پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
از معرفی کتاب معذوریم، چرا که هر کسی با به تناسب موضوع خود و با توجه به مطالعات قبلی و هم چنین ذوق خود، کتاب انتخاب نماید؛ مضافاً بر این پرسشها و شبهات برای هر کسی متفاوت است و باید در جهت یافتن پاسخ همانها مطالعه نماید.
مطالعات دینی، مقدم بر تفکرات دینی میباشد؛ لذا هر محققی [به ویژه در علوم اسلامی] ابتدا باید در موضوعات مورد نظر، مطالعات لازم را به انجام رساند و سپس در مورد آنها تفکر و تعقل نمود. چنان که خداوند متعال میفرماید: «ابتدا آیات من را [در کتاب خلقت و کتاب وحی] بخوانید، و سپس در آنها تفکر و تعقل نمایید.»
اما در مورد "اصل تکامل"، نکاتی ایفاد میگردد.
در مورد "تکامل"، باید میان اصل و قانونِ "تکامل"، با نظریات گوناگون تفاوت قائل شوید. برخی گمان دارند که تا مبحث "تکامل" مطرح میشود، باید تمامی نظریات مانند دیالیکتیک هگلی، داروینیسم و یا نظریه فرگشت را بپذیرند؛ در حالی که خودشان میگویند: «نظریه» و «نظریه» به قضیهای میگویند که هنوز در حدّ گمان است و به اثبات عقلی و علمی نرسیده است و در نهایت میتواند مقدمهای باشد برای تحقیق، مطالعه و بررسی جهت رسیدن به نتایج در اثبات و یا نفی.
از اینرو، خداوند متعال در قرآن کریم نمیفرماید که «نظریه» نداشته باشید، چرا که ذهن فعال و فکور، حتماً نظریات بسیاری دارد، اما میفرماید: «تا وقتی در حدّ نظریه است و هنوز به اثبات نرسیده است، از آن تبعیت نکنید»؛ و این نکتۀ بسیار مهمی برای اهل تعقل و محققان علمی میباشد:
«وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا» (النّجم، 28)
- آنها هرگز به اين سخن دانشى ندارند، تنها از گمان پيروى مىكنند با اينكه «گمان» هرگز انسان را از حقّ بىنياز نمىكند!
تکامل در اسلام
با اندک مطالعهای در آیات قرآن کریم و آموزههای اسلامی، به راحتی مشخص میشود که اسلام پیش از هر مکتب دیگری، به "اصل تکامل"، چه در عالَم ماده و چه در عالَم معنا (غیر مادی) تصریح نموده است؛ چنان که خداوند سبحان، تمامی انبیا و رسولان الهی را برای تکامل بخشیدن به مراتب وجودی، زندگی فردی، اجتماعی و اخروی فرستاده است و نسبت به موانع رشد و کمال، هشدار و انذار داده است.
تکامل در طبیعت
آیات بسیاری در مورد سیر تکاملی در طبیعت نازل شده است، از گشودن جهان ماده از "دود" که امروزه آن را با نظریۀ "انفجار بزرگ = بیگ بنگ" مطرح میکنند گرفته، تا گردش شبانه روز، تا بارش باران و روییدن گیاهان و زنده شدن شهرها، تا خلقت انسان از خاک تا نطفه و سیر تکاملی آدمی از جنینی، تا تولد، تا بزرگسالی و پیری و تا مرگ ... ؛ و البته به مطالعۀ کتاب خلقت (طبیعت) و تفکر و تعقل در آن دستور داده است.
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» (البقره، 164)
- در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتیهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانههايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مىانديشند !
«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (غافر، 67)
- او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مى فرستد، بعد به مرحلۀ كمال قوّت خود مىرسيد، و بعد از آن پير مىشويد و (در اين ميان) گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مىميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مىرسيد؛ و شايد تعقّل كنيد.
تکامل در ماورای طبیعت
روح، رشد تکاملی دارد، علم رشد تکاملی دارد، و هم چنین اخلاص، ایمان، کفر، اخلاص، محبت و ... و تمامی صفات کمالیه در انسان رشد تکاملی دارند و انبیا و شرایع فرستاده شدند تا مبدأ و معاد را بشناسانند، هدف را نشان دهند، و برنامه و نقشۀ راه بدهند، معلم و الگو و مربی نیز باشند، تا این رشد تکاملی در انسان حاصل گردد.
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 156)
- همان گونه که رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم؛ تا آيات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاك كند؛ و به شما، كتاب و حكمت بياموزد؛ و آنچه را نمىدانستيد، به شما ياد دهد.
●●●- بنابراین، "اصل تکامل"، اصلی حاکم بر نظام خلقت و هدایت [تکوینی و تشریعی] میباشد که کتاب خلقت آن را نشان میدهد؛ و هم کتاب وحی به آن تصریح نموده است، و هم عقلی که به نور علم میبیند، آن را تصدیق میکند.
اما، همانگونه که بیان گردید، تصدیق این اصل، دلیل نمیشود که هر "نظریه"ای که هنوز به اثبات عقلی و علمی نرسیده، پذیرفته شود و مورد تبعیت قرار گیرد!
«وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (یونس علیه السلام، 36)
- و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بى اساس)، پيروى نمىكنند؛ (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بىنياز نمىسازد (و به حق نمىرساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مىدهند، آگاه است!
تناقض
هر پرسشی را نباید "تناقض" نامید. عقل، "جمع نقیضین" را نمیپذیرد و "تناقض" وقتی مصداق دارد که وجودی، وجود دیگر را نقض کند. به عنوان مثال: اگر کسی بگوید: «من هم هستم و هم نیستیم – این در عین حال که سیاه است، سفید است – این هم بزرگ است و هم کوچک و ...؛ بنابراین، اگر گفته شود: «انسان در عین حال که خلقتی عظیم است، اما به لحاظ جثّه به نسبت زمین یا کهکشان، از ذره هم کوچکتر است»، تناقض گفته نمیشود، چرا که بزرگی و کوچکی او، از دو منظر متفاوت مورد نظر قرار گرفته شده است.
رسیدن به تناقض در تطبیق علوم تجربی و علوم اسلامی، فقط مصداق دارد کسی در موضوعی علوم تجربی را کسب کرده باشد و در همان موضوع علوم قرآنی و اسلامی را [دست کم به همان میزان] مطالعه کرده باشد، بعد بگوید: «این دو یافته با هم تناقض دارند»!
بنابراین، کشفیات علمی رشد تکاملی [نه نظریهها]، نه تنها تناقضی با علوم قرآنی و اسلامی ندارد، بلکه در احادیث و احادیث و مباحث اسلامی، بر وجود و حاکمیت "اصل تکامل"، تصریح شده است و در برخی از آیات، به عنوان نشانۀ خالقیت و ربوبیت الهی مطرح شده است.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار.
پرسش:
پس از ورود به مباحث ژنتیک و پزشکی، درمورد مسائل تکاملی اگرچه اعتقادم به آفریدگاری مدبر بیشتر شد، اما دچار تناقضهایی هم با تفکر دینی خود شدم ...؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11330.html
کلمات کلیدی:
گوناگون اندیشه و مباحث نظری