آیا قدرت علمی و صنعتی و مادی غیر مسلمین دلیل بر حق بودن ایشان نمیباشد و نیز دلیل بر این نیست که مشکلات مسلمین ریشه در عقاید ایشان دارد؟ (الکترونیک)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا حق با شناخت و رعایت "حق و حقوق است یا با قدرت»؟! این همان اندیشه، اعتقاد و استدلال نظام سلطه است که میگویند: «چون کثرت، ثروت و قدرت ما بیشتر است، پس حق با ماست و بقیه باید تسلیم و تابع ما باشند»!
در هر موضوعی (نه فقط دین، سیاست و اعتقادات) اگر پرسشهایی از این قبیل، که به بررسی علل پیداش تحولات، یا علل رشد یا سقوط و انحطاط جوامع و دولتها و حتی جوامع کوچک یا احوال شخصی مربوط میشود، پیش بیاید، باید با مطالعه علل و اسباب و البته به دور از شعار توجه، تحلیل و داوری نمود.
از جمله موارد قابل توجه این است که اولاً: آن چه به عنوان یک گزاره [مثل پیشرفت و رشد یک جمعیت، یا عقبافتادگی جمعیتی دیگر]، واقعاً صدق داشته باشد، و ثانیاً: "علت و معلول"ها نیز سنخیت داشته باشند.
عقاید و رشد صنعتی:
حال توجه کنیم که چرا "رشد صنعتی" با "اعتقادات"، در یک ردیف قرار گرفتهاند و علت و معلول یک دیگر قلمداد شدهاند؟! و از خود بپرسیم:
●- سنخیت صنعت «تکنولوژی» با «اعتقادات» چیست؟ و چرا صنعت و رشد صنعتی میتواند دلیل حقانیت یا بطلان یک اعتقاد باشد؟! چه سنخیتی بین این دو وجود دارد؟!
●- امریکاییها و اروپاییهای مسیحی – ژاپنیها، چینیها و کرهایهای بودایی و هندو – اغلب صاحبان سرمایه که به حسب ظاهر بیدین هستند ولی بالاخره به یک "ایسمی" گرایش دارند؛ همه در صنعت پیشرفت کردهاند؛ حال اعتقادات کدام یک بر حق بوده است؟! و یا میخواهند بگویند: «هر اعتقادی بر حق است و سببی برای رشد صنعتی میشود، به غیر از اسلام»؟!
●- ارمنستان، صربستان، آلبانی، کشورهای امریکای جنوبی، کشورهای بسیاری در آسیای شرقی و هم چنین کشورهایی در آسیای مرکزی و ...، در صنعت و علوم روز عقب ماندهاند، و هر کدام به دین و اعتقادی کاملاً متفاوت هستند! حال کدام دین حق و کدام ناحق بوده است؟
●- چرا ملتی با اعتقاد مسیحی، در آلمان، فرانسه و ایتالیا، - یا ملتی با اعتقادات کاملاً مرتجعانهی بتپرستی، در ژاپن، چین و کره به لحاظ صنعتی پیشرفت و توسعه یافتند، اما ملتهای دیگری با همان اعتقادات توسعه نیافتند؟! پس، این دو امر با یک دیگر رابطه علت و معلولی ندارند که بخواهند عقب افتادگی صنعتی ملل مسلمان را به اعتقاداتشان ربط دهند!
*** - بنابراین، ربط دادن عقبماندگی کشورهای اسلامی در صنعت، به اعتقادات آنان، صرفاً شعار ضدتبلیغی در جنگ روانی میباشد. نه رشد کشورهای صنعتی، به علت اعتقادات دینی آنها بوده و نه عقب ماندگی کشورهای اسلامی به خاطر اعتقادات آنان میباشد.
عقاید و فرهنگ:
بله، عقاید، باورها، آداب و رسوم، ارتباط مستقیمی با ساختار فرهنگی اشخاص و جوامع (ملل) دارند. لذا باید دید که کشورهای پیشرفتهی صنعتی، به لحاظ فرهنگی چقدر پیشرفت داشتهاند، در چه زمینههایی پیشرفت کردهاند و در چه زمینههایی به حد قرون وسطی و حتی دورتر از آن، عقبگرد داشتهاند؟!
اگر در آن کشورها، اخلاق و فرهنگ رانندگی نسبتاً بالاست، آیا اخلاق و فرهنگ ازدواج و خانواده نیز رشد نموده یا عقبگرد داشته است؟! تا جایی که فرزندان خود را به خاطر فقر میکشند، و یا حتی به آنها تجاوز میکنند و ...؟! (گزارشات و آمار خودشان مورد مطالعه قرار گیرد).
اگر در آن کشورها اخلاق بانکی، بیمهای، حقوق و بازنشستگی و ... قابل قبول است، ببینیم آیا اخلاق انسانی و انسان دوستانه نیز رشدی داشته یا کاملاً مرتجعانه بوده است؟! خودشان چه میگویند؟!
●- آمار تلفات در حوادث جادهای در کشوری چون ایران که مردمش مسلمان هستند، بسیار بالاست، اما آیا در امارات، کویت و ترکیه که هم دین ما هستند نیز بالاست؟!
●- آمار ترورهای درون شهری و به رگبار گلوله بستن مردم در مدارس، دانشگاهها، پارکها و ... در امریکا که مردمش مسیحی هستند، بسیار بالا و وحشتناک است، اما آیا در آلمان یا سوئیس هم که مردمش مسیحی هستند نیز چنین است؟!
●- به حسب ظاهر، امریکا صنعتیترین کشور دنیا و مدعیترین در حقوقبشر، دموکراسی و لیبرالیسم میباشد و بالتبعِ امریکا، هم پیمانان بزرگی چون انگلیس، فرانسه و آلمان نیز پیشرفته و مدعی هستند. اما ظاهراً این فرهنگ والا، فقط در لاابالیگری و اباههگری جنسی نمود داشته است! نه تنها نژادپرستیِ بدتر از قرون وسطایی و عصر جاهلیت، در دولت، مجلس، دادگاهها، پلیس، مدارس، بازار کار و ... در امریکا موج میزند، بلکه تمامی جنگها، آشوبها، فتنهها، لشکرکشیها، قتلها، نسلکُشیها، تحریمها، تحمیل آوارگیها و ... به ویژه علیه ملل مسلمان، توسط امریکا و همین چند متحدش ایجاد و تحمیل شده است!
*** - بنابراین، اعتقادات و دین، رابطهی مستقیمی با فرهنگ دارد. منتهی اگر اعتقاد و دین حقیقی مردم، همان باشد که "اسمش" را روی خود گذاشته و حمل میکنند! آیا العیاذ بالله، حضرت عیسی علیه السلام، چنین فرهنگ منحطی را جایز شمردهاند، یا حضر موسی علیه السلام؟! و یا حتی امثال بودا؟! آیا کشتار فجیع مسلمانان در میانمار، در کتب و منابع دینی، اخلاقی و فرهنگی بودا و هندو آمده است، یا در انجیل و تورات؟! کدام پیشرفت؟!
عقاید و انگیزه:
بله، "عقیده" هر چه که باشد [حق یا باطل]، ایجاد انگیزه میکند و این انگیزه موجب توجه و تلاش بیشتری میگردد.
اگر عقیده این باشد که زندگی فقط همین دنیاست، انسان به امور دنیایش توجه میکند، پس در علوم ابزاری نیز پیشرفت میکند – یا اگر عقیده نژادپرستی باشد، بر سلطهگری و کشورگشایی باشد – بر پول پرستی و تجملگرایی و شهوترانی و ... باشد نیز انگیزه برای توجه بیشتر به تقویت قوای لازم برای تحقق آنها تشدید میگردد. همینطور است اگر عقیدهی درستی به مبدأ و معاد، اسلام، قرآن، ولایت و روز لقاء و حساب باشد، انگیزه برای "حیات معقول" مضاعف میگردد و البته نه تنها هیچ مغایرتی با رشد علمی، صنعتی، تجربی، و تحصیل قدرت و ثروت ندارد، بلکه کاملاً تأیید و تشویق مینماید.
●- کشور ایران، بیش از سیصد سال به صورت مستقیم به استعمار و استثمار انگلیس، روس و امریکا درآمده بود، لذا نه تنها وابسته، بلکه نوکر بیجیر و مواجب قدرتهای غربی بود.
این ملتی که زمانی در علوم ریاضی، پزشکی، نجوم، معماری، ادبیات، هنر، صنایع دستی و ... سرآمد جهانیان بودند، به جایی رسیدند که دچار عقبماندگی مفرط، بیماری، قحطی ... و بدتر از همه ذلت شدند و دو دستی نه تنها سرمایههای ملی، بلکه خاک کشور خود را تقدیم غربیها کردند!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و توجه جدی مردم به اسلام، استقلال کشور و بازسازی؛ رشد علمی و صنعتی نیز در تمامی عرصهها، از پزشکی [که اوایل انقلاب از هندوستان پزشک وارد میکردیم] گرفته تا داروسازی، صنایع نانو، شبیهسازی، علوم و صنایع هستهای، هوا و فضا، صنایع نظامی و تسلیحاتی و ... شاهد رشد و پیشرفت بسیار چشمگیری شدیم. چرا که "اعتقادات" با "انگیزه"، رابطه مستقیم دارد.
عقاید و سیاست (حکومت):
عقیده (دین)، با سیاست و حکومت نیز رابطهی مستقیمی دارد، تا آنجا که گفتند: «سیاست ما، عین دیانت ماست»، و البته دقت داشته باشیم که سیاست هر کسی [حتی کافر و منافق] نیز عین دیانت اوست. دیانت امریکا و انگلیس، اگر چه نام مسیحیت را حمل میکنند، همین است که در سیاست استکباری و ظالمانهی آنها میبینیم، و دیانت عربستان سعودی، که داعیه اسلام دارد نیز همین است که در سیاست «سعودی – وهابی» میبینیم.
حال آیا، یهودیت و مسیحیت حقیقی به آنها اجازه دادهاند که حکومتها همه فراماسونی و صهیونیستی باشند، یا خداوند متعال، در قرآن کریم، با آن همه آیات مربوط به "ولایت، قسط، عدالت، قضاوت، اتحاد، مقابله با ظلم، وحدت، تعاون در نیکی، عدم یاری در شرور و ...، اجازه داده است که دولتهای خودفروخته و ذلیل، بر مسلمانان حکومت کنند؟!
تذکر خداوند متعال به بندگانش:
در گذشته، اقوامی چون عاد، ثمود و فرعونیان نیز از ثروت، مکنت، قدرت، تجهیزات و تسلیحات بیشتری برخوردار بودند، اما خداوند متعال، نه تنها این امکانات را دلیل بر حقانیت آنها قلمداد ننمود، بلکه انبیایش را با دست خالی، به سراغ آنان فرستاد و آنها را به خاطر طغیان و فسادشان در زمین، هلاک نمود:
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ *
مگر ندانستهاى كه پروردگارت با عاد چه كرد
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ *
با عمارات ستوندار ارم
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ *
كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود
وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ *
و با ثمود همانان كه در دره تخته سنگها را مىبريدند (و جابجا میکردند)
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ *
و با فرعون صاحب خرگاهها [و بناهاى بلند صاحب پایههای مستحکم حکومتی و سلطه]
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ *
همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ *
در آنها بسيار تبهكارى كردند
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ *
[تا آنكه] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ *
زيرا (همانا، به درستی که) پروردگار تو سخت در كمين است.
علت عقبافتادگی کشورهای اسلامی:
بنابراین، علت اصلی عقبافتادگی کشورها و ملتهای مسلمان، این بود که به بهانهی "دین و آخرت"، دنیا را رها کردند و از روی تنبلی و بیبصیرتی بدان بیتوجه شدند، و البته به دین و آخرت نیز هیچ توجهی ننمودند؛ بلکه فقط پوسته و اسمی را حفظ کرده و به یدک کشیدند. وگرنه میفهمند که "دنیا، مزرعهی آخرت آنهاست". دین برای آبادی زندگی دنیا آمده است، و البته نتیجهاش، حیات سالم و پاک در دنیا، و فلاح و رستگاری در آخرت میباشد.
« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » (النّحل، 97)
ترجمه: هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند پاداش خواهيم داد.
●- دقت کنیم که برای دنیا، ایمان و عمل صالح خواسته است، نه این که فقط اسم دین را بیاورند و چند عبادت فردی انجام دهند، و نتیجه و پاداش را هم در دنیا و هم در آخرت فرموده است. پس اگر کسی قرآن خواند و عمل نکرد، عالِم بیعمل شد، خودش و عالم را به تباهی میکشد و در آخرت نیز بوی تعفنش، حتی جهنمیان را آزار میدهد.
در هر حال، این عوامی، تنبلی و بیبصیرتی در میان ملتهای مسلمان، سبب تحریک و انگیزهی بیشتر نظامهای سلطه گردید و آنها نیز دولتهای وابسته، عقبمانده (مرتجع)، خود فروخته، نوکر و دیکتاتور را بر این ملتها حاکم کردند و بالتبع عقبافتادگی به علت سکون، بیشتر شد.
پس علت اصلی، به توجهی به دین، دنیا و آخرت بوده و هست.
●- مگر نمیبینیم که در هر عرصهای که جمهوری اسلامی ایران به پیشرفتی نایل میگردد، نظام سلطه و مستکبران، که مدعیان پیشرفت، مدنیت، لیبرالیسم، حقوق بشر و ... هستند، با این نظام، این کشور و این ملت چه میکنند؟! و در نهایت نیز به صراحت اعلام میکنند که مشکل اصلی ما، نوع نگاه و باور آنان به اسلام و قرآن کریم و به ویژه مکتب اهل بیت علیهم السلام است. نگاهی که استقلال، عزت و پیشرفت در تمامی عرصهها را به ارمغان میآورد و میتواند برای سایر ملل الگو باشد، پس باید به هر قیمتی که شده، سد راهشان شد.
مرتبط:
*- دلیل عقب ماندگی جوامع اسلامی در علم صنعت نسبت به کشورهای غربی چیست؟ آیا «دین» مانع پیشرفت بوده؟ (2 آذر 1390)
*- میگویند: علت اصلی عقب ماندگی کشورهایی مثل ایران و کره شمالی و...ایدئولوژیگرایی و دینگرایی است؟ (3 تیر 1393)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- آیا قدرت علمی و صنعتی و مادی غیر مسلمین دلیل بر حق بودن ایشان نمیباشد و عقب ماندگی مسلمانان، ریشه در اعتقادات آنها ندارد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8835.html
- تعداد بازدید : 2908
- 3 مهر 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون جنگ و جهاد علم