ایکس – شبهه: اگر میخواهیم از مسائل اطرافمان نامطلع نباشیم و دیگران ما را به خاطر بیاطلاعی اسیر جوّها و طعمهی اهداف خویش ننمایند، باید درست تحقیق کنیم، اخبار صحیح را به دست آوریم سپس درست و با بصیرت تحلیل و قضاوت کنیم.
روش اصلاحطلبها با اقتباس از غربیها [که قاعدتاً در اصول نظری و حتی تاکتیکها تابع آنها هستند]، همیشه این گونه بوده که هر خطایی که میکنند، به گردن دیگران انداخته و همان را محکوم مینمایند. چنان چه در دهه اول انقلاب به خاطر تندرویهای فراوان در تمامی عرصهها به جناح «چپ» معروف شدند و سپس با گذشت چند نسل به نام اصلاحات آمدند و کارهای کردهی خود را به گردن دیگران انداخته و با محکوم کردن تندروی شعار آزادی دادند و البته نسل جدید که که بالتبع از تندروی متنفر بود و بالفطره طرفدار آزادی بود، گمان کرد که واقعاً چنین است، لذا دوم خرداد پدید آمد.
اگر مطالعات جریانشناسی در این سه دهه کمی متقن صورت گیرد، معلوم میشود که ما تندروتر و قانونشکنتر از امثال آقایان: موسوی، کروبی، خاتمی، حجاریان، عطریانفر، امید نجفآبادی (رییس دادگاه انقلاب که به خاطر ظلمهایش اعدام شد)، محتشمی، عبدالله نوری، سید مهدی هاشمی (معدوم) و باندش در بیت آقای منتظری و ... نداشتیم و هنوز هم نداریم. اما پس از مدتی که کنار گذاشته شده بودند، به نام اصلاحات به میدان آمده و با نشان دادن دیگران به عنوان مقصر، کردههای خودشان را محکوم کردند.
الف – موضوع ستارهدار کردن دانشجویان نیز از همین تندرویهای اصلاحات است که با کمال پُر رویی سعی دارند به گردن دیگران بیاندازند. خوب اگر کار بدی بوده و اینها هم اصلاحاتی هستند، بهتر است بگویند کار بدی بوده است که انجام دادیم و اکنون پشیمانیم و خود را اصلاح میکنیم و قول میدهیم دیگر از کارها نکنیم.
این موضوع در مباحثه بین آقایان موسوی و احمدینژاد نیز مطرح شد. موسوی با این که اطلاع کامل داشت، خواست با طرح این موضوع دانشجویان و اذهان عمومی را علیه رقیبش تحریک کند.
موسوی در مناظره سال 88 گفت:
«ما چه کار داریم میکنیم، چه بلایی سر دانشگاههایمان و محیطهای جوانان و مردم آوردیم که بنده هر جا میروم اعتراض است هر جا میروم میگویند به ما اهانت شده است. این دانشجو را ستارهدار کردیم آن را دستگیر کردیم آن یکی را دستگیر کردیم آن را از دانشگاه بیرون کردیم». درست عین حرفهای امروز دکتر عارف!
احمدینژاد نیز در پاسخ گفت:
«آقای موسوی من بعضی وقتها دلم میسوزد یک اطلاعاتی را شما مطرح میکنید که میدانم از روی بیاطلاعی است.
من یک موردش را باز میکنم برای اینکه معلوم بشود که اطلاعات شما از کجاست. دانشجویان ستارهدار از کجا درآمد که آقای موسوی امروز میکوبد در کله این دولت و استنادش هم به حرف یک عدهای است که من نمیدانم این عده کی هستند.
موضوع ستارهدار در زمان آقای معین درست شد سال 80 یعنی زمان دوست جناب آقای موسوی که امروز هم حمایت میکند از آقای موسوی.
آنها آمدند از کارشناسی ارشد در برابر قبولیها یک ستاره میزدند یک ستاره یعنی شما در آموزش مشکل دارید، پرونده کم است نقص دارد برو برطرف کن، دو ستاره یعنی شما یک مشکلی در کمیته انضباطی داشتید تخلفی داشتید مراعات کنید.
این در زمان جناب آقای معین وضع شد در همان سال اول این دولت منتفی شد. ما نفی کردیم گفتیم این توهین به دانشجو است وزیر علوم ما این را برداشت؛ آن وقت جالب است آقای موسوی به جای این که به دوستانش انتقاد بکند به ما انتقاد میکند. من واقعاً متاسفم چه طور اینجور شما قاطع قضاوت میکنید.»
ب – همین روش زشت را دکتر عارف پس از گذشت این همه مدت و به رغم اطلاع دقیقش دوباره مطرح کرد تا اذهان عمومی را فریب دهد(؟!) لذا دکتر جلیلی در پاسخش گفت:
«حالا که بحث دانشجوی ستارهدار را مطرح میکنید، دانشجوی ستارهدار از کی مطرح شد؟ وزیر اسبق علوم، آقای توفیقی، فروردین ماه امسال مصاحبه کردند و گفتند: این مال زمان ما بود. فراتر از آن این خیلی بیسابقه است که وزیر علوم وقت آقای معین نامهای به رییسجمهور مینویسد که 50 دانشجویی که از یک انجمن اسلامی مستقل جلوی وزارت علوم رفتهاند و اعتراضی کردهاند با آنها برخورد امنیتی، قضایی، اطلاعاتی و سیاسی و حقوقی شود.«
ج – پس مشاهده میفرمایید که «ستارهدار کردن دانشجویان» و برخورد پلیسی و امنیتی با آنان در دولت اصلاحات انجام گرفت و در دولت احمدینژاد ملغی شد. اما امروز باید بپرسیم: شما که خود چنین کردید و خود نیز میدانید که چه کردید، چرا دوباره مطرح میکنید، آن هم به نوعی که اذهان عمومی گمان کنند، دیگران چنین کردند و اصلاحطلبها مخالفند؟! چرا همیشه نان شما در دعوا است؟ آن هم به این شکل؟! چرا هر وقت هر کجا وارد میشوید، بین مردم تفرقه و بدبینی راه میاندازید و همه را به جان هم میاندازید و دیگران را مقصر کردههای خودتان نشان میدهید؟ آیا این اصلاح است یا افساد؟!
چرا سخن از برخورد جناحی میگویید تا دکتر حداد بگوید: شما پس از دوم خرداد مملکت را مثل یک گونی تکاندید و هر کس به خاتمی رأی نداده بود را اخراج کردید و بنده را که رأی آورده بودم 5 ماه در مجلس لنگ در هوا نگه داشتید و اعتبارم را تصویب نکردید و ... - و البته کسی هم جواب نداشت. فقط گفتند: خوب حالا یک ایراداتی هم بوده، ما آمدهایم تا آنها را بر طرف کنیم! خب این خیلی ناجوانمردانه است که شما خطایی را بر مملکت و ملّت تحمیل کرده باشید – سپس با دیدن نارضایتی مردم و کنار زدنتان، آن را به گردن دیگران بیاندازید و پس از معلوم شدن نقش خودتان بگویید: ما آمدهایم تا این اشکالات را برطرف کنیم و فراجناحی کار کنیم(؟!) این نشان میدهد که هنوز هم بر همان بداخلاقیها و روشهای جناحی صرف پابرجا هستید و هیچ اصلاحاتی در شما انجام نگرفته است.
کلمات کلیدی:
سیاسی