صحیفه سجادیه (ع) - 29 / فرازی از دعای 32 با شرحی مختصر - طلب بخشش نیز باید با شناخت خود و خداوند رحمان و غفار و البته خالصانه و عاجزانه باشد.
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
حضرت امام سجاد علیه السلام؛
صحیفه سجادیه - فرازی از دعای 32
اللَّهُمَّ يَا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ وَ السُّلْطَانِ الْمُمْتَنِعِ بِغَيْرِ جُنُودٍ وَ لَا أَعْوَانٍ... .
بار الها! ای دارای فرمانروایی ابدی و جاوید! و ای صاحب سلطنتی که بدون سپاهیان و دستیاران، پرقدرت و نیرومند است ...!
اللَّهُمَّ يَا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ وَ السُّلْطَانِ الْمُمْتَنِعِ بِغَيْرِ جُنُودٍ وَ لَا أَعْوَانٍ... .
بار الها! ای دارای فرمانروایی ابدی و جاوید! و ای صاحب سلطنتی که بدون سپاهیان و دستیاران، پرقدرت و نیرومند است ...!
... وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِيفُ عَمَلاً، الْجَسِيمُ أَمَلاً، خَرَجَتْ مِنْ يَدِي أَسْبَابُ الْوُصُلَاتِ إِلَّا مَا وَصَلَهُ رَحْمَتُكَ، وَ تَقَطَّعَتْ عَنِّي عِصَمُ الآْمَالِ إِلَّا مَا أَنَا مُعْتَصِمٌ بِهِ مِنْ عَفْوِكَ.
از نظر عمل، بندهای ناتوانم؛ عملم در کمّیت اندک و در کیفیت دارای عیب و نقص و از جهت آرزو، دارای آرزوی بزرگ و فراوانم؛ وسایل پیوند که عبارت از طاعات و عبادات و کار خیر است، از کفم بیرون رفته، مگر آنچه را رحمتت پیوند داده. رشتههای امیدم از من گسسته، مگر آنچه از عفو و گذشتِ تو به آن چنگ زدهام.
قَلَّ عِنْدِي مَا أَعْتَدُّ بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ، و كَثُرَ عَلَيَّ مَا أَبُوءُ بِهِ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَ لَنْ يَضِيقَ عَلَيْكَ عَفْوٌ عَنْ عَبْدِكَ وَ إِنْ أَسَاءَ، فَاعْفُ عَنِّي.
از اطاعت و بندگیات، آنچه را که باید به حساب آورم، در پروندهام اندک است؛ و از معصیت و نافرمانیات، آنچه را که باید از آن به سوی تو بازگردم، بسیار و فراوان است. گذشت از بندهات، گرچه مرتکب گناه شده باشد، هرگز برای تو دشوار و سخت نیست؛ بنابراین از من بگذر.
شرحی مختصر
اگر چه این دعای پس از نافلۀ شب میباشد، اما علم، شناخت (معرفت)، توجه، فهم و مسئلت از خداوند سبحان، زمان ندارد.
●- پیش از این نیز بیان گردید که اهل عصمت علیهم السلام، همیشه هنگام دعا، ابتدا خداوند سبحان را به عظمت، رحمت، جود، کرم، قدرت، سلطنت و ... یاد نمودهاند و به او با ذکر اسماء حسنایش توجه نمودهاند و سپس حاجت خود را عرض نمودهاند، چرا که خود فرمود: «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا ... - و اسمهای نیکو (کمالیه)، همه از آن خداوند است، پس او را با آنها بخوانید ...» (الأعراف، 180)
اسم، یعنی «نشانه»، لفظ و کلمهای که برای هر اسمی به کار میبریم، نشانهای برای مفهومش میباشد و مفهوم نیز نشانهای برای حقیقت وجودی آن است. چنان که نامهایی چون: «پدر، مادر، همسر، معلم و ...»، معانی و مفاهیمی دارند که به حقیقت وجودی آنها اشاره دارد.
حقیقت وجودی اسمها (نشانههای) خداوند سبحان، مخلوقات او میباشند و برترین اسمها (نشانهها)، همان انسانهای کامل، یعنی اهل عصمت علیهم السلام میباشند؛ چنان که او رحمان و رحیم است و به پیامبرش فرمود: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ - و ما تو را جز رحمتی برای عالمیان نفرستادیم» (الأنبیاء، 107)
توجه به خداوند سبحان با اسمهایش و مدح او در ابتدای هر دعایی، آثار و برکات فراوانی دارد، از جمله:
1- به او میگویی: من بندهای هستم که تو را این چنین میشناسم؛ و مقام چنین بندهای، نزد او بزرگ است.
2- خودت را متوجه و متذکر میسازی که پروردگارت کیست و در محضر چه عظمتی دست به دعا بلند کردهای؛ لذا با خضوع و خشوع دعا مینمایی که سبب استجابت میشود.
3- توجه و اذعان مینمایی که هر چند خواستههای من، برای خودم بسیار بزرگ است و از برآوردن و رسیدن به آنها عاجزم، اما برای تو چیزی نیست. چنان که برترین عبادات، در برابر عظمت، سلطنت، کبریایی و نعمات تو چیزی نیست و بزرگترین گناهان نیز در برابر رحمت، عفو و مغفرت تو، چیزی نیست.
●- پس از توجه به خداوند سبحان و صدا کردن او با اسمای حُسنایش و مدح و ستایش او، باید به ضعفهای خودت و کاستی اعمالت برای او و هم چنین به بلندای آرزوها و بیپایانیِ خواستههایت اعتراف نمایی: «وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِيفُ عَمَلاً، الْجَسِيمُ أَمَلاً - از نظر عمل، بندهای ناتوانم؛ عملم در کمّیت اندک و در کیفیت دارای عیب و نقص و از جهت آرزو، دارای آرزوی بزرگ و فراوانم»
حال دقت کن که میخواهی با چه حبلی و چه وسیلهای به آسمان بیکران رحمت او وصل شوی و به کدام داراییهایت، امید نجات و موقیت داری؟! آیا خیلی میدانی، یا عمل صالح و سالم بسیار و مقبول داری؟! اگر تکبر را بشکنی، متوجه میشوی که جز اتصال به رحمت او امید به عفو (گذشت او)، هیچ ریسمانی برای چنگ زدن، نجات و بالا رفتن خود نداری! لذا میگویی:
«خَرَجَتْ مِنْ يَدِي أَسْبَابُ الْوُصُلَاتِ إِلَّا مَا وَصَلَهُ رَحْمَتُكَ، وَ تَقَطَّعَتْ عَنِّي عِصَمُ الآْمَالِ إِلَّا مَا أَنَا مُعْتَصِمٌ بِهِ مِنْ عَفْوِكَ»
- وسایل پیوند که عبارت از طاعات و عبادات و کار خیر است، از کفم بیرون رفته، مگر آنچه را رحمتت پیوند داده. رشتههای امیدم از من گسسته، مگر آنچه از عفو و گذشتِ تو به آن چنگ زدهام.
به آن چه باید باشی توجهی مینمایی - به آن چه برای رسیدن به رشد، کمال و قُرب الهی و قرار گرفتن نزد مالک و پادشاه عالَم هستی باید انجام دهی و میتوانستی عمل نمایی، توجه مینمایی و سپس به آن چه اکنون هستی و آن چه از عبادت و معصیت تا کنون انجام دادهای، نظر میاندازی! در لحظه متوجه میشوی که هر چه در بندگی به جای آوردی، به لحاظ کمیّت، بسیار اندک میباشد و چه بسیار از عباداتت که ناقص بوده است؛ چنان که حتی اگر به حسب ظاهر، درست بوده باشد، به لحاظ کیفیّت و باطن از توجه و خلوص لازم برخوردار نبوده است؛ در حالی که او از تو، خلوص در بندگی را خواسته است:
«وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» (البیّنة، 5)
- به آنها دستوری داده نشده بود جز اينكه خدا را پرستش كنند با كمال اخلاص، و از شرك به توحيد باز گردند، نماز را برپا دارند، و زكات را ادا كنند، و اين است آئين مستقيم و صحيح و پايدار.
اما آرزوهایت، نه تنها نسبت به آن چه هستی و انجام دادی، بلکه به طور کلّی بسیار بلند است! چیزی نیستی و کاری نکردی، اما در دنیا سلامت، موفقیت و عافیت میخواهی و برای حیات ابدیت، قرار گرفتن همیشگی در بهشت خدا، رسیدن به سلامت و امنیّت کامل و ابدی، رسیدن به مقام محمودی که اهل عصمت علیهم السلام در آن قرار دارند، رضوان الهی که برتر از تمامی طبقات بهشت است و حشر با اولیای او را آرزو داری؛ چرا که خداوند سبحان تو را عاشق خودش و عاشق کمال آفریده است؛ لذا به کم قانع نمیشوی!
بنابراین، چارهای نیست که توجهت را از کوچکی، نقص و حقارت خودت و کمبود و نقص در بندگی خالصانهات، به بزرگی او معطوف سازی و بگویی: «با این همه، بخشش من، برای تو بزرگ و دشوار نیست و از کرم تو نیز جز این انتظار نمیرود»؛ لذا در این فراز از دعا میگویی:
«وَ لَنْ يَضِيقَ عَلَيْكَ عَفْوٌ عَنْ عَبْدِكَ وَ إِنْ أَسَاءَ، فَاعْفُ عَنِّي»
- گذشت از بندهات، گرچه مرتکب گناه شده باشد، هرگز برای تو دشوار و سخت نیست؛ بنابراین از من بگذر.
- تعداد بازدید : 266
- 25 مرداد 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: صحیفه سجادیه دعا