در مبحثی گفتهاید: هیچ کسی نمیتواند خود یا دیگران را هدایت کند، اگرچه پیامبر اعظم (ص) باشد؛ و هیچ کسی نمیتواند خود و دیگران را گمراه سازد ، اگرچه ابلیس لعین باشد. لطفا توضیح بیشتری بدید؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آری، چنین است. کسی که مطیع شود، خدا هدایتش میکند و کسی که عصیان نماید، خدا هدایتش نمیکند.
در همان مطلب و مطالب مشابه، توضیح داده شد. اینک قبل از توضیح مضاعف، لازم است به چند آیه از قرآن کریم توجه نماییم.
●- در مورد هدایت توسط پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و یا هر شخص دیگری فرمود:
« فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ » (الغاشیة، 21 و 22)
ترجمه: پس تذکّر ده که تو فقط تذکّر دهندهای * تو سلطهگر بر آنان نیستی که (بر ایمان) مجبورشان کنی!
« إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ » (القصص، 56)
ترجمه: تو نمیتوانی کسی را که دوست داری هدایت کنی؛ ولی خداوند هر کس را بخواهد هدایت میکند؛ و او به هدایت یافتگان آگاهتر است
●- در مورد گمراه کردن ابلیس لعین یا هر شخص دیگری نیز فرمود:
« إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ » (النّحل، 99 و 100)
ترجمه: چرا که او، بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد * سلطهی او تنها بر کسانی است که [خودشان] او را به سرپرستی خود برگزیدهاند، و آنها که نسبت به او [= خدا] شرک میورزند (و فرمان شیطان را به جای فرمان خدا، گردن مینهند).
●- آیات فوق و دهها آیهی دیگری که به همین معنا تصریح دارد، بیانگر آن است که هیچ احدی مستقلاً در هدایت و یا گمراهی دیگران نقشی ندارد، بلکه خداوند متعال بر اساس اراده و انتخاب انسان، هدایت یا گمراه مینماید.
هدایت نمودن:
کسی میتواند هدایت کند که خالق، علیم، حاکم، قادر، مالک و ربّ باشد. چون او خلق کرده، به تمامی احوال مخلوقاتش علیم است و چون اندازهها (قَدرها) را او خلق و وضع نموده، پس قادر اوست؛ و چون مالک است، اختیار با اوست و سلطه دارد و چون هستی تجلی اوست و همه مخلوق او هستند و او علیم و حکیم است، پس ربوبیت (صاحب اختیاری و تربیت امور) با اوست.
پس، هر کسی که بخواهد دیگری را هدایت کند، خودش نیز محتاج هدایت است و تا ربّ العالمین، او را هدایت ننماید، نمیتواند در صراط مستقیم گامی بردارد.
آیة الکرسی:
یک موقع گمان نکنیم که ما با ایمان به توحید و معاد و بالتبع نبوت و امامت، یا با عمل به احکام الهی، خودمان خود را هدایت میکنیم! خیر، اصلاً چنین نیست، بلکه اراده میکنیم که هدایت شویم، پس او هدایت میکند.
به آیهی مبارکهی آیة الکرسی دقت کنیم. نمیفرماید آنان که ولایت الله را میپذیرند، خودشان را هدایت میکنند، بلکه میفرماید: خداوند آنان را از ظلمات به نور میبرد. « اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ... خداوند ولی (دوست و سرپرست) کسانی است که ایمان آوردهاند و آنان را از ظلمات به نور خارج مینماید ... ».
گمراه کردن:
گمراه کردن نیز کار خداست و ربوبیت حکیمانهی اوست.
معنای "کار خداست"، این نیست که او یک عدهای را که مایل نیستند گمراه شوند، گمراه میسازد! این که ظلم است و از ساحت مقدس سبحان به دور است! بلکه یعنی اگر کسی اراده کرد که هدایت نگردد و گمراه شود، چهارچوبی که خداوند متعال بر نظام آفرینش قرار داده، زمینه و امکان گمراهی او را فراهم و مساعد میسازد و به او امکان میدهد که به سوی میل، اختیار و ارادهاش برود. یعنی خداوند سبحان او را به همان سویی که اراده کرده میبرد.
●- انسان، به خودی خود در خسران (زیان در اصل و فرع) است، مگر این که ایمان بیاورد و عمل صلاح انجام دهد و ... (سوره والعصر)، پس کافیست که کسی هدایت نخواهد و خداوند متعال نیز هدایتش ننماید، پس یقیناً گمراه میشود. مثل این است که بگویید: انسان به خودی خود بیسواد است و هیچ نمیداند، مگر آن که دیگران او را تعلیم دهند. اما اگر نخواهد تعلیم بگیرد، هم چنان نادان باقی میماند.
گریزی از سلطه و حکومت او نیست:
اختیار ما، فقط در "انتخاب" ما میباشد، "فعال مایشآء" خداوند سبحان است. مگر نمیگوییم: « لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ - فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست » - مگر نمیگوییم: در این فرمانروایی شریکی برای خود نگرفته است – مگر نمیگوییم که هیچ حول و قوهای جز او وجود ندارد: « لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ » - مگر از خداوند متعال نمیخواهیم که ما را هدایت نماید « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ » ... و مگر نمیگوییم که از شرّ شیطان رجیم، به تو پناه میبریم « اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم »؟ اینها همه نشان میدهد که هیچ نقشی به ما جز "انتخاب" داده نشده است. کارهایی که برای هدایت انجام میدهیم (نماز، روزه، جهاد و آن چه که امر فرموده) نیز همه بر اساس "انتخاب" میباشد. انتخاب میکنیم که هدایت شویم یا نشویم. مابقی تحت مالکیت، حکومت و ربوبیت او انجام میپذیرد. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام، در دعای کمیل عرض نمود: «لا یُمکنِ الفِرارُ مِن حُکومَتِک».
واسطهها:
بله، خداوند متعال هر فعلی را با وسائط خودش انجام میدهد و هر فیضی را با واسطههای خودش عطا میکند، چرا که اولاً ایجاب نظام حکیمانهی قانونمند همین است و ثانیاً ما ظرفیت دریافت فیض بدون واسطه نداریم.
اگر بخواهد نور و انرژی ببخشید، خورشید میآفریند – اگر بخواهد محصولات زمینی را رزق کند، باران میفرستد – اگر بخواهد هدایت کند، نبی، رسول، وحی و امام گسیل میدارد – اگر بخواهد جان بدهد و زنده کند، فرمان "باش" میدهد و روح دمیده میشود – اگر بخواهد جان را بگیرد، فرشتهی مرگ هر کسی را به مأمور انجام میکند – اگر بخواهد هدایت کند، از یک سو به انسان عقل (حجت درونی) میدهد و از سوی دیگر پیامبر (حجت بیرونی) میفرستد و علوم اعتقادی و حقوقی (بایدها و نبایدها = احکام) را ابلاغ مینماید ...؛ بنابراین هر کاری واسطهها و وسایل خودش را دارد، اما هیچ یک مستقل نیستند که بتوانند هدایت یا گمراه کنند، یا فیضی برسانند و یا فیضی را قطع کنند و مانع از رسیدنش گردند.
« مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ » (فاطر، 2)
ترجمه: هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمیتواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است.
نتیجهی معکوس، به حسب اراده:
هر نعمتی، به حسب ارادهی انسان، میتواند پر برکت و یا مبدل به "نقمت" گردد، اگر نماز و روزه باشد. آیا نفرمود: «همین قرآن، جز بر خسران ظالمین نمیافزاید» - آیا انبیا و رسولان الهی که واسطهی هدایت مردم بودند، سبب نگردید تا یک عده در لجبازی و طغیان و تکبر و کفرشان، شدیدتر گردند؟! آیا یازده امام علیهم السلام را نکشتند؟! آیا یک عده با حرف حقی، موضع حقی، اخلاق حقی و عمل حقی مخالفت و لجاج ندارند.
یک عده به اسلام نمیگروند، اما یک عدهی دیگر با آن دشمنی میکنند – یک عده قرآن کریم را تلاوت نمیکنند، اما یک عدهی دیگر به جنگ آن میروند – یک عده به آیات و احکام الهی توجهی ندارند و در غفلت به سر میبرند، اما یک عدهی دیگر مسخره میکنند – یک عده متقی و مقید نیستند، اما یک عدهی دیگر، با هر نمادی از ایمان و تقوا (نماز، روزه، حجاب، جهاد، مرد مؤمن، زن مؤمن و ...) دشمنی میکنند، از دیدن آنها حرص میخورند، تا جایی که میفرماید: هر گاه خدا به تنهایی یاد شود و یا ذکری از وحدانیت او به میان بیاید، حالشان به هم میخورد!
« وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ » (الزّمر، 45)
ترجمه: هنگامی که خداوند به یگانگی یاد میشود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) میگردد؛ امّا هنگامی که از معبودهای دیگر (محبوبها و مطلوبهای هوای نفسشان) یاد میشود، آنان خوشحال میشوند.
بنابراین، هر نعمت و واسطه و وسیلهی نعمتی، به تناسب ارادهی انسان میتواند مبدل به نقمت و واسطه و وسیلهی گمراهی بیشتر گردد. چنان که برخی با ثروت، آخرت را آباد میکنند، برخی دنیایشان را آباد و آخرتشان را ویران نموده و به آتش میکشند.
***- پس هیچ کس در هدایت و یا منحرف نمودن، اثر استقلالی ندارد. بلکه همه دعوت کننده هستند، و هر کس به هر دعوتی که لبیک گفت، خداوند متعال در نظام آفرینش خود، او را به همان سو میبرد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در مبحثی گفتهاید: کسی جز خدا نمیتواند هدایت نماید، حتی پیامبر اکرم (ص) و کسی جز خدا نمیتواند گمراه کند، حتی ابلیس. لطفاً توضیح دهید.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8705.html
- تعداد بازدید : 2805
- 25 تیر 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی