پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
الف - ابتدا باید معنای کلمۀ "نفاق" را که در اصطلاح به آن "دو رویی" گفته میشود بدانیم؛ "نفاق" یعنی "راه پنهانی"؛ چنان که در ادبیات قرآن مجید به این معنا نیز بکار رفته است:
«وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَیكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِی نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیهُمْ بِآیةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ» (الأنعام، 35)
- و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو كنى، چنین كن) تا آیه (و نشانۀ دیگرى) براى آنها بیاورى! (ولى بدان كه این لجوجان، ایمان نمى آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد كرد (ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش!
به راهی که موش زیر زمین حفر میکند و چندین خروجی برایش میسازد نیز "نَفق" گفته میشود.
ب - نکتۀ دوم و قابل توجه و اهمیّت، "صفت نفاق" میباشد که خداوند در وجود آدمی سرشته است؛ پس معلوم میشود که "صفت نفاق" خودش چیز بدی نیست، چون خداوند متعال "بد" خلق نمیکند.
اصل صفت نفاق، از صفات کمالیه میباشد؛ یعنی آدمی این توان و امکان را داشته باشد که برون را متفاوت از دورن نشان دهد. مِثل این که مردی در بیرون گرفتار و ناراحت شده باشد، اما شب که به خانه میآید، به روی خانواده بخندد؛ یا غم، غصه و نگرانیاش را برای همه بروز ندهد و یا حتی بدیهایش را بپوشاند و برای همه آشکار نسازد؛ اینها همه از امکان و قدرت "نفاق" میباشد.
ج – آن چه که بد و مذموم است، استفاده به ناحق و نابجا از صفاتی چون: "کبر، حرص و نفاق" میباشد. فرمود که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به هدایت و ایمان شما "حریص = حَرِیصٌ عَلَیكُمْ" است، پس حرص هم خوب است، منتهی حرص به مال و متاع دنیا مذموم میباشد.
منافقین
"منافق" فقط نسبت به اسلام نیست و بدین معنا نیست که فقط کافر و مشرکی، خود را به ظاهر انسانی متدین به اسلام، مؤمن و انقلابی نشان دهد؛ بلکه آنها که دم از تمدن میزنند و خود را با ظاهری مدنی میآرایند، اما حیوانات درّندهای بیش نیستند نیز "منافقاند"!
آنها که به حسب ظاهر، خود را چون انسانهای باشعور، عاقل و فهمیده جلوه میدهند، چنان که هر ببیندهای گمان میکند "لابد خیلی میفهمند"، اما در درون چون حیوانات میباشند و منتظر فرصت برای شکار و دریدن میباشند نیز "منافقاند"!
آنها که ژست روشنفکری، مدنیت، دموکراسی، حقوق بشر، صلح طلبی و ... میگیرند؛ اما جنگافروز و خونآشام هستند؛ به حقوق مردمان تعدی میکنند؛ زیر پرچم و پشت نقاب دموکراسی و لیبرالیسم، اهداف خود را با سیاستهای شیطانی، جنگ، ترور، تحریم و ... محقق میسازند نیز "منافقاند"!
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» (الفرقان، 44)
- آيا گمان مىبرى بيشتر آنان مىشنوند يا مىفهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند!
نفاق برای شکست دین
دین خدا هرگز شکست نمیخورد، چون خودش آن را حفاظت مینماید و حجّت خدا همیشه هست، بلکه این "دینداری مردم" است که دچار تزلزل و انحراف میشود و این مردم هستند که در "دینداری" شکست میخورند.
"نفاق"، به معنای "نقاب اسلامی بر صورت و صیرت کفر و شرک"، تنها راه شکست متدینین نمیباشد، بلکه ممکن است به واسطۀ تحمیل جنگها، تشدید تحریمها، ترور شخصیتها، تبلیغ فرهنگها و "ایسم"ها و نظریات غربی و شرقی، هجمههای فرهنگی، ضد تبلیغهای مستقیم و غیر مستقیم، تحقیر و سرزنش و تمسخر و ...؛ مردمانی از دینداری و روحیۀ انقلابی خود خسته شوند، صبرشان به پایان رسد و گام به گام منحرف و تسلیم شوند!
اما بیتردید، "نفوذ دشمن به درون" که فقط با "نفاق" ممکن است صورت پذیرد، به مراتب بیش از دشمنی و دشمنان آشکار، یا جنگ و رویارویی مستقیم، ضربه میزند.
در تاریخ گذشتۀ اسلام شاهدید که هیچ فاجعۀ ضربه زنندۀ خاصی توسط کفار و مشرکین آشکار رخ نداد، اما سیاست "نفوذ و نفاق"، از همان ابتدا ضربه زده است؛ تا جایی که شهدا از اهل عصمت و طهارت، همه به دست منافقین و به ظاهر مسلمانان و به نام اسلام و قرآن مجید ترور شدند! چنان که وهابیت و داعش امروز نیز با پرچم اسلام و به نام قرآن مجید، جنایات کرده و میکنند!
*- اکنون نیز همینطور است. در طی هشت سال جنگ تحمیلی که شصت کشور جهان، در یک جبهۀ عراق و با فرماندهی صدام تکریتی با ایران [انقلاب، جمهوری اسلامی و نیروهای مؤمن و انقلابی] میجنگیدند و البته خسارتهای جانی و مالی فراوانی نیز وارد کردند، چه شد؟! نتوانستند کاری از پیش ببرند و حتی یک وجب از خاک ایران اسلامی را تصرف کنند؛ و پس از دویست سال، اولین جنگی بود که ایران در آن پیروز شد؛ اما پیش از جنگ، حین جنگ و پس از جنگ تا کنون، این "نفوذیها و منافقین" بودند که شدیدترین ضربات را بر این کشور و مردم وارد ساختند!
●- منافقین را فقط به "سازمان منافقین، موسوم به مجاهدین خلق" با رهبری مسعود رجوی و سپس مریم نشناسیم؛ آنها فقط پیش از انقلاب و چند ماهی پس از انقلاب منافق بودند و به سرعت با انجام ترورها، رویارویی مسلحانه، جنگهای خیابانی، بیانیهها، فرمانبری از نظام سلطۀ بیگانه، همکاری سیاسی و نظامی با صدام و حمله نظامی به خاک ایران و ...، کفر و عناد خود را آشکار ساختند.
اما، آیا "بنی صدر" به عنوان اولین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران، منافق نبود؟! آیا پس از او، این همه افراد منافق، پستهای کلیدی را تصرف نکردند؟! آیا رؤسای جمهوری این مملکت، که همه با ظاهر مسلمان، مؤمن، انقلابی و البته روحانی، اعتماد مردم را برای اخذ آرای بیشتر جلب کردند، همه صادق بودند و هیچ کدام نفاق نکردند؟! آیا در میان وزراء، وکلا، مقامات سازمانها و نهادها، قضات، روحانیون و حتی فقها، "منافق" نداشتیم و نداریم؟!
●- پس مسئله "نفاق و منافقین" که این همه در قرآن مجید و احادیث متذکر شدهاند، بسیار گستردهتر، عمیقتر، ظریفتر و پیچیدهتر از مفاهیم و شعارهای کلیشهای میباشد.
●- خطبۀ امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، موسوم به "منافقین" را حتماً مطالعه نمایید. تا با تعریف و روشهای منافقین بیشتر آشنا شوید. (لینک)
«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیكُمْ فِی الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یكْفَرُ بِهَا وَیسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْكَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا» (النساء، 140)
- و خداوند (این حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنوید افرادى آیات خدا را انكار و استهزا مىكنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهید بود؛ خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مىكند.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما، متشکریم.
پرسش:
آیا منافقین از سیاستِ "دین در مقابل دین" استفاده میکنند و به لباس دین در میآیند و آیا فقط با خودِ دین میتوان به دین ضربه زد؟
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/politic/11476.html
کلمات کلیدی:
سیاسی