س – دیپلم/زنجان: مگر هدف اسلام راحتی مردم نیست، مگر حضرت علی (ع) برای راحتی مردم کنار نکشید؟ پس چرا با امریکا ارتباط نداشته باشیم؟ چرا ولایت فقیه در این راستا اقدامی نمینماید؟
ایکس – شبهه: کلّ صورت مسئله غلط است. دقت فرمایید که در حل یک معادله، با «معلوم»های غلط نمیتوان به پاسخ صحیح «یک مجهول» دست یافت.
الف – نه تنها هدف اسلام راحتی [ظاهری] مردم نیست، بلکه خداوند متعال قسم یاد نمود که انسان را در سختی و رنج آفریده است:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ» (البلد، 4)
ترجمه: [قسم که] به راستى كه انسان را در رنج آفريدهايم.
دقت شود که رشد و کمال در این دنیا مستلزم قبول رنج و زحمت است و راحتی همیشه به وقت حصول نیتجه است و نه به هنگام تلاش برای رسیدن. درس خواندن برای کسب علم یا مدرک، کار کردن برای کسب درآمد و تأمین معاش، رعایت اصول بهداشتی برای حفظ سلامتی، رعایت قوانین شخصی و اجتماعی برای رفاه و مدنیت بیشتر، کار کردن برای رشد کشاورزی و صنعتی و ...، همه زحمت و رنج دارد. اگر رسیدیم، راحتیاش را استفاده میکنیم.
هدف اسلام راحتی به معنای تأمین حداقل مایحتاج دنیوی به قیمت از دست دادن همه شئونات انسانی نیست. ولایت فقیه نیز بیش از نبیاکرم (ص) از اسلام نمیدانند. به پیامبر اکرم (ص) و امت ایشان در طی ده سال حکومت، بیش از صد جنگ بزرگ و کوچک تحمیل شد و هیچ گاه راحت نبودند و نیز نگفتند که چون هدف اسلام راحتی است، پس بیاییم با کفار کنار بیاییم و زیر بار ذلت برویم. اگر چنین بود که اصلاً پیامبری مبعوث نمیشد.
پیامبران مبعوث شدند تا مردمان ولایت الله را بپذیرند که آنان را از ظلمات به نور هدایت میکند و ولایت طاغوتها را نپذیرند که آنان را از نور به ظلمت میبرند (آیة الکرسی) و تحقق این امر زحمت دارد و نتیجهاش راحتی دنیا و آخرت را به دنبال دارد.
ب – حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام نیز هیچ گاه برای راحتی مردم کنار نکشیدند، بلکه مردم حکومت او را نخواستند و ایشان را کنار گذاشتند و همین نافرمانی امر خدا سبب گردید، تا راحتی به دست آورده را که باید کامل میکردند نیز از دست دادند. نتیجه کارشان به حکومت جبار جاهلی چون معاویه رسید که تمامی راحتی و آسایش آنان را سلب کرد و پس از آن یزید که جوان لاابالی، دائم الخمر و جنایتکاری بود بر سر کار آمد، عاشورا را پدید آورد و پس از آن زنان و دختران مدینه را به مدت سه روز به سربازان خود حلال کرد و کاپیتولاسیون یزیدی را بنا نهاد و پس از آن ...، تا امروز که مردمان حکومت عدل الهی و امام معصوم را نمیخواهند و زیر بار ذلت حکومتهای جبار امریکا، انگلیس و ... رفتهاند و ناراحتیاش را تحمل میکنند.
ج – در خصوص ارتباط با امریکا نیز باید به چند نکتهی مهم توجه شود:
ج/1: چه کسی گفته و تضمین داده که ارتباط با امریکا راحتی میآورد؟! خود امریکاییها و اروپاییها نیز امروز راحت نیستند. تظاهراتهای مستمر مردم در آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، یونان، اسپانیا و ...، همه به خاطر ناراحتی است و تداوم ارتباطشان با امریکا و حکومتهای وابسته نیز برای آنان چیزی جز تحمیل بستههای ریاضتهای اقتصادی و تحقیرشان نداشته است.
ج/2: جمهوری اسلامی ایران مشکلی در ارتباط با امریکا، انگلیس و هیچ کشور دیگری (جز اسرائیل که اساساً آن را به عنوان یک کشور قبول ندارد و حکومتی غاصب میشناسد) ندارد، بلکه آنها هستند که برای تداوم ارتباط، شرایطی دیکته میکنند که همه مستلزم تحمیل ناراحتیهای مضاعف کوتاه مدت و دراز مدت بر مردم است.
برای برقرار و تداوم ارتباط با امریکا، باید حتی کنترل میزان عقل، شعور و علم خود را به آنها بسپاریم و فقط در راستای تحقق اهداف امریکا گام برداریم؛ کشور را آن گونه که امر میکنند تجزیه و تقسیم کنیم؛ کشاورزی و صنعت را به مقداری که امر میکنند رشد داده یا در واقع نابود کنیم و همه نوامیس مادی و معنوی خود را نیز با لبخند تقدیم کنیم! آیا این راحتی است و یا حتی اندکی راحتی مادی را در پی خواهد داشت؟
ج/3: شما دقت کنید، برخی چنان تبلیغ و شایعه میکنند که «چرا با امریکا رابطه برقرار نمیکنیم» که گویا امریکا دائم التماس میکند و ما نمیپذیریم! مگر تحمیل جنگ داخلی، جنگ خارجی، ترور، تحریم اقتصادی و ... از سوی ماست و یا به خاطر عشق امریکا به ما و تمایلش به برقراری ارتباط ما بوده و هست؟
ج/4: آنها شروطی برای برقراری ارتباط دارند که تمامیاش مبتنی بر پذیرش استعمار و استثمار ابلهانه و ذلتوار است و جمهوری اسلامی (ولایت فقیه) نیز شروطی دارد که تمامیاش مبتنی بر عدم دخالت و ادامه دشمنی است. حال کدام طرف مایل به ارتباط است و کدام طرف دشمنی مینماید؟!
دقت شود که در مسائل و تعاملات سیاسی، به ویژه با ابرقدرتها، باید بسیار بصیر تحلیل و عمل نمود و نه شعاری.
مقام معظم رهبری:
*- «رابطه با آمریكا برای ما مضر است/ آن روزى كه رابطه مفيد باشد، اول كسى كه بگويد رابطه را ايجاد بكنند، خود بنده هستم...«
*- «مسئله اين است كه شرائط اين دولت به گونهاى است كه رابطهى با او براى ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر كشورى به دنبال تعريف يك منفعتى ايجاد ميكند؛ آنجائى كه براى ما منفعت ندارد، دنبال رابطه نمیرويم؛ حالا اگر ضرر داشت، به طريق اولى دنبال رابطه نمیرويم.«
*- «میگويند: چرا جلب دشمنى آمريكا را میكنيد؟ مثلاً فرض كنيد حالا رئيس جمهور تعبير تندى میكند، ناگهان آقايانِ به اصطلاح عقلا میگويند اين تعبير تند بود؛ اين دشمنى آمريكائىها را جلب ميكند. نه آقا! دشمنى آمريكائىها تابع اين الفاظ و تعبيرات نيست. دشمنى، دشمنىِ اصولى است.
اين دشمنى در زمانهاى مختلف بوده. از اول انقلاب تا حالا دشمنى بوده - حالا بحث خطر حملهى نظامى را بعد يك جملهاى عرض خواهم كرد - حداقل در طول هجده سال اخير، يعنى از بعد از پايان جنگ تحميلىِ هشت ساله تا امروز، هميشه اين خطر وجود داشته؛ يعنى هميشه ملت ايران تهديد میشده، كه ممكن است اينها حملهى نظامى بكنند؛ مال امروز نيست.«
*- «مذاكره برای اثبات حُسن نیت است. شما از سر سوءنیت دهها كار انجام میدهید و بعد به زبان میگویید مذاكره! آیا ملت ایران میتواند باور كند كه شما حسن نیت دارید ... شما به قول خودتان تحریمهای فلجكننده میگذارید تا ملت را فلج كنید. آیا این نشاندهندهی حسن نیت است یا سوء نیت؟!«
*- «هركسی بخواهد سلطهی امریكا را مجدداً برقرار كند و برای جلب رضایت امریكاییها از منافع ملی، پیشرفت كشور و استقلال ملی صرف نظر كند، ملت گریبان او را میگیرد و بنده هم اگر خلاف این خواست عمومی حركت كنم، مورد اعتراض مردم واقع میشوم.»
جدید:
یادداشت سردبیر: فتنه قبل از انتخابات خواهد بود/ شورای نگهبان هدف حمله سه جریان «ناخودیها»، «آنان که میدانند» و «آنان که نمیخواهند» قرار میگیرد.
- تعداد بازدید : 2197
- 7 اردیبهشت 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی