من در شبهۀ «خدای ساعتساز» توانستم به خدا تا اونجایی که الان خدا هست برسم. ولی به این شکل که خدا همین جاذبه و الکتریسیته... و این عوامل هست. ولی احد و واحد بودن آن برایم ثابت نشده. این رو ثابت کنید.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
شاید با این قاعده، زمان، ساعت، جاذبه یا الکتریسته و آثار آنها را تا حدودی شناخته باشید، اما اینها همه شناخت مخلوق و قوانین حاکم بر نظام خلقت و هدایت است، نه شناخت خالق.
در فرض خود، "خدای ساعتساز" را درست قلمداد نمودهاید و اکنون دربارۀ "واحد و احد" بودن او دلیل میخواهید، در حالی که همان فرض نخست، درست نیست.
چطور است که ابتدا بخواهید که مدعیان "خدای ساعتساز" و یا وجود "خدایان متعدد" را ثابت کنند! منکران همیشه خود را در موضع حق قرار میدهند و متکبرانه میگویند: «این نظر ماست، اگر شما خلافش را میگویید، ثابت کنید»، در حالی که خود هیچ دلیلی بر اثبات ادعاهای خود ندارد! و خداوند سبحان میفرماید: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ - بگو: دلیلتان را بیاورید، اگر راست میگویید».
پس، ابتدا باید دلیل خود را بر "خدای ساعتساز" بیاورند و سپس راجع به "واحد و احد" بودن او دلیل اثباتی بخواهند!
"خدا" یک اسم فارسی هست و وجود خداوند سبحان نیز از سنخ کلمه و اسم (به هر زبانی) نیست، بلکه یک حقیقت وجودی هست که باید درست و آنگونه که خودش را میشناساند و عقل این شناخت را تصدیق میکند، شناخته شود.
"خدای ساعتساز"، لفظی است مانند: «خدای باران، خدای رزق، خدای قدرت و ...» که مشرکان این نامها را روی بتان خود میگذشتند. اگر چه خالق و فرستندۀ باران، باد، رزق و قدرت خداوند متعال میباشد، اما خدایان واحدی به این نامها نداریم. «لا إله الّا الله».
"خداشناسی"، یک مقولۀ "شناختی" است، نه شعاری، احساسی، تخیلی، تصوری و ...؛ لذا باید دقت شود که واژه یا اسم "خدا"، معادل کدام یک از نامهای او قرار گرفته و چه معنا و مفهومی برایش لحاظ شده و مقصود از "خدا" کیست؟!
*- برای خداوند سبحان نامهای متعددی وجود دارد که هر نامی، مُعرف وجهی از اوست، مانند: خالق، مالک، إله، ربّ، رازق و ... ؛ و به طور کلی، هر چه که نشان از هستی و کمال باشد، اسم (نشانه) اوست؛ البته نه فقط در قالب کلمه و معنایش، بلکه همه حقیقت وجودی و بیرونی دارند، چرا که همه "نشانه" هستند. اسم یعنی نشانه:
«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 180)
- و نامهای نیکو از آن خداوند است؛ پس او را به وسيلۀ آنها بخوانيد و آنان را كه دربارۀ نامهاى خدا به انحراف مىگرايند واگذاريد؛ در آيندهاى نزديك به همان كارهايى كه انجام مىدادند كيفر خواهند شد.
●- بنابراین، اگر کسی بگوید: «خدای باران - خدای باد - خدای رازق ...» و مقصودش همان خالق کریم و رب العالمینِ واحد و احد باشد، خطا نگفته است، چرا که خالق و ربّ همه اوست؛ اما اگر این اسمها را به غیر او نسبت دهد، همان «يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ» میشود!
شبهه "خدای ساعتساز"
این شبهه جدید نیست، حتی در مقام اثبات وجود خدا و یا خدایان دیگر نیز نیست، بلکه میگوید: «خدا جهان را مانند یک ساعت ساخته و رها کرده است و چرخۀ حیات به صورت خودکار و بدون خالق و ربّ میچرخد»!
اگر چه این شبهه از قرن بیست به بعد دوباره مطرح شد، اما کار صهیونیستهای کافر است، چرا که این همان ادعای یهود میباشد که میگفتند: دست خدا بسته است «وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ / المائدة، 64»
اینها حتی دقت ندارد که خلقت یکبار انجام نپذیرفته، بلکه هر آن ادامه دارد:
«هر نفس نو میشود دنیا و ما - بیخبر از نو شدن اندر بقا» (مولوی)
●- هدف از طرح این نظریه، فقط یک نظریۀ شناختی نادرست دربارۀ خداوند سبحان نمیباشد؛ چرا که هر عقل سلیمی حکم میکند و خودشان نیز میدانند که «آن که دستش بسته باشد و خودش مقهور و مغلوبِ مخلوق خویش باشد، دیگر خدا نیست»! بلکه هدف اصلی "فرهنگی و سیاسی" بوده و هست. میخواهند باور و امید موحدان را به خداوند قوی عزیز از بین ببرند و القا کنند که «بیخود او را عبادت نکنید، دعا نکنید، امید به نصرت او نداشته باشید و ...؛ چرا که او یکبار خلق کرده و کنار کشیده و دیگر کاری از او ساخته نیست؛ پس کار به خودمان واگذار شده است و قدرت نیز دست ماست، پس تسلیم شوید!»
نقش عوامل
همانطور که در پرسش تصریح شده است، زمان، جاذبه، الکتریسیه و ...، همه "عوامل" میباشند و شناخت و اعتقاد به خدای "واحد و احد"، هیچ منافاتی با وجود مخلوقاتش و نقش و عاملیت آنها در امور متفاوت ندارد.
خداوند سبحان، اجزای این عالَم هستی را به صورت منفک از هم و بیتأثیر در یک دیگر نیافریده است، بلکه جهان یکپارچه خلق شده، پس تمامی اجزا و عناصرش، در یک دیگر تأثیر دارند و هر کدام برای تحقق اموری "عامل یا واسطه" قرار داده شدهاند و البته همه "ربوبیّت" میشوند، نه این که مانند یک ساعت بیشعور، به صورت خودکار عمل نمایند.
خداوند متعال، زمین و آسمانها را خلق نمود - آدم را از خاک، خون و نطفه بیافرید - از عالَم امر خود (نه عالم خلق و به واسطۀ مادیات)، روحی در او دمید - آدم را از دو جنس مذکر و مؤنث (مرد و زن) آفرید و عوامل تولید مثل و افزایش را برایشان قرار داد - رزقشان را از زمین و آسمان میفرستد - وحی را به واسطۀ فرشته وحی فرستاد - جان را به واسطۀ فرشته مرگ میگیرد و انبیاء و اولیایش را واسطۀ هدایت و رشد قرار داد ...، و همه هم خلق میشوند و هم ربوبیت میشوند و البته تمامی اینها را برای اهل خِرد و عقلانیت، نشانه (اسم و آیه) قرار داد:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» (البقره، 164)
- در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتیهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانههايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مىانديشند!
واحد و اَحد
به ویژه اسمهای فاعلی خداوند متعال، مانند ربّ، رازق، مالک و حتی اسم "إله" مدعی بسیار دارند؛ چنان که فرعون مدعی بود: «وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي ... - فرعون گفت: «اى جمعيت اشراف! من خدايى جز خودم براى شما سراغ ندارم / القصص، 38» و هم چنین فریاد برمی آورد: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى - من برترین پروردگار شما هستم / النازعات، 24» و این همان فریادی است که فراعنه و صاحبان قدرت و ثروت و سران نظام سلطه (مثل انگلیس در روزگاری و امریکای امروز) سر میدهند!
اما، قابل توجه آن که هیچ کدام تا کنون ادعای "خالقیت" نکردهاند، چون نمیتوانند چنین ادعایی کنند، لذا در مقام انکار خداوند خالق، در نهایت خلقت را به ماده اختصاص دادهاند! و اگر ناچار شوند که به وجود خالق عظیم اقرار کنند، میگویند: «جهان را مانند ساعت آفریده و رها کرده و امور را به خودمان واگذار کرده است!» در حالی که مالک هیچ چیزی نیستند!
خداوند سبحان به همین خالقیت استناد میکند و از عقل آدمی میپرسد: «آیا به جز خالق، کس دیگری میتواند "إله و ربّ" شما باشد؟
«وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ» (النّحل، 20)
- معبودهايى را كه غير از خدا مىخوانند، چيزى را خلق نمىكنند؛ بلكه خودشان هم مخلوقند!
«ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» (الأنعام، 102)
- (آرى،) اين است پروردگار شما! هيچ إلهی (معبودى) جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همۀ موجودات است.
الف - خداوند متعال، هستی و کمال محض است، یعنی سبحان و مبرای از هر گونه نیستی، نقص، کمبود و عیب هست، پس اگر دو یا چند خدا وجود داشته باشند، هیچ کدام خدا نیستند، چرا که دوئیت یا کثرت، خود دال بر محدودیت و نقص است و نقص نیز به مثابۀ نیاز به غیر میباشد. پس خداوند سبحان، واحد و احد است.
ب - اگر دو یا چند خدا وجود داشته باشند، هر کدام باید خالق باشند و چیزی یا عالَمی را خلق کرده باشند و سپس آن را ربوبیت کنند و بندگان را به سوی خود بخوانند؛ و حال این که یک عالم یکپارچه بیشتر وجود ندارد، پس یک خالق و ربّ بیشتر ندارد، پس او واحد و احد میباشد.
ج - خداوند سبحان میفرماید: «خالق منم و به سوی من بازمی گردید، پس إله و ربّی جز من وجود ندارد»؛ آیا خدایان دیگری نیز وجود دارند که چنین ادعا و دعوتی داشته باشند؟! پس خدا واحد و احد است.
د - اگر خدایان دیگری وجود داشته باشند، هر کدام باید اولوهیت و ربوبیت کنند، و اگر چنین امری [حتی در عالم فرض] وجود خارجی داشته باشد، تمام عالَم هستی به تباهی کشانده میشود؛ پس خداوند متعال واحد و احد هست. لذا فرمود:
«لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ» (الأنبیاء، 22)
- اگر در آسمان و زمين، جز «اللّٰه» خدايان ديگرى بود، فاسد مىشدند (و نظام جهان به هم مىخورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها میكنند!
*- دقت شود که نفرمود: «اگر خالق دیگری میبود»، چرا که معلوم است که دو نوع خلقت و مخلوق وجود ندارد و کسی نمیتواند حتی یک پشبه را بیافریند؛ بلکه فرمود: «اگر إله دیگری میبود»، یعنی اگر معبود و قابل پرستش دیگری وجود داشت، عالم به تباهی کشانده میشد. پس او واحد و احد هست.
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (الحج، 73)
- اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مى خوانيد، هرگز نمى توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
در شبهۀ "خدای ساعتساز"، دانستم که خدا همین جاذبه و الکتریسیته... و این عوامل هست. ولی احد و واحد بودن آن برایم ثابت نشده. این رو ثابت کنید.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/monotheism/11771.html
- تعداد بازدید : 1750
- 28 فروردین 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی توحید