بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ و صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ - اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ.
سلام بر شما؛
میدانید چرا به جبر یا به اختیار حرکت میکنیم؟ میدانید چرا به دنبال چیزی میرویم؟ میدانید چرا کاری انجام میدهیم؟
علت اصلی این است که آدمی از یک سو هستی و کمال محض نیست، پس "نیازمند" است؛ و از سویی دیگر "عاشق کمال" آفریده شده است. این نیاز و این میلِ به بر طرف کردن آن، که به مثابۀ رسیدن به کمال میباشد، سبب میشود که آدمی حرکت کند و کاری انجام دهد.
در واقع میتوان گفت: «شناخت مقدمه است، اما هدف نیست، بلکه هدف رسیدن به محبوب است. انسان به دنبال محبوبش میرود، نه معروفش (شناخته شدهاش).
این یک قاعدۀ کلی است و فرقی ندارد که موضوعش چه باشد. کسی که تشنه یا گرسنه است، نیاز به نوشیدن یا خوردن پیدا میکند و رفع این تشنگی یا گرسنگی، برایش رفع نقص و رسیدن به کمال است، لذا به نوشیدن و خوردن میل پیدا میکند، در واقع نسبت به آنها "محبت" پیدا میکند و همین "محبت" موتور و انگیزۀ حرکت او برای رسیدن به مقصود میگردد.
بنابر این، چون نیازهای بشر، متعدد، کثیر، متنوع و مستمر میباشد، محبوبهایش نیز کثرت مییابند، مگر آن که همه را در راستای یک هدف غایی قرار دهد.
به عنوان مثال: نوشیدن آب، برای رفع تشنگی و سیرابی است. سیرابی برای جلوگیری از آسیب و نیز رسیدن به سلامتی است. سلامتی بدن، به خاطر حیات و زندگی بهتر و آسودهتر است ...، اما آخرش چه؟! اگر به مرگ و پوسیدن ختم شود که همه چیز بیمعنی، بیفایده و ناامید کننده میشود!
برای چه علم بیاموزم، برای چه محبت بورزم، برای چه کار و تلاش کنم و ...، که بمیرم و بپوسم؟!؛ اما اگر کسی حقایق را بشناسد، و باور کند که "زندگی خوب در دنیا، برای زندگی خوب و جاوید در آخرت است"، زندگیاش هدفدار میشود و تمامی محبتهای متعدد او، در یک راستا قرار میگیرند و "توحید – وحدت وجودی" با هدف گرفتن خداوند سبحان، بندگی و تقرب به او حاصل میگردد.
*- از این بحث مقدماتی اما لازم، خارج شویم؛ سخن از این بود که نیازها و میلهای مادی و معنوی انسان، بسیار زیاد و متنوع است، پس خواستههایش نیز بسیار زیاد و متنوع است. ایمان و تقوا میخواهد. علم و توان میخواهد. سلامتی بدن و طول عمر میخواهد. بخشش گناهان را میخواهد. خلاصه آن که اگر مؤمن باشد، هم دنیا و هم آخرت را میخواهد و به پروردگار خود و عالم میگوید:
«رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ» البقره-201
پروردگارا! به ما در دنيا ( نيكى ) عطا كن! و در آخرت نيز ( نيكى ) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ آتش نگاه دار
*نکته اینجاست که آدمی [مؤمن یا کافر]، موضوع و عنوان خواستههایش را در نظر میگیرد و میداند که چه میخواهد. اگر کسی بخواهد فقط نیازها و خواستههای یک روزش را فهرست کند، خسته و ناتوان میشود و خواستههای خُرد و کلانش به پایان نمیرسد، چرا که سراسر نیاز است.
* خداوند سبحان، نه تنها نفرموده که از من فقط خواستههای معنوی و کلان را بخواهید، بلکه میفرماید: «جزئیترین نیازها را نیز از من بخواهید»، چرا که اگر کسی از او نخواهد، لابد از دیگری میخواهد و انتظار استجابت از او دارد که این خودش نوعی شرک است!
در حدیث قدسی فرموده:
«يَا مُوسَى سَلْنِي كُلَّمَا تَحْتَاجُ إِلَيْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِكَ وَ مِلْحَ عَجِينِكَ» عدة الداعي و نجاح الساعي ص 134-
«اى موسی! هر چه بدان نياز دارى از من بخواه، حتى علف گوسفند و نمك غذايت را».
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «لِيَسألْ أحدُكُم ربَّهُ حاجَتَهُ، حتّى يَسألَهُ المِلحَ و حتّى يَسألَهُ شِسْعَهُ.» كنز العمّال - 3140
هر يك از شما بايد [همه] حاجت خويش را از پروردگارش بخواهد، حتّى نمك را از او بخواهد و حتّى بندِ كفش خود را از او بخواهد.
هرگز چیزی که آفریده نشده را نخواه
امام سجاد علیه السلام میفرمایند:
«هرگز چیزی که آفریده نشده را نخواه» و در این بیان، حکمتهای ژرفی نهفته است که به آدمی دانش و بینشی تعیین کننده میدهد.
پیش از نقل بیان ایشان، توجه به این مثال ضروری است: شاید جمعیتی در خشکسالی، باران بخواهند. شاید کسی فرزند بخواهد. دیگری فراخی رزق و گشایش در کار بخواهد. آن یکی بهبود بیماری و شِفا بخواهد و ...؛ اینها همه چیزهایی هستند که خلق شدهاند و وجود دارند و موضوع رسیدن آن به نیازمند و دعا کننده میباشد؛ اما چگونه ممکن است که کسی، چیزی را که خلق نشده است و بالتبع آن را نمیشناسد، بخواهد؟!
اگر این روایت شیوا، گویا و زیبا را با دقت و حتی چندبار بخوانیم و در فرازها، پیام و حکمت آن دقت کنیم، هیچ نیازی به شرح توضیح نمینماند، پس حتماً با دقت بخوانیم:
«مَنْ لَمْ يَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اَللَّهِ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ عَلَى اَلدُّنْيَا حَسَرَاتٍ وَ اَللَّهِ مَا اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةُ إِلاَّ كَكِفَّتَيِ اَلْمِيزَانِ فَأَيُّهُمَا رَجَحَ ذَهَبَ بِالْآخَرِ ... .» الخصال، شیخ صدوق، ج 2، ص 64
زهری گوید: شنیدم امام زین العابدین علیه السلام میفرمود:
هر كه به وعدههای خدا تسلی پیدا نكند دلش از حسرتهای دنیا پاره پاره میشود.
به خدا قسم دنیا و آخرت مانند دو كفه ترازو است كه هر كدام سنگین شود دیگری را سبك میكند.
سپس این آیات را قرائت فرمود: اذا وقعت الواقعه...
روز قیامت كه پیش آید و حتماً پیش خواهد آمد، روزی است كه سرنگون كننده است و برتری آور. به خدا قسم دشمنان خدا را به آتش سرنگون میكند و به خدا قسم دوستان خدا را به بهشت بالا میبرد. (سوره الواقعه)
سپس حضرت روی به یكی از اهل مجلس كرد و فرمود:
از خدای بپرهیز و خواسته خود را از راه نیكو به دست آور و آنچه را كه آفریده نشده، طلب نکن، كه هر كس، آفریده نشده را بطلبد دلش از حسرت پاره پاره میشود و به آنچه میجوید دسترسی پیدا نمیكند.
آن مرد پرسید: چیزی كه آفریده نشده است چگونه مطلوب واقع میشود؟ (چطور میشود چیزی که آفریده نشده را شناخت، دوست داشت، احساس نیاز به کرد و آن را درخواست نمود؟!)
فرمود: كسی كه به دنبال ثروت و اموال و وسعت در زندگی دنیا میرود مقصودش آسایش است و آسایش (راحتی)، نه در دنیا خلق شده است و نه برای اهل دنیا.
«... إِنَّمَا خُلِقَتِ اَلرَّاحَةُ فِي اَلْجَنَّةِ وَ لِأَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ اَلتَّعَبُ وَ اَلنَّصَبُ خُلِقَا فِي اَلدُّنْيَا وَ لِأَهْلِ اَلدُّنْيَا ...»
آسایش (راحتی)، فقط در بهشت آفریده شده است و برای اهل بهشت؛ و ناراحتی و زحمت در دنیا آفریده شدهاند و برای اهل دنیا.
و هر كسی را یك كاسه از دنیا دادند، دو مقابل آن حرص به او دادند. و هر كه از دنیا بیشتر به دست آورد، نیازمندیاش فزونتر خواهد بود. زیرا در نگهداری ثروتش به مردم محتاج است و به هر وسیلهای از وسایل دنیوی احتیاج پیدا میكند.
پس در ثروت دنیا آسایش (راحتی) نباشد؛ ولی شیطان در درون فرزند آدم وسوسه میكند كه در جمع كردن مال آسایش است و حال آن كه او را در دنیا به ناراحتی میكشاند و در آخرت به پای حساب.
سپس فرمود: دوستان خدا هرگز زحمت دنیا را برای دنیا نكشیدند، بلكه زحمت در دنیا را برای آخرت كشیدند. سپس فرمود: هان، كسی كه غم روزی خورد، یك گناه بر او نوشته میشود.
عیسی مسیح به حواریین چنین گفت: دنیا پلی بیش نیست
از آن بگذرید و به آبادیش نپردازید.
راحتی برای دنیا و اهل دنیا خلق نشده است
بنابر این، انسان عاقل و مؤمن، میداند که راحتی کامل، تمام، جامع و همه شمول، در این دنیا و برای اهلش خلق نشده که به دست آید؛ و هر نوع راحتی نیز در این دنیای فانی، بسیار زودگذر و از دست رفتنی میباشد؛ لذا عاقل و مؤمن، با هدفمندی، توکل، توسل، دعا و البته برنامهریزی و تلاش درست، برای رفع نیازهای خُرد و کلانش و رسیدن به خواستههای جزئی و کلیاش تلاش میکند، تا به آنها برسد و آنها را وسیله قرار دهد و با آن وسایل، از آن مرحله عبور کند و به مراحل بالاتر برسد.
مشارکت و همافزایی – موضوع یادداشت و نشانی لینک متن، جهت ارسال به دوستان.
موضوع:
امام سجاد علیه السلام: هرگز چیزی را که آفریده نشده، نخواه!
متن (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/note/11236.html
- تعداد بازدید : 2439
- 5 شهریور 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت معاد دعا