نهج البلاغه، خطبه 49 (در ترجمه حجت الاسلام و المسلمین، انصاریان)
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى بَطَنَ خَفيّاتِ الاُمُورِ، وَدَلَّتْ عَلَيْهِ اَعْلامُ الظُّهُورِ،
سپاس خداوندى را که به همه امور پنهانى داناست، و نشانههاى آشکار بر وجودش دلالت دارد،
وَ امْتَنَعَ عَلى عَيْنِ الْبَصيرِ. فَلاعَيْنُ مَنْ لَمْ يَرَهُ تُنْكِرُهُ،
و به دیده بینا درنیاید. چشمى که او را ندیده انکارش نمىکند، (ماده نیست که با چشم دیده شود، بلکه عقل او را میشناسد و به وجودش گواهی میدهد).
وَ لا قَلْبُ مَنْ اَثْبَتَهُ يُبْصِرُهُ.
و دل کسى که وجودش را باور کرده به کُنه ذاتش نمىرسد. در برترى از همه چیز پیشى گرفته و چیزى از او برتر
سَبَقَ فِى الْعُلُوِّ فَلا شَىْءَ اَعْلى مِنْهُ، وَ قَرُبَ فِى الدُّنُوِّ فَلا شَىْءَ اَقْرَبُ مِنْهُ.
در برترى از همه چیز پیشى گرفته و چیزى از او برتر نیست، به هر چیزى نزدیک است و چیزى نزدیکتر از او نیست.
فَلاَ اسْتِعْلاؤُهُ باعَدَهُ عَنْ شَىْء مِنْ خَلْقِهِ، وَ لا قُرْبُهُ ساواهُمْ فِى الْمَكانِ بِهِ.
نه برترى مقامش او را از مخلوقات دور نموده، و نه نزدیکى او به موجودات موجب مساوى بودنش با آنها در مکان گشته.
لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلى تَحْديدِ صِفَتِهِ، وَلَمْ يَحْجُبْها عَنْ واجِبِ مَعْرِفَتِهِ.
عقلها را بر بیان حدود صفتش آگاه نکرده، و آنها را از معرفت لازم درباره وجودش باز نداشته.
فَهُوَ الَّذى تَشْهَدُ لَهُ اَعْلامُ الْوُجُودِ عَلى اِقْرارِ قَلْبِ ذِى الْجُحُودِ.
او خداوندى است که آثار هستى اقرار قلبى منکرش را گواهى مىدهد.
تَعالَى اللّهُ عَمّا يَقُولُ الْمُشَبِّهُونَ بِهِ وَالْجاحِدُونَ لَهُ عُلُوّاً كَبيراً.
خداوند از آنچه تشبیه کنندگانش به موجودات مىگویند و از اوهام منکرانش بسى بالاتر است.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه