پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
در هر عرصهای، سلسله مراتب و درجات وجود دارد و البته هر چه محدودهی یک محیط را تنگتر بگیرید و شرایط ورودش را سختتر مقرر کنید، افراد کمتری در آن جای میگیرند.
به عنوان مثال:در دامنههای کوههای بلندی چون اورست یا دماوند، صدها هزار نفر زندگی میکنند، اما شاید سالانه فقط چند صد کوهنورد، آن دامنهها را بالا روند و از میان آنان فقط چند ده نفر به قله برسند.
اگر تمامی افراد حاضر در حوزۀ پزشکی را بخوانید و یا مخاطب قرار دهید، از دانشجوی ترم یک تا جراح متخصص و استاد دانشگاه را شامل میشود، اما اگر گفتید: جراح قلب، یا جراح مغز، فقط عدهی معدودی را شامل میگردد.
نگاه اسلام به زندگی اجتماعی و تعامل با دیگران نیز بر اساس همین قواعد عقلی، علمی، شرعی و بدیهی میباشد.
نقسیم بندی گروههای انسانی
● – کفِ دستهبندی،"انسان"، که پایینتر محدوده میباشد، لذا وقتی گفته شد "انسان" و یا "ایّهَا النّاس – ای مردم"، همگان را از کوچک و بزرگ، زن و مرد، کافر و مسلمان، متقی و فاسد و ... را در بر میگیرد؛ و البته که هر کسی نسبت به دیگران، تکالیف، تعهدات و مسئولیتهایی دارد. فرض کنید که انسان گرسنه، بیمار یا مجروحی را دیدید و امکان کمک نیز دارید؛ خب چه میکنید؟ آیا برای کمک به او ابتدا تفتیش عقایدش میکنید؟!
● - کفِ طبقه دوم، موحد بودن است که مرز میان کافر و مشرک، با موحد میباشد. حال خواه این موحد مسلمان باشد، یا مسیحی، یا یهودی. اینجا دیگر وارد ریز مطالب نمیشوند که بگویند: اعتقاد شما به خدا درست نیست، دست خدا را بسته میبینید، خود را فرزندان خدا میدانید و یا میگویید که خدا از مادری به دنیا آمده است و یا آن افتراهای بسیار زشت و بیمنطق را در تورات و انجیل به خدا میبندید! بلکه اعتقاد به خدا و معاد، کَف است، لذا تمامی خدا و معاد باوران را در بر میگیرد.
● - کفِ طبقه سوم، مسلمانی میباشد، صرف نظر از میزان شناخت و باور، یا اندیشهها و مذاهب گوناگون. هر کسی که [ولو به ظاهر]، دو شهادت «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولَهُ» را به زبان آورد، مسلمان محسوب میگردد، مگر آن که ثابت شود برای نفوذ، نفاق و فتنه چنین گفته است.
بنابراین، هر کسی که به وحدانیت خدا، رسالت حضرت محمد صلوات الله علیه و آله اذعان نماید، و بالتبع قرآن کریم را کتاب خویش و کعبه را قبله خویش قرار دهد و به معاد و بازگشت به سوی او چنان که در اسلام آمده، اذعان نماید، "مسلمان" محسوب میشود. حال خواه ولایت و امامت را نیز فهمیده و قبول کرده باشد و یا نکرده باشد.؛ به رعایت تمامی احکام مقید باشد و یا نباشد. پس وقتی میفرماید: "برادران مسلمان"، تمامی مسلمانان را شامل میگردد.
البته این تقسیمبندی، به لحاظ فقهی است، یعنی شرعاً کسی نمیتواند به مسلمانی که احیاناً دروغی نیز گفته و یا نمازی از او قضا شده، بگوید: تو مسلمان نیستی!
اما، به لحاظ مراتب اعتقادی و حدود و ثغور معرفتی، مسئله فرق میکند. چنان که در قرآن کریم تصریح شده که یهودیان و مسیحیان نسبت به خدا کفر و شرک میورزند، اما به لحاظ فقهی، اهل کتاب محسوب میگردند. یا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بارها فرمودهاند که هر کس چنین و چنان کند، از ما نیست، یا اصلاً مسلمان نیست. مانند حدیث معروفِ:
«مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم» (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163)
ترجمه: کسی که صبح کند و اهمیتی به کارهای مسلمانان ندهد، او از آنان نیست و کسی که صدای مردی بشنود که فریاد کمک خواهی از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست.
حال سؤال این است که آیا اتفاق افتاده که ایشان در صف نماز ظهر، یک یا چند نفر را خارج نمایند و بگویند: «چون شما امروز که بیدار شدید، قصد و اهتمامی به امور مسلمانان و رفع گرفتاری از آنان نداشتید، پس مسلمان نیستید و از صف نماز خارج شوید؟!
ایشان، دوبار با تمامی مسلمان حاضر در جمعشان، -در هر حال، شرایط و مرتبهای که بودند- عقد اخوت (برادری) جاری نمودند. یعنی "برادری"، تمام مسلمانان را شامل میگردد؛ البته اگر کسی پرچم مسلمانی به دست گرفت و کفر و جنایت ورزید، دیگر مسلمان محسوب نمیشود؛ مانند وهابیت انگلیسی، داعش، مسلمان انگلیسی یا امریکایی! مسلمان با یکدیگر مهربانند، اما احمق نیستند.
● - کفِ طبقه چهارم از رشد، "ایمان" است، خواه مراتب پایین و ضعیفش باشد و یا مراتب بالا و قویاش باشد. مانند تحصیل است که هم دانش آموز کلاس اول، محصل است و هم دانشجوی دکتری و یا آیت الله، محصل و طلبه است. پس مؤمنان در یک مرتبه ویژه قرار میگیرند، منتهی درجات گوناگون دارند. حضرت امام علی علیه السلام نیز در این مرتبه و صف هستند، منتهی "امیرالمؤمنین" میباشند.
● – مرتبه بعدی، "تقوا"ست که آن هم مراتب دارد، شدت و قوت دارد و هر کسی با تقواتر باشد، نزد خداوند متعال بزرگوارتر است و بالتبع مقربتر است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ / الحجرات، 13».
کمال، محدود و محصور نیست، پس حرکت به سوی کمال نیز محدود نیست، لذا کار به همین مرحله و مرتبه تمام نمیشود، بلکه آنان که به سوی حسنات میشتابند، در درجۀ بالاتری قرار میگیرند، تا برسد به سبقت گیرندگان، که از همه مقربتر هستند: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ / الواقعه، 10 و 11»
*- و بالاخره مؤمنانِ مجاهد در راه خدا، فضیلیتی بیشتر و درجهای بالاتر از سایر مؤمنان دارند:
«لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» (النساءء، 95)
ترجمه: (هرگز) افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى (بدون عذری مقبول)، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترك كنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشيده؛ و به هر يك از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيكشان،) خداوند وعدۀ پاداش نيك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است.
این شرح ایفاد گردید تا ضمن آشنایی با معارف، اولاً "صفر یا صدی" نباشیم و ثانیاً بدانیم که وقتی گفته میشود: "مسلمانان"، مقصود تمامی آنها میباشد.
*- ما در دعاهایی که از اهل بیت آموختهایم، ضمن آن که بین "مؤمنان" و "مسلمانان" فرق میگذاریم، همه آنها و حتی درگذشتگانشان را دعا میکنیم و میگوییم:
«اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ».
ترجمه: بار الها! مردان و زنان مؤمن، و مردان و زنان مسلمان، زندگانشان و مُردگانشان را مشمول مغفرت خود بنما.
مشارکت و همافزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
"برادر مسلمان کیست"؟ آیا وقتی در حدیث بیان میشود که "با برادر مسلمانت چنین کن"، تمامی مسلمانان را شامل میگردد، یا شاخصههایی معین و بیان شده است؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10775.html
کلمات کلیدی:
گوناگون