به صورت گسترده (به ویژه در فضای مجازی) مطرح میکنند: از کجا معلوم که قرآن کریم تحریف نشده است؟ دلیل بر درستی بیاورید. پاسخ چیست؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اگر صرف گفتن است، ما نیز میگوییم: «از کجا معلوم که تحریف شده است؟ شما دلیلی بر نادرستی بیاورید». اگر به شما بگویند که اثبات کنید که دروغگو نیستید و یا دزد نیستید نیستید؟ چه پاسخی میدهید و یا چه میکنید؟ میروید تمامی جملات عمر خود را با سند میآورید و تلاش میکنید اثبات کنید که دروغگو نیستید و یا تمامی اموال مصروفه و موجود خود را میآورید تا اثبات کنید دزد نیستید؟ آیا مدعی به این کار خود و عمل شما یا ما نمیخندند؟! یا به او میگویید: اگر دلیلی بر دروغ یا دزدی من داری، اقامه کن؟!
یک کتابی در دست ماست؛ حال هر کتابی. فرض کنید دیوان حافظ یا گلستان سعدی یا غزلیات شمس تبریزی. همگان از دانشمندان، محققان، ادیبان و شعر و شاعر شناسان مدعی هستند که این اشعار حافظ یا سعدی است. یک دفعه کسی بیاید وسط و با یک جملهی سه کلمهای بگوید: «از کجا معلوم؟!» خب پاسخ او چه خواهد بود؟ آیا آنان تک تک ابیات را مطرح میکنند و دلیل و برهان و سند میآورند؟ یا به او میگویند: «آیا شما دلیلی بر تحریف دارید؟!» اگر دیدند که هیچ پاسخی ندارد، میپرسند: آیا شما سررشتهای از ادبیات فارسی و شعر دارید؟ مثلاً اگر یک بیت شعر حافظ را برایتان بخوانند و بگویند این مال سعدی است، فرق سیاق یا سبک آنان را میدانید؟ اگر دیدند باز هم فقط نگاه میکند، میپرسند: آیا اصلاً تا کنون یک بار دیوان حافظ یا شمس تبریزی را خواندهاید؟ و اگر باز هم با سکوت مواجه شدند، میگویند: حالا یک غزل یا دست کم یک رباعی یا یک دو بیتی را که گمان میکنی تحریف شده است را بخوان و بگو چرا نظرت این است که تحریف شده است. و اگر باز هم پاسخی نگرفتند، خواهند گفت: پس لطفاً در این زمینه اظهار نظر ننما.
پس نمیشود همینطوری با یک جملهی ساده و سه کلمهای، تحت عنوان «از کجا معلوم؟» همه چیز را مخدوش کرد و زیر سؤال برد.
«از کجا معلوم» را نه تنها نسبت به تحریف قرآن، بلکه نسبت به هر نوشتاری و هر فرازی از تاریخ، حتی تاریخ زندگی شخصی افراد میشود مطرح کرد. اگر گفتند: «هملت اثر شکسپیر است» میشود گفت: «از کجا معلوم»، هم چنین اگر گفتند: «چنگیز به ایران حمله کرد» میتوان همینطوری گفت: «از کجا معلوم» و نیز اگر مادر بزرگی گفت: «پدر بزرگ من اسمش محمد بوده و بازرگان بوده است»، میشود گفت: «از کجا معلوم»؟
بدیهی است که تحریف شدن یا نشدن یک بیان، یک نوشتار یا یک گزاره تاریخی، اصول، قوانین، چارچوب، استدلال یا بینههای خود را دارد، اگر چنین نبود نه تاریخ و ادبیات علم میشد و نه هیچ گزاره یا نقلی از گذشته قابل اثبات بود. آیا در نظریات منسوب به افلاطون و ارسطو نیز شک میکنند؟ البته میتواند شک کنند، اما باید دلایلی بیاورند و اثباتش نیز علم خود را دارد.
منتهی اگر کسی قایل به تحریف است یا دست کم در آن شک دارد، باید یک دلیلی، شاهدی، نشانهای یا سندی که دست کم اگر ثابت نمیکند، ایجاد شبهه بکند را در دست داشته باشد، نه این که همینطوری بیاید وسط و بگوید: «از کجا معلوم؟».
همانطور که اشاره نمودید: سؤال «از کجا معلوم قرآن تحریف نشده است»، بسیار رایج شده است. خب شما که نمیتوانید تک به تک آیات را برای آنان بخوانید و استدلال کنید که این تحریف نشده است. پس این یک جنگ تبلیغاتی است، لذا شما نیز در پاسخ بگویید: «از کجا معلوم که تحریف شده است؟!» و چون هیچ پاسخی ندارند، بگویید: پس به قول خودش (قرآن) و همهی قرآن شناسان اعتماد میکنیم، شما نیز هر وقت دلیلی بر خلافش داشتید، بیاورید تا با هم بحث کنیم.
البته اغلب کسانی که قایل به تحریف قرآن کریم هستند و یا دست کم در آن تشکیک میکنند، اصلاً قائل به توحید و اسلام نیستند و یا دست کم اطلاع و علمی به آن ندارند، لذا اصلاً برایشان فرقی نمیکند که قرآن تحریف شده باشد و یا نشده باشد. فقط میخواهند یک شبهه یا تردیدی را در اعتقادات فرافکنی و شایع کنند.
شما بفرمایید: به نظر شما کجای قرآن تحریف شده است؟ و چه شواهدی برای حتی احتمال تحریف دارید؟ آیا به شما نیز وحی میرسد؟ یا پیامبر دیگری آمده و خبر داده است که کتاب قبلی دچار تحریف شده است؟ یا اصلش را خواندهاید و متوجه شدید که در برخی از نسخ تحریف وجود دارد؟ ... و یا اصلاً به عمرتان یک بار این قرآن را قرائت کردهاید؟
**- البته بهترین پاسخ برای تحریف نشدن قرآن، همان «تحدی» است که در خود قرآن مطرح شده است. میفرماید اگر آیات قرآن کریم وحی نباشد – یا اگر تحریفی صورت گرفته باشد – قطعاً هر دو مورد کار و کلام بشر است؛ پس بشری که میتواند چنین آیاتی را بیاورد و یا با تحریف چنین آیاتی را تدوین کند، لابد میتواند مکرر و مستمر مثل آن را بیاورد و بالتبع هر چه علم و تکنولوژی پیشرفت میکند، باید این کار راحتتر باشد، خُب کاری ندارد، مثلش را بیاورند.
قرآن کریم کتابی است شامل تعریف و توصیف مبدأ و حقایق عالم هستی و معاد و هم چنین بیان احکامی منطبق با این جهانبینی. همه اصول و فروعش نیز با فطرت سازگاری دارد و با عقل و علم قابل اثبات است؛ خب شما چیز دیگری بیاورید.
آیا غیر از این است تا کنون صدها مکتب «جهانبینی و ایدئولوژی» ظهور و بروز یافته و مانیفستها تدوین شده و عمر همه کوتاه بوده و ظرف چند یا حتی یک دهه، توسط خودشان رد شده است؟
بودیسم، هگلیسم، کمونیسم، مارکسیسم، لنینیسم، فرویدیسم، داورینسم، اگزینانتسیالیسم، فمینیسم، لیبرالیسم، مدرنیسم، نئو مارکسیسم، نئو لیبرالیسم، پست مدرنیسم ... و سایر ایسمها، همان کتابهایی هستند که بشر در تبینن حقایق عالم هستی (جهانبینی) و بایدها نبایدهای منطق با آن ارائه کردهاند و همه به سرعت مورد نقد عقلی و علمی قرار گرفتهاند.
- تعداد بازدید : 2940
- 22 دی 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن