ایکس – شبهه/ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: متن آیه مبارکه و ترجمه آن به شرح ذیل میباشد:
«فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ» (محمد ص،4)
ترجمه: پس چون با كافران (در جنگ) برخورد كرديد بايد گردنهايشان را بزنيد (نخست كشتن نفوس است) تا آن گاه كه آنها را سخت بكشتيد و از پاى درآورديد، پس (آنان را به اسارت گيريد و) بندشان را محكم كنيد كه بعدا يا به آزاد كردن بر آنها منّت نهيد و يا فديه (مالى يا اسيرى عوض آن) بگيريد، تا آنكه جنگ ابزار خود بر زمين نهد و فرو نشيند، اين است (دستور خدا) و اگر خداوند مىخواست خود از آنها انتقام مىگرفت و لكن (چنين مىكند) تا برخى از شما را با برخى ديگر (مؤمنان را با كفار و كفّار را با مؤمنان) آزمايش كند، و كسانى كه در راه خدا كشته شدند هرگز (خداوند) عملهاى آنها را گم نمىسازد (و پاداشى وافر به آنها مىدهد)
الف – همان طور که مشهود است، آیه مربوط به شرایط جنگ است، آن هم نه یک فضای کلی، بلکه معرکهی جنگ و یا به قول خودمان «عملیات». «فَإِذا لَقِيتُمُ» یعنی هنگام مواجهه، هنگام رو به رویی در کارزار، هنگام عملیات.
پس بسیار جاهلانه و البته مغرضانه است که یکی وارد فرهنگ جامعهای شود و در میان تمامی دستورالعملها، آداب و رسوم، بایدها و نبایدها، یک دستورالعمل نظامی را بردارد و به تمام فرهنگ آن جامعه تعمیم دهد و بگوید عجب فرهنگ و جامعهی خشنی. بالاخره در این جامعه، تولد، ازدواج، اشتغال، ثروت، فقر، همسایه، قهر، آشتی و ... نیز وجود دارد و برای همه آنها دستورالعملهای جداگانهای وجود دارد.
ب – در اسلام دستورات متفاوتی راجع به کلّ کفار و مشرکین وجود دارد. مثل دعوت آنان با قول لیّن، پرهیز از ظلم به آنان، رسیدگی به آنان اگر در سایه حکومت مسلمین بودند و ...، که در هیچ فرهنگ و مکتبی در این حد اعلا وجود ندارد. دستوراتی وجود دارد که اگر پس از حمله، اگر دست از جنگ کشیدند چه کنید، اگر صلح خواستند چه کنید، اگر معاهده بستند چه کنید...، و البته دستورالعملی هم وجود دارد که اگر به شما حمله کردند چه کنید.
بدیهی است که در حین جنگ، به هنگام کارزار و نبرد، به هنگام رویارویی با دشمنی که به هیچ ارزشی و معیاری و معاهدهای پایبند نیست (چون کافر است)، از سوی هیچ رهبر و فرماندهی عاقلی، دستورالعملی مبنی بر لبخند و هدیه گل و شیرینی صادر نمیگردد، چه رسد از ناحیه ربّ علیم و حکیم.
بدیهی است که گام اول در جنگ، از پای درآوردن دشمنان است و نه حتی تلاش برای به اسارت گرفتن آنها، چرا که همین اندیشه تمامی استراتژیها و نقشهها جنگی را تحت الشعاع قرار میدهد و در نهایت دشمنی که قصدش فقط نابودی طرف مقابل است پیروز میشود.
وقتی لشکر دشمن تلفات داد و رو به ضعف نهاد، بدیهی است که نیروهایش تا میتوانند حمله میکنند و میکشند و هر گاه خود را در موقعیت ضعف دیدند، سریع تسلیم میشوند که کشته نشوند. خب در این بخش نیز دستور چگونگی به اسارت گرفتن آمده است و پس از پایان جنگ نیز نوبت به تبادل و آزادسازی اسرا میرسد که باز دستور میدهد با قدرت و حتی اخذ فدیه باشد.
در یک آیه، تمامی این دستورالعملها به خوبی، روشنی و جامعیت بیان شده است، مضافاً بر این که به حکمت این دستورات از باب امتحان ایمان و نیز جلوگیری از ظلم کفار تصریح شده است. خب این ستودنی است.
حال کجای این دستورالعملها برای جنگ و معرکهی جنگ بد است؟ و آیا اگر غیر از این بود منطقی و عاقلانه بود؟!
ج – در عصر مسیحیت، پس از آن که حکومتهای کافر و فرعونی که گاه در غالب یهودی بر مردم چیره شده بودند و گاه واقعاً یهودی بودند، هر گاه میخواستند بر مسیحیان حمله برند، به آنها القا میکردند که دین مسیحیت، دین صلح و صفا و مهربانی است و اصلاً در آن جنگ نیست. تا بدین بهانه، نیروی مقاومت را از آنان بگیرند.
یهودیان و یا در واقع مدعیان یهودیت، پس از اقدام جهت به صلیب کشیدن عیسای مسیح علیهالسلام و پایان دادن به مسیحیت، به خانههای آنها یورش میبردند، اموال آنها را سرقت میکردند، نوامیسشان را مورد تعدی قرار میدادند و برای آن که انگیزه و بخار مقاومت را از آنان بگیرند و حتی به نام دین غیرت را در آنان بکشند، تبلیغ میکردند که مسیحیت دین اخلاق و مهربانی است و مهربانی نیز به این است که اگر این طرف صورتت را سیلی زدند، آن طرفش را بیاورید که بزنند، نه این که مقاومت کنید.
برای اسلام و جامعهای مسلمین نیز از این ترفندها بسیار به کار برده و میبرند، اما الحمدلله هم خدا قرآن کریم را از تحریف نگاه داشته است و هم امام معصومی در هر زمان وجود داشته است که آیات را در تئوری و عمل تبیین نماید و به مسلمین بیاموزد که در فرهنگ اسلام به هیچ وجه ذلت، خواری، سفاهت، حماقت و بالاخره ذلت وجود ندارد. بلکه دین انسانیت، حکمت، بصیرت، رشد و کمال است.
اسلام به جایش دستور به مهربانی و حتی ایثار و از خودگذشتگی میدهد و به جایش دستور به مبارزه علیه ظلم، دفاع از مظلوم، مقاومت در مقابل یورش دشمنان، ایستادگی و شهامت با تمام قوا میدهد. به وقتش گریه در پیشگاه خدا و قالب تهی کردن از درد ظلم کوچکی به یک پیرزن یهودی در جامعهی اسلامی را روا میدارد و به وقتش به دست گرفتن شمشیر ذوالفقار را میآموزد و اتفاقاً وحشت دشمنان اسلام [امروز] نیز همین است و به همین دلیل اسلام را خشن و مسلمین را وحشی معرفی میکنند و مجاهد را تروریست نام مینهند.
کلمات کلیدی:
قرآن