" باسمه تعالی "
آل سعود ؛ غاصبان سرزمین وحی و اشغالگران حرمین شریفین
در گذشته نیز این مهم مورد تأکید قرار گرفته است که آل سعود ، خانواده و خاندانی ذاتاً غیر مسلمان و اصالتاً یهودی هستند .
حکومت آل سعود با دسیسه انگلیس ایجاد و بربخش وسیعی از جزیرة العرب و سرزمین اسلام و کانون وحی و توحید استیلا پیدا نمود.
این حکومت دست نشانده ، از ابتدا و تا اکنون به سان مزدوری اجیر شده و نوکری حلقه به گوش و بی اختیار و مسلوب الاراده، در خدمت اربابان خود و سیاستها و منافع انگلستان و امریکا و صهیونیسم قرار دارد.
بارزترین نماد سرسپردگی این حکومت غیر مشروع، جنگ با اسلام ناب محمدی، ترویج توهمات و انحرافات وهابی، جنگ افروزی و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه، ایجاد اختلاف در جهان اسلام، تقویت و صدور تروریسم تکفیری و اشغال حرمین شریفین است.
آل سعود که در برابر اربابان خود، خوار و زبون و نحیف و بیمقدار مینماید، با اتکاء به دلارهای نفتی و ثروت پدید آمده از تاراج و غارت انفال مسلمانان سرزمین نبوی و از رهگذر استخدام جانیان و تروریستها، پروندهای سرشاراز جنایت و دیکتاتوری و استبداد و اسلام ستیزی از خود به جای گذاشته است. این گروه خبیث که پیران آن فرتوت و خرفت و اسیر آلزایمر و جوانانش همه عیاش و زنباره و اسیر شهوترانی و اعتیاد و الکل و قاچاق مواد مخدر و ماجراجویی هستند؛ بعد از تسلط بر سرزمین حجاز، این کشور را به سان ملک طلق خود قلمداد نموده وبا کتمان همه واقعیات تاریخی و با وقاحت هرچه تمامتر، در اقدامی کم نظیر و نادر، نام خود را بر سرزمین جزیرة العرب تحمیل نمودند و بدین گونه تمامیت ملی و تاریخی آنجا را غصب و برای شش دانگ آن، به نام آل سعود سند صادر نمودند. این خانواده فاسد و پلید، نه فقط بخش بزرگی از جزیرة العرب و منابع و ذخایر آن را غصب نمودند، بلکه اتباع این سرزمین را نیز تصاحب نموده و مردم آنجا را نیز در زمره اموال خود محسوب داشتند و لذا به همین دلیل است که در تمام عمر این حکومت غیر مشروع، کمترین بحث و سخنی از حق مردم در تعیین سرنوشت و مشارکت مؤثر مردم در حاکمیت وجود ندارد و بلکه طرح کمترین خواسته ای در این باب ، جرمی بزرگ تلقی شده و مطرح کنندگان آن مستوجب شدید ترین کیفر، شناخته می شوند. در نگاه فرعونی آل سعود، مردم و ساکنان سرزمین نه اتباع و شهروندانی برخوردار از حقوق و نه انسانهایی شایسته تکریم و توجه و نه حتی رعیت ، که فقط بردگان و بندگان خاندان آل سعود به حساب میآیند. دشمنی آل سعود با اسلام ناب محمدی و مظاهر و نمادهای اسلامی و نقش بارز این گروه در ترویج انحراف وهابی و آموزش وتقویت تروریستهای تکفیری – وهابی، بر هیچ کس پوشیده نیست. لذا پرداختن به این موضوع، چندان ضروری نیست و تکرار حقیقتی روشن و واقعیتی اثبات شده است. با این وجود، سکوت در مقابل اسلام ستیزی و جنایات آل سعود در سرزمین وحی و از بین بردن مظاهر باقی مانده از دوران نورانی صدر اسلام و نیز نسبت به هدم اصالت حرمین شریفین و انگاره های تاریخی سرزمین وحی، غیر ممکن است و بیتفاوتی در برابر این توطئه، شاید به منزله تأیید آن و مشارکت در اجرای آن باشد. به علت الزامات حاکم بر مناسبات بین المللی و به موجب پاره ای دیگر از محدودیتها، چه بسا استفاده از اسامی غیر رسمی توسط دولت و دستگاه دیپلماسی کشور و دیگر ارکان حکومتی غیر ممکن باشد اما در همین حال، رسالت اهل قلم و خطابه و مسؤولیت اصحاب رسانه و تکلیف همه آنانی که مجال و توانی برای گفتن و نوشتن و اثر گذاری دارند، ایجاب مینماید تا در حد مقدورات و امکانات و استطاعت خود ، با این توطئه خطرناک مقابله نمایند. سادهترین و کم هزینهترین اقدام در این زمینه، استفاده از اسامی و عناوین تاریخی برای این سرزمین است.
اسمهایی که هریک یادآور بخشی از تاریخ پر افتخار اسلام و رسول گرامی و خاندان بزرگ و صحابه شریف آن حضرت است. اصرار بر استفاده از اسامی واقعی و تاریخی برای این سرزمین و مناطق و شهرهای مختلف آن، در بردارنده فواید بسیاری است.
نخست آنکه، مخالفت با تغییر نام یک سرزمین، در جای خود مانع از تغییر و تبدیل ماهیت اسلامی و هویت تاریخی این سرزمین خواهد شد . دوم آنکه، مقابله با جعل آشکار اسامی تاریخی سرزمین وحی، به زبان ساده به معنی به رسمیت نشناختن و مشروعیت قائل نشدن برای اشغالگران سعودی است. دیگر آنکه، عدم تثبیت اسامی خود ساخته و جعلی و بی ریشه، در بلند مدت مانع از تثبیت و ریشه دواندن حکومت جائر و فاسد آل سعود خواهد شد.
آخر اینکه، عدم بکار گیری اسامی جعلی و ساخته و پرداخته آل سعود، عکس العمل مناسبی است در برابر تلاش آنان برای استفاده از اسامی مجعول و مجهول برای خلیج فارس. به گونهای که آنان را در اصلاح خطای خود در استفاده از عناوین غیر تاریخی برای خلیج فارس ناگزیر خواهد ساخت.
جزیرة العرب ، حجاز ، سرزمین وحی ، عربستان نبوی ؛ از اسامی قابل استفاده برای این منظور می باشد.
********************************** ********************************** تنظیم این نوشته ، با جنایت آل سعود در به شهادت رساندن عالم مجاهد و روحانی آگاه و مبارز، شیخ نمر رحمةالله علیه و تشدید خصومت جاهلانه کافران آل سعود با پیروان مکتب اهل بیت در سرزمین وحی مصادف گردید.
اگرچه این خاندان پلید و خبیث کمترین نسبتی با اسلام و آموزه های قران و سنت ندارند و اثر وجودی آنان در خیانت به مسلمانان و نوکری دشمنان اسلام، خلاصه شده است و جنایاتی از این قبیل توسط آنان دور از انتظار نیست اما به شهادت رساندن شاگرد مکتب اهل بیت و مروج احکام الهی و منادی عدالت علوی و زبان گویای قرآن و عترت، هرچند غم انگیز و تأسف آور است اما در همان حال نشانهای است بر تزلزل و بی ثباتی این خاندان آلوده و پلید و نوید بخش پایان گرفتن عمر ننگین حکومت آل سعود و برچیده شدن بساط تاراج و غارت و چپاول منابع و ذخایر سرزمین اسلامی حجاز و اسلام ستیزی کافران سعودی.
جسارت به ساحت مرجعیت اسلام، به سان آتشی است که به زودی دامن آنان را خواهد گرفت و زندگی ننگین آنها را طعمه حریق خود افروخته خواهد ساخت. قوم ثمود شتر صالح پیامبر را که معجزه و آیت خدا بود پی کردند ودر برابر این گناه ، عذاب الهی بر آنان نازل گشت.
دور نخواهد بود زمانی که عذاب خدا از همچون صاعقه ای دردناک و صیحهای دهشتناک از آسمان خشم مردم منطقه بر این جانیان بالفطره نیز نازل گردد . در ضرب المثلی آمده است: " وقتی عمر سگ گله به پایان خود نزدیک می شود، غذای چوپان را میخورد " تردیدی نیست که عمر سگ زنجیری استکبار به پایان خود نزدیک شده است. "ولله عاقبة الامور"
- تعداد بازدید : 905
- 19 دی 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت