کافر به بهشت نمیرود. فردی رو فرض كنید كه به پروردگار و دین و غیره اعتقادی نداره اما در طول عمر خودش كارهای نیكوی بسیار زیادی انجام داده و بیشتر از برخی مومنان نیز كار صالح انجام داده باشه. حكم این فرد چیه؟ خدای متعال معنای كامل عدالت و حقه.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): پیش از این مطالب بسیاری در مورد "بهشت و جهنم" – "کار خوب از آدم کافر" و نیز عدالت خداوند متعال طرح گردیده است که با درج کلمات مرتبطی در بخش جستجو در سایت و کلیک روی آن، در اختیار قرار میگیرد.
●- برخی برای "انسان" ارزش قایل هستند، اما برای "عمل" و کردههایش هیچ ارزشی قایل نیستند؛ حال خواه مانند برخی از مسلمانان عوام و یا حتی بتپرستان در گوشهی عزلت بنشینند و به عبادت و ذکر خدای خود [خداوند سبحان / یا بتهای خود / یا هوای نفس و اوهام] مشغول شوند؛ و یا مانند مکاتب امروزی (اومانیسم = Humanism )، از "اصالت انسان" سخن بگویند و هر ارزشی را مبتنی بر میل، اراده، خوشایند، پسند و منفعت او بدانند. هر دو، مثل هم و کفههای یک ترازو هستند.
●- در نقطهی مقابل، عملگراها یا عملزدهها (Pragmatism) قرار میگیرند که قائل به "اصالت عمل" میباشند و برای اعتقادات، اخلاقیات و ارزشهای انسانی، هیچ تعریف و امتیازی قائل نمیباشد.
اسلام:
اسلام دین علم و حکمت است، دین خداشناسی، خداپرستی، خدا دوستی، انسانشناسی، انسانسازی، جامعهشناسی، جامعهسازی ... و دین هدفمند است و کتابش "کلام الله" میباشد، نه نظریات گوناگون اشخاص متفاوت در ایسمهای گوناگون.
از این رو، چنین دینی باید جامع باشد و در هر موضوع و امری، تعاریف، ساز و کارها و نیز قوانین و احکامی داشته باشد که از یک سو عین حقیقت باشد و از سویی دیگر، انسان و جامعه را مُثله و تجزیه نکند و از سویی دیگر برای رشد و شدن، کامل و جامع باشد.
●- خداوند متعال میفرماید که انسان را در بهترین اندازهها، قوامها و اعتدالها، برای پایداری و رشد آفریده است « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ / التین، 4» - به او عقل، قلب، سمع و بصر داده است و راهش را به نور علم و وحی روشن کرده است، سپس به او اختیار برای انتخاب داده است و البته برایش نبی، رسول، کتاب (وحی) و امام نیز قرار داده است تا از تمامی شرایط و امکانات لازم برای رشد و تعالی – برای انسان شدن – برخوردار باشد.
●- در این تعریف که کاملترین تعریف از انسان، جامعه، مبدأ و معاد میباشد؛ به انسان نگاه تک بُعدی نشده است؛ بلکه به "بُعد نظری = دیدگاهها، جهانبینی، اعتقادات و باورها" و هم چنین "بعد عملی = رفتارها و عملکردها"؛ به جمیع جهات توجه شده و توجه و تذکر داده شده است و البته راه روشن و قوانین نیز تبیین و ابلاغ شده است.
●- بنابراین، نه انسانی که فقط در نظریه، ذهنیت یا گرایش قلبی محدود شده، از رشد لازم برخوردار میگردد و نه انسانی که فاقد شناخت و باور است و فقط مانند یک دستگاه بیروح کار میکند، از کمترین ارزشها و وزانتهای انسانی برخوردار شده است؛ لذا "اسلام" ضمن تعلیم (علم آموزی)، دستور میدهد به "ایمان و عمل صالح".
کسی که در بُعد نظری و اعتقادی، ایمان آورده است – در بُعد عمل فردی، نماز (عبادات) را اقامه مینماید و انجام میدهد – و در بُعد عمل اجتماعی، از زکات علم گرفته تا زکات مال (اقتصادی) فعال است، اوست که در بُعد روحی و روانی، مضطرب و متزلزل نمیگردد؛ به فلاح میرسد و پاداش خود را از خداوند رحمان و رحیم میگیرد.
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ » (البقره، 277)
ترجمه: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و نماز بر پا داشته و زكات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
بهشت:
حیات یک مقولهی جدی است، چرا که به حق خلق شده است؛ لذا نه شوخی و بازی دارد و نه بر اساس شعارهای احساسی و ژورنالیستی، تغییر ضابطه و قانون میدهد.
اگر به همین طبیعت و حیات طبیعی (مادی) بنگریم، ذرهای شکاف و خلاء برای ایجاد تغییر تکوینی و یا فرار در آن وجود ندارد؛ پس حیات اخروی به مراتب عظیمتر و جدیتر خواهد بود؛ چرا که در آن امکان عمل وجود ندارد، بلکه روز بیرون ریخت اسرار و رسیدن به نتایج (بد و خوب) میباشد.
*- پس چنین نیست که در معاد به کسی بگویند: «تو ایمان داشتی، ولی عمل نداشتی، پس بفرما بهشت!»؛ بلکه کاملاً حقایق روشن میشود و معلوم میشود که او در ایمان نیز به جایی نرسیده بود که عملی نداشت؛ مگر میشود کسی مؤمن باشد، اما مطیع امر خدا نباشد و به بایدها و نبایدهای فردی و اجتماعی او عمل ننماید؟!
*- و نیز چنین نیست که کسی را بیاورند و یک ماشین حساب نیز بیاورند، [و مانند رستورانها که میگویند: یک چلو داشتی، دو سیخ کباب کوبیده داشتی، یک گوجه و ماست داشتی و ...]، به او بگویند: «بسیار خب، تو کافر بودی، اما به یک درمانده کمک کردی – چهاربار گرسنه سیر کردی – شش تا یتیم را رسیدگی کردی ...؛ پس حالا بفرما به بهشت اعلا و جوار قرب خداوند سبحان، اگر چه او را تکفیر میکردی و برای الوهیت، ربوبیت (سرپرستی و صاحب اختیاری) و مالکیت او، از بتها، طاغوتها، گوسالهها، گوسالهسازها و هوای نفس خودت و دیگران، شریکان گرفته بودی»!
●- بنابراین، به قول آیت الله جوادی آملی [برگرفته از آیات و احادیث و نیز حکم و تصدیق عقل و نور علم]، «بهشت، جای آدم خوب است با عمل خوب». هر دو با هم انسان را کامل میکند و به آن درجه میرساند؛ چنان که در آیات بسیاری به این حقیقت تصریح نموده است، از جمله:
« وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ » (العنکبوت، 9)
ترجمه: و كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، البته آنان را در زمره شايستگان درمى آوريم.
« إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا * خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا » (الکهف، 107 و 108)
ترجمه: بى گمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، باغهاى فردوس جايگاه پذيرايى آنان است.
کار خوب از آدم کافر:
چنین نیست که کافر یا مشرک، فقط کاری انجام دهد که فی نفسه بد باشد. بالاخره هر کسی چه در زندگی فردی و چه اجتماعی، کارهای بسیاری انجام میدهد که خوب است؛ ازدواج و اشتغال، رعایت قانون، مشارکت در خیر، عدم مشارکت در شرّ و ظلم، راستگویی و پرهیز از دروغ، تولید، انصاف در توزیع و ... همه کارهای خوب فردی و اجتماعی هستند که بسیاری از کفار نیز انجام میدهند.
اما، بیتردید هر کسی برای هر کسی که کاری میکند، باید از او مطالبهی اجر، مزد و پاداش داشته باشد و برای هر کجا که کاری میکند، باید نتیجهاش را همانجا انتظار داشته باشد.
**- آیا میتوانید برای کسی کاری کنید و مزدش را از همسایه یا غریبه بخواهید؟! میگویند: دستمزد را از کسی بگیر که برایش کار انجام دادهای.
**- آیا میتوانید با دست خالی سفر کنید، و به هنگام گرسنگی بگویید: از آن خوردنیهایی که در منزل داشتم، بیاورید من بخورم؟! میگویند: هر چه داشتی، همانجا گذاشتی، اگر با خودت میآوردی، اکنون برایت فایده داشت و میخوردی.
●●●- پس چرا برخی که کافر و مشرکند، میخواهند برای خودشان و دنیایشان کار کنند، اما [اگر خدا و معادی بود]، کارشان به حساب آید و مزدش را دیگری بدهد؟! و چرا انتظار دارند در حالی که چیزی برای حیات اخروی مهیا نکرده و به همراه نیاوردهاند، کارهایشان منتقل شود و آنجا به آنها برسد؟!
**- کسی که کافر و مشرک میشود، خداوند متعال را انکار نموده و آیاتش را تکذیب نموده و غیر او را بندگی و اطاعت نموده است! و کسی که آخرت را قبول ندارد، چیزی برای آخرت خود نفرستاده است که آنجا مطالبهاش نماید!
از این رو فرمود: کار خوب برای دنیا، نتیجهاش همان است که در دنیا به دست میآورد. برخی بنابر عادت رفتار میکنند - برخی به راحتی وجدان قناعت دارند – برخی به تشکر دیگران – برخی به خوب شناخته شدن و تعریف دیگران نیاز دارند – برخی میگویند سبب امنیتی میشود که خودم به آن نیاز دارم و ...؛ و البته با توجه به این قاعده که "دنیا وفا ندارد – اهل دنیا نیز وفادار و قدرشناس نیستند".
از اینرو فرمود: کارهای خوب آنان، همه حبط میشود. یعنی در همان دنیای فانی میماند و فانی میشود و با آنها به آخرت نمیآید.
●- عدل یعنی همین. یعنی قرار دادن علیمانه و حکیمانهی هر چیزی جای خودش؛ که اگر غیر از این بود، تصور "ظلم" ایجاد میشد.
« وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » (الأعراف، 147)
ترجمه: و كسانى كه آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند، اعمالشان تباه شده است؛ آيا جز در برابر آنچه میکردند جزا (نتیجه) مىبينند؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
کافر به بهشت نمیرود. حال اگر کارهای خوب کافری حتی از برخی مؤمنان نیز بیشتر باشد چه؟ با توجه به این که خداوند متعال "عادل" است.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8817.html
- تعداد بازدید : 3858
- 25 شهریور 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی معاد عدل