پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اول آن که اگر خودتان این پرسش را مجدد و با تأمل بخوانید، متوجه میشود که مشکلتان، در ناشناخته بودن اولیاء الله نمیباشد، بلکه این است که چرا آنان در اختیار و در خدمت "منِ نوعی" نیستند، تا اگر بیمار شدم، یک دست بکشند و بهبود یابم، یا اگر گرفتارم، دعایی کنند که مثل جادو و جنبل، گرفتاری "من" بر طرف شود؛ و خلاصه آن که "من" هیچ کاری نکنم و خیالم راحت باشد که به فلانی دستور میدهم و او چون از اولیاء الله است، سریعاً یک دعایی میکند و خداوند متعال نیز زمین و زمان و هر چه هست را به هم میریزد، تا دعای او مستجاب گردد؟!
شاید اولیاء الله، برای بنده و شما ناشناخته باشند، برای خداوند متعال که ناشناخته نیستند؛ حال آیا برای برچیده شدن ظلم در سطح جهان، دعا نمیکنند، یا دعایشان مستجاب نمیشود؟! یا استجابت و تحقق نیز ایجابها و مراحل و مراتبی دارد که ما نمیدانیم؟!
الف – پس این نگرش جادو و جنبلی که نامش را "غیب" میگذاریم که تطهیر شود، راجع به اولیاء الله و نظام خلقت و هدایت، کاملاً غلط است. رأس اولیاء الله، اهل عصمت علیهم السلام میباشند، که هم ناشناس نبودند، و هم نرفتند یک گوشه بنشینند و فقط دعا بکنند، و نیز چنین نبود که وقتی مردم به آنها رجوع مینمودند، وِردی، دعایی یا ... بگویند، و تمامی مشکلات از خودشان و مردم مرتفع گردد.
●- انبیا و رسولان الهی و اهل عصمت علیهم السلام (اولیاء الله) نیز مثل همگان زندگی میکردند، ازدواج داشتند، کار میکردند، گشایش رزق و تنگنا برایشان پیش میآمد، بیمار میشدند و بهبود مییافتند، با افتراها، طعنهها، تهمتها، شایعات و ... مواجه میشدند، در راه خدا فعالیت میکردند و حتی اگر لازم بود میجنگیدند، مجروح و کشته میشدند ... .
ب – تمامی اولیای الهی، ناشناخته نیستند؛ نه تنها اهل عصمت علیهم السلام را میشناسیم، و با یک سلام و صلوات، هر چند مختصر و از راه دور نیز متصل و مرتبط میگردیم، بلکه این همه انسان عالم (نه الزاماً روحانی)، مؤمن، متقی و با کرامتی که میشناسیم، همه "اولیاء الله" میباشند. حال با اینها چه کردید (کردیم) که دنبال نوع دیگرش بگردیم؟! و به فرض که بیابیم، میخواهیم چه کنیم؟! بگوییم: «من اینجا مینشنیم و شما برای این مشکل و آن مشکلی که من میگویم، دعا کن، تا یک دفعه حل شود»!
●- اگر شما به حد خودتان، سعی در شناخت، اطاعت، عبادت و انجام امر و نهی الهی بنمایید، میشوید "اولیاء الله"؛ و وقتی دعا میکنید، یا عیناً اجابت میشود، و یا به مصلحت الهی برای شما عمل میشود و برای شما "نصرت" و گشایشهای دیگری که رفع مشکل کند، میرسد.
ج – اولیاء الله، نیازی ندارند که من و شما آنها بشناسیم، لذا جار نمیزنند که ما اولیاء الله هستیم؛ بلکه ما نیاز داریم که آنها بشناسیم و از آنان بیاموزیم و وصل شویم؛ حال چقدر در این امر همّت نمودهایم؟!
اما این که من و شمای نوعی، آنها را نمیشناسیم، دلیل نمیشود که آنها به حد توان و وسعشان، کار نکنند، برای مردم اعم از آشنا یا غیر آشنا، دعا نکنند، اگر کمکی از دستشان بر میآید انجام ندهند و ...؛ مگر شما خودتان برای شفای بیماران، و رفع مشکل دیگران دعا نمینمایید که گمان میکنید، آنها پنهان و دور از چشم و شناخت همه در یک گوشه نشستهاند و به امور غیبی مشغول هستند و پس هیچ کار و دعایی برای دیگران نمیکنند؟!
●●●- بنابراین، مشکل در اولیاء الله نیست، بلکه مشکل اساسی ما در شناخت ما نسبت به توحید، معاد، اولیاء الله، خودمان، جهان هستی، دعا، استجابت و ... میباشد؛ ما بیشتر درگیر اوهام هستیم، تا واقعیتها. بسیاری از باورهای ما، مبتنی بر گمانهاست، و حال آن که آن گمانها خطاست.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه