفت: جوانان، خانوادهها، مجلس، دولت، سازمانهای ذیربط فرهنگی و اجرایی، رسانهی ملی و سایر رسانهها و ... دست به دست هم دادهاند تا امر مقدس ازدواج و تشکیل خانواده، نه تنها فرعی و تشریفاتی محسوب شود، بلکه با مشکلات عدیده مواجه گردد.
سپس جوان، بدون اطلاع و توجه به هیچ یک از این مهمات، میپرسد: «چرا کسی به فکر ازدواج جوانان نیست» ؟! گویی تا به سن ازدواج رسید، دیگران باید بیایند و به او بگویند: «بفرمایید، این پول، این سرمایه، این خانه، این خودرو، این شغل و این هم همسر مناسب، لطف بفرمایید و منتی بر خود و جامعه بگذارید و ازدواج نمایید»!
و این در حالیست که جوان خودش هم زیاد به فکر نیست، بلکه طبق یک احساس طبیعی و غریزی، در سنینی این نیاز را درک کرده و به زبان میآورد. وگرنه خودش هم میداند که به رغم تمامی این مشکلات و معضلات، در کشور ما سالانه بیش از هفتصدهزار ازدواج واقع میشود (که البته بسیار کم است).
●- بنابراین، در گام نخست، باید همین جوانانی که سرنوشت آیندهی خود و جامعه را تقریر میکنند، انقلابی در فرهنگ ازدواج راه بیاندازند.
مرتبط:
« آیهای در قرآن بدین مضمون است که خداوند میفرماید، جوونا ازدواج کنن، همه چیزش با من – لطفاً معرفی نموده و توضیح دهید » (28 دی 1393)
« چرا ازدواج [چه دائم و چه موقت] اینقدر سخت شده است؟ نه خواستگاری و نه دختر مناسبی؟ جوانها خیلی در فشار هستند. آیا اسلام دین راحتی نیست؟ » (18 مرداد 1392)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا کسی به فکر ازدواج جوانان نیست؟ (مگر چه کسی باید بیش و پیش از خود شما به فکر باشد؟!)
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8603.html
کلمات کلیدی:
گوناگون جوان