پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا منظورتان این است که سؤالات ارسالی شما متفاوت است، و یا پاسخهای ایفاد شده به یک سؤال متفاوت است؟
اگر منظور پاسخهای متفاوت به یک سؤال واحد میباشد، باید دقت کنید که هر موضوعی را از منظرهای متفاوت میتوان مورد توجه قرار داد؛ و البته که هر چه علم و آگاهی انسان بیشتر باشد و نگاه و بصیرت او وسیعتر و عمیقتر گردد، درک، باور، استحکام و استقامتش بیشتر میشود.
اما، درباره «ترس از مرگ دیگران» نیز باید دقت نمود که میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد و سؤال اصلی این است که مگر این مرگ فقط برای دیگران است و چرا انسان نگران فرا رسیدن اجل و مرگ خود نباشد؟!
ممکن است کسی علاقه مفرطی به دیگری (پدر، مادر، همسر و ...) داشته باشد و از مرگ او بترسد.
ممکن است کسی وابستگی خاصی به دیگری داشته باشد و از مرگ او بترسد.
ممکن است کسی اتکایش به دیگری باشد و از مرگ او بترسد و ... .
اما، اگر دقت کنید، ریشه و نتیجهی همه یک چیز است و آن این که شخص خودش را مینگرد و از رسیدن ضرر، زیان و صدمه به خودش میترسد. هر چند که خودش متوجه این خودبینی و خودمحوری نباشد.
*- اگر کسی به الله جلّ جلاله و خالقیت، اولوهیت، ربوبیّت، رزاقیت و لطف و کرم او ایمان راسخ داشته باشد، نه تنها از مرگ دیگران، بلکه از هیچ مصیبتی که به او اصابت کند، نمیترسد [نه این که بی عاطفه شده و مغموم، محزون، دلتنگ و ... نمیشود، بلکه نمیترسد]. لذا فرمود: وقتی مصیبی به مؤمن اصابت میکند، میگوید: من از آن نبودم و بازگشتم نیز به سوی او نیست که از دست دادنش مرا به وحشت انداخته یا مأیوس و ناامید سازد، بلکه از خدا هستم و بازگشتم نیز به سوی اوست: « الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ - [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مىگويند: «ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مىگرديم / البقره، 156».
*- اگر کسی به الله جلّ جلاله ایمان داشته باشد، به دیگران تکیه و توکل ندارد که با از دست دادن آنها، متزلزل شود و فرو ریزد و ترس رسیدن چنین روزی، بر وجودش مستولی گردد. او توکلش در هر حال بر خداوند منّان است: « قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ - بگو: جز آنچه خدا براى ما مقرر داشته هرگز به ما نمىرسد. او سرپرست ماست، و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند / التوبة، 51 »
*- اگر کسی به الله جلّ جلاله ایمان داشته باشد، میداند و باور کرده که هم خالق و ربّ خودش اوست و هم خالق و ربّ عزیزان او؛ و میداند که محبّت و لطف خدا به بندگانش، نه تنها به مراتب بیشتر از محبت و لطف آنها به یک دیگر است، بلکه اصلاً قابل مقایسه نیست و فرمود که همین محبت و مودت به یک دیگر را نیز من در قلب شما ایجاد کردم.
پس مؤمن، راجع به خودش و دیگران، رفتگان و بازماندگان، با امید به رحمت و مغفرت و لطف الهی نگریسته و با خود تکرار میکند:
« أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ » (الزّمر، 36)
ترجمه: آيا خداوند كفايتكننده (امور) بندهاش نيست؟! و تو را از كسانى غير او مىترسانند! و هر كس را خداوند در گمراهى واگذارد هرگز او را راهنمايى نخواهد بود.
*- و اگر انسان، خدای خودش و عالم هستی را نشناخت، به او ایمان نیاورد، به او تکیه و توکل نکرد و یا به او بدبین بود و از رحمت او مأیوس بود، نه تنها از مرگ خودش و دیگران، بلکه از همه چیز میترسد و دائم قلبش در اضطراب خواهد بود. لذا فرمود که ذکر خدا، اطمینان بخش و آرام کنندهی قلوب میباشد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه