س 808 - ما در گذشته در بحث امامت، مهاجم بودهايم؛ اما اکنون منفعلايم. ديگران به ما هجوم میآورند و ما جواب نداريم. علتش این است که کلام عقب است. + صوت (4:02 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
در طرح پرسشها و شبهات، گاه میبینید که ابتدا قضیۀ مورد بحث، بر اساس صدور احکام نادرستی ساخته میشود و سپس همان احکام نادرست، مبنای طرح پرسش یا شبهه واقع میشوند! مانند همین پرسش یا شبهه:
یک -ما هیچ گاه در گذشته و حال، در مبحث امامت، مهاجم نبودهایم، بلکه دیدگاه و اعتقادی داریم که برای اثبات صحت آن، دلایل قرآنی، حدیثی و عقلی داریم؛ خواه دیگران بپذیرند یا نپذیرند.
دو - مبنای شناخت و باورهای ما، منعقل از دیگران نمیباشد؛ یعنی اگر همگان هم عقیده شوند و یا همگان مخالف شوند، باز هم همین اعتقادات را داریم. بنابراین، نه در گذشته منفعل بودیم و نه اکنون منفعل میباشیم.
سه - تهاجم به اصل «ولایت و امامت إلهی»، نه اختصاصی به تشیع دارد و نه حتی به اسلام؛ بلکه از همان ابتدای نشر بشر در زمین، اختلافات بر سر اولوهیت، ربوبیّت، ولایت و امامت بوده و هست. مخالفان نیز این اصول را رد نمیکنند و نمیتوانند انکار و تکذیب کنند، بلکه همیشه جایگزین جعلی و بدلی گذاشتهاند. مثل این که مشرکان، انواع بُتها را جایگزین کردند و گفتند اینها إله هستند و فرعون فریاد زد إله و ربی جز خودم برای شما نمیشناسم ... و امروزه نیز نظام سلطه به رهبری امریکا میگوید: «ربّ، ولی امر و پیشوای مردم ما هستیم و مدیریت و رهبری دنیا باید در اختیار ما باشد!»
چهار - از آنجا که اسلام عزیز دین خداست - حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، پیامبر خداست - قرآن مجید کتاب خداست - و امامان به عنوان «ولیّ الله و حجّت الله»، منصوب خداوند متعال میباشند، شیعه هیچگاه در برابر هجمهها کم نیاورده و بیپاسخ نمانده است و نمیماند؛ لذا اگر کسی با پرسش یا شبههای مواجه شد که پاسخش را نمیداند، مشکل از ضعف علمی اوست، نه این که پاسخی داده نشده است. او میتواند بخواند، تفکر و تعقل نماید و بپرسد، تا بداند.
پنج - «کلام عقب است!» یعنی چه؟! کلام چیست که عقب یا جلو باشد؟!
«کلام»، یک شاخهای از «علم» است، با موضوعیت «عقاید اسلامی». یعنی: اولاً عقاید اسلامی را شرح و توضیح میدهد - ثانیاً با دلایل عقلی و علمی به اثبات میرساند - ثالثاً از آن در برابر هجمهها، دفاع مینماید.
هیچ دینی، مذهب یا مکتبی، بی نیاز از علم کلام نمیباشد؛ چرا که از یک سو باید مبنای عقلی و نظریاش را بر آن استوار دارد، شرح دهد و به اثبات رساند و از سویی دیگر باید پرسشها، شبهات و اشکالات ذهنهای کنجکاو و محقق، یا منکرین و مخالفین را پاسخ دهد.
البته متکلم باید هم نسبت به آن چه میخواهد بگوید علم داشته باشد و هم در کلام، مهارت داشته باشد.