پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مردم، اگر در هر موردی شک و تردید یا باورهای متفاوتی داشته باشند، راجع به اصل وقوع «تولد و مرگ»، هیچ شک و شبههای ندارند و باور همگان در این دو امر نیز یکسان است، چرا که هم تولد و مرگ دیگران را به چشم میبینند و هم خودشان به دنیا آمده و میدانند که بالاخره میمیرند.
مردم، بر اساس ارادهی به ازدواج و برخوردار شدن از فرزند، شاید بتوانند چنین تصور کنند که بخشی از این امر مهم، به اختیار و ارادهی خودشان بستگی دارد، اما هیچ تردیدی وجود ندارد که هیچ کس از لحظهی مرگ خود خبر ندارد و هیچ کس هم نمیتواند آن را به صورت مطلق از انسان دور نماید. لذا فرمود: «این مرگی که شما از آن فرار میکند، خودش به ملاقات شما میآید».
اما، تمامی اختلافات شناختی، اعتقادی، باوری، سؤال، شک، تردید، شبهه و ...، همه برای پس از مرگ است، چنان که در قرآن کریم، بارها فرموده که معمولاً کسی برای خالق و خلقت، بحث زیادی ندارد، اما بسیاری منکر حیات پس از مرگ و معاد میشوند – چرا که میخواهند از زیر بار مسئولیت «بایدها و نبایدها» فرار کنند و گمان میکنند که اگر آنان تکذیب کنند، دیگری معادی نخواهد بود و پس از مرگ به آن منتقل نخواهند شد. اما خداوند میفرماید: با این مرگی که او به سراغ شما میآید، به سوی خدایی که آشکار و نهان شما آگاه است، رجعت داده میشوید.
« قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » (الجمعة، 8)
ترجمه: بگو: «این مرگی که از آن فرار میکنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده میشوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید خبر میدهد!»
قبر:
انسان عوالم گوناگونی را تا رسیدن به حیات اخروی طی مینماید. پس از انعقاد نطفه، حیات اول او در رحِمِ مادر است و پس از تولد، حیات در دنیای مادی را سپری میکند و پس پایان این دوره یا همان مرگ، به عالم دیگری منتقل میشود، به نام "برزخ" و پس از آن به قیامت و حیات اخروی، که دیگر مرگ یا بازگشتی در آن وجود ندارد.
●- به حد فاصل بین دو چیز، برزخ میگویند. لذا به حد فاصل بین زندگی در دنیا و زندگی در معاد و بهشت یا جهنمی که هنوز اقامه نشده، "برزخ" گفته میشود.
●- بنابراین، ورود به قبر – که انسان با چشم میبیند – همان ورود خودش به برزخ است که دیگران با چشم آن را نمیبینند. جسدش وارد قبر میشود، اما روح که قبر نمیشود. بنابراین، مقصود از "عذاب قبر"، همان مراحل یا بروزی از عذاب برزخی میباشد، چنان که برای مؤمن، همان قبر، دریچهای برای ورود به بهشت میباشد و تا قیامت، در بهشت برزخی زندگی میکند.
عذابها:
انسان در هر عالمی، از یک سری بهجتهای روحی و لذتهای مادی و معنوی برخوردار میگردد و هم چنین دردها، المها، غصهها، حسرتها و ناراحتیهایی دارد که مجموعاً به آنها «عذاب» گفته میشود؛ و از آن جهت که روح انسان ثابت است، اما در هر عالمی جسمی متناسب با آن دارد، بهجتها، لذتها و نیز ناراحتیها و عذابهایش هم روحی است و هم جسمی.
به عنوان مثال در دنیا جسم لذتی از مطالعه، کسب علم، هنر، یا تقوا نمیبرد، چه بسا در نماز و روزه و پرهیز از مشتهیات نفسانی حرام، اذیت هم بشود؛ و روح نیز لذتی از خوردن و آشامیدن نمیبرد. اما دعا، لذت روح است، لقای محبوب لذت روح است، کسب علم لذت روح است، چنان که غبن، پشیمانی، حسرت، غم، غصه و ... نیز همه درد، الم و عذاب روح میباشند.
عذاب قبر:
مرگ حادثهی بزرگی است و شوک سنگینی بر انسان وارد میکند.
در زندگی دنیا، بسیار اتفاق افتاده که یک حادثه، سبب شوکه شدن میشود و مصیبتزده، برای چند لحظه، یا چند دقیقه و ساعت، همه چیز را فراموش میکند.
مرگ، از هر تصادف و حادثهای شدیدتر است؛ یک دفعه انسان قالب تهی میکند، حتی بدن نیز از او گرفته میشود، چه رسد به دیگر تعلقات دنیوی! و ناگهان وارد عالم دیگری میشود که هیچ شباهتی به این عالم ندارد؛ و البته میبیند که دیگر اختیاری هم ندارد و در بند و تحت سلطهی کامل میباشد.
از این رو، به محض وقوع مرگ، همه چیز را فراموش میکند، مگر آن چه ملکهی او شده باشد. یعنی چنان با روح و شخصیت او عجین شده باشد که صبغه (رنگ) روح او همان شده باشد.
اولین عذاب:
اولین عذابها، با اولین سؤالها و عدم توانایی پاسخ شروع میشود، چنان که اولین فرح، نشاط و خوشی نیز با همان پاسخ مطلوب به اولین سؤالها (برای مؤمن) شروع میشود.
در برزخ، از ریز اعمال سؤال نمیشود، اینها مربوط به معاد است؛ اما کلیات اعتقادی مورد سؤال واقع میگردد؛ چنان که در احادیث تصریح شده که وقتی "بشیر و مبشر" یا "نکیر و منکر" وارد قبر میشوند، اولین سؤال آنها مبتنی بر «مَن ربّک، مَن رسولُک، مَن کتابُک، مَن إمامُک، مَن قبلتُک و ... – رب تو کیست، رسول تو کیست، کتاب تو چیست، قبلهی تو کدام است و ...» میباشد.
●- در آن عالمی که پردهها و حجابهای مادی کنار رفته و شخص خودش را در عالم دیگری میبیند که فرشتگانی با قدرت بر او حاطه دارند، میداند که باید پاسخ مطلوبی دهد، وگرنه معذب میشود، اما اگر پاسخ مطلوب، ملکهی او نشده باشد، همه چیز را به واسطهی ضربهی هولناک مرگ فراموش کرده و نمیتواند پاسخ دهد.
مقابل هر سؤالی با خود میگوید: مردم در دنیا یک چیزهایی میگفتند [مثل الله، رسول الله و ائمه اطهار علیهم السلام، کتاب و ...]، اما اسمشان چه بود؟ چه بسا کسی که به حسب ظاهر، دائماً ذکر میگفته، در آن حالت نام "الله جلّ جلاله" را به یاد نیاورد؛ یا کسی که دائم، ولی طبق عادت و به ظاهر صلوات میفرستاده، اسم ایشان یادش نیاید و یا کسی که هر روز قرآن را میبوسیده و یا روی طاقچه و پشت آیینهی خودوریش قرار میداده، هرگز نام کتاب الهی را به یاد نیاورد!
در اینجا معلوم میشود که او در دنیا، جزو مؤمنین نبوده است؛ پس در جایگاه غیر مؤمنین قرار میگیرد که سراسر عذاب است.
بنابر این، ایمان به الله جلّ جلاله و بالتبع رسول الله و آن چه به ایشان وحی شده است (قرآن مجید) و ائمه اطهار علیهم السلام و اسلام عزیز، باید در همین دنیا در جان انسان مستقر شده و به انسان شکل داده باشد، وگرنه پس از مرگ، اگر یادش هم بیاید که حق چه بود، دیگر فایدهای ندارد، چون نمیتواند کاری کند.
خداوند متعال، تسلیم با اختیار را میخواهد، نه تسلیم با اجبار را؛ چرا که تسلیم با اختیار یعنی شکر نعمت عقلی، وحی و اختیار، و این تسلیم است که انسان را میسازد و رشد میدهد و به کمال و قرب او میرساند. لذا فرمود:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ »
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا آن گونه كه حق پرواكردن از اوست، پروا كنيد؛ و زينهار، جز مسلمان نميريد.
●- سایر نعمات، لذتها یا عذابهای برزخی نیز دیدن و چشیدن یک پرده از حقیقت ساختار و عملکرد آدمی در دنیا میباشد. مثل عذابهایی که کافران و ظالمان و مستکبران میکشند، و البته اصل و تمام پردهی عذابها برای ذره به ذرهی عملکردها، مخصوص معاد و حیات اخروی میباشد؛ چنان که در مورد فرعون آل فرعون و عذابهای برزخی آنان فرمود:
« فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ * النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ » (غافر، 45 و 46)
ترجمه: خداوند او [موسی علیه السلام] را از نقشههای سوء آنها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد! * عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام (در برزخ) بر آن عرضه میشوند؛ و روزی که قیامت برپا شود (میفرماید:) «آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید!
مرتبط:
●- منظور از عذاب قبر چیست ...؟ (11 مهر 1395)
●- حضور ارواح در عالم برزخ و رجوع آنها به دنیا و اطلاع از خانواده و عزیزان چگونه است؟ (28 تیر 1392)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
میخواستم راجع به عذاب قبر بیشتر بدانم. ممنون میشوم، اطلاعات و توضیحی دهید.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8430.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد