پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
چنین نیست که در گذشته چنین میگفتند، بلکه چون قرآن کریم تصریح به "امّی" بودن ایشان دارد، ما هنوز هم میگوییم که ایشان تا آخر عمرشان "امّی" بودند.
«قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (الأعراف، 158)
ترجمه: بگو: «ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم؛ همان خدایی که حکومت آسمانها و زمین، از آن اوست؛ معبودی جز او نیست؛ زنده میکند و میمیراند؛ پس ایمان بیاورید به خدا و فرستادهاش، آن پیامبر درس نخواندهای که به خدا و کلماتش ایمان دارد؛ و از او پیروی کنید، باشد که هدایت یابید!»
●- این آیه، برای همگان و در طول زمان است، میفرماید: ایمان بیاورید به خدا و فرستادهی او که نبی است (دریافت و ابلاغ وحی مینماید) و امّی میباشد.
●- برای واژهی "امّی"، تعاریف بسیاری ارائه دادهاند و بیشتر آنها برای سوء استفاده میباشد. مانند کسانی که "امّی" بودن را به "بیسواد" بودن، معنا کردهاند!
●- آیا کسانی که "امّی" را به "بیسوادی" حمل میکنند، از خود نمیپرسند: «آیا شخصیتی با این هوش و استعداد (چه پیامبر باشد و چه نباشد)، نمیتوانست ظرف دو یا چند ماه، خواندن و نوشتن را بیاموزد؟!
علم و امّی:
در این که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، تا قبل از نزول وحی، خواندن و نوشتن نمیدانستند (نه این که عوام و بیسواد صرف بودند) هیچ تردیدی نیست، چرا که تصریح قرآن کریم میباشد:
«وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ» (العنکبوت، 48)
ترجمه: و تو هيچ كتابى (نوشتهای) را پيش از اين نمىخواندى و با دست [راست] خود [كتابى] نمىنوشتى، و گر نه باطلانديشان قطعاً به شك مىافتادند.
«بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ» (همان، 49)
ترجمه: ولی این آیات روشنی است که در سینه دانشوران جای دارد؛ و آیات ما را جز ستمگران انکار نمیکنند!
●- باید دقت شود که اولاً فرمود: «تو پیش از نزول وحی، نه مکتوبی را خواندی و نه نوشتی» و نفرمود که پس از آن نیز سواد خواندن و نوشتن نداشتی و کسب ننمودی – ثانیاً تأکید دارد به علم لدنی، و میفرماید که اینها آیات روشنی است که فقط به سینهی (قلب - وجود) کسانی که به آنها علم داده شده است قرار میگیرد.
امّی:
"امّی"، یعنی کسی که نزد دیگری یا دیگران درس نخوانده تا از آنان علم بیاموزد، نه این که کلاً "بیسواد" است. مگر خداوند متعال، به بیسواد وحی میفرستد؟! مگر قرآن کریم سراسر علم نیست و به ایشان نازل نشده است و ایشان علیمترین به وحی نمیباشند؟!
"امّی"، یعنی کسی که "نمیخواند و نمینویسد"، نه این که نمیتواند بخواند یا بنویسد. حتی اگر فرض شود که مقصود از "سواد و سواد آموزی"، فقط همان خواندن و نوشتن است و نه دیگر علوم، بالاخره اولین کلمهی وحی برای آغاز بعثت به ایشان "إقرأ = بخوان" بود؛ و اگر فرض شود که لوحی مقابل ایشان قرار گرفته و گفته شده این را بخوان و ایشان نمیتوانسته بخواند، همانجا خواندن به ایشان تعلیم شده که خواندهاند. «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى * عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى - اين سخن به جز وحيى كه وحى مىشود نيست * آن را [فرشته] شديدالقوى به او فرا آموخت» (النّجم، 4 و 5)
اگر چه میدانیم که اولاً قبل از مرحلهی بعثت، تمام کلیات قرآن کریم، در شب قدر به ایشان نازل شده است، پس علیم شدهاند - و ثانیاً به ایشان فقط روخوانی یک خط امر نشده بود، بلکه امر شد که کتاب خلقت را به اسم ربّ (با نشانه و از این زاویه که همه مخلوق و مربوب پروردگارند، بخواند). «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ». و این کار آسانی نیست؛ علم به همه چیز لازم دارد که فقط خداوند متعال معلم آن است.
اعجاز:
به رغم آن که همگان میدانستند ایشان نزد کسی درس نخوانده است، و بالتبع "خواندن و نوشتن" که مخصوص یک زبان (مثل عربی، فارسی و ....) است را نمیتواند بلد باشد که کتاب بخواند، به جای آن که بگویند: «پس معلوم میشود که این علوم همه علم لدنی، به تعلیم الهی و وحی میباشند»؛ یا گفتند: پنهانی نزد دیگران تحصیل کرده؛ و یا گفتند: «اصلاً این آیات علم نیست، بلکه همه شعر و اساطیر الاولین است»؟!
پس این "امّی" بودن، درس نخواندن نزد دیگران، ننوشتن کتاب یا متن تا به آخر عمر، همه برای اثبات برخورداری ایشان از علم الهی و اعجاز قرآن کریم و نیز حکمتهای دیگر (پیشگیری از جعل خط و امضا و تحریف و ...) بوده است.
●- در آیات گوناگونی تصریح شده که قرآن کریم، تصدیق کنندهی "تورات و انجیل" میباشد؛ یعنی همه یک دعوت است، یک معرفت (شناخت) است، و البته یک خبر است. حال کسی که نخوانده و نمیخواند، چگونه به علوم الهی در تورات و انجیل پیبرده و چنین کتاب کاملی آورده که مصدق آنهاست؟!
●- در همین آیاتی که به "امّی" بودن ایشان تصریح نموده، متذکر شده که از شاخصههای بسیار برجستهی ایشان این است که شما را امر به معروف و نهی از منکر مینماید و غل و زنجیرِ جهل، نکبت، خرافه و بیخردی را از عقل و قلب و عمل شما باز مینماید.
پس، باید از خود بپرسند: کسی که آنان او را "بیسواد" میخوانند، با کدامین علم و درایتی چنین مینماید؟! این علوم که در کتاب نیست! لذا معلوم میشود که این درس ناخوانده نزد دیگران، نمیخواند و نمینویسد، اما نه تنها "بیسواد" نیست، بلکه برخوردار از علوم اولین و آخرین میباشد. پس علم او، علم لدنی و به تعلیم خداوند متعال است.
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
امّی بودن پیغمبر"ص" به چه معناست؟ به عبارت دیگر چرا پیامبر "ص" را امّی میگفتند؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9574.html
کلمات کلیدی:
قرآن