ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: برای دور کردن مردم از علم، ایمان، تقوا و عمل صالح، به چه حیلی که متوسل نمیشوند؟! حتی اگر شده به خدا، قیامت، قرآن و ... متوسل میشوند تا نفیاش کنند(؟!)
الف – به ایشان به فرمایید: گناه یعنی نافرمانی خدا و عصیان در مقابل او – حال آیا خدا باید بفرماید چه چیزی را گناه و عصیان قرار داده و یا شما؟ نکند به شما نیز وحی نازل میشود، آن هم در میهمانی؟ بپرسید: اگر چنین نیست، پس در کدام آیه خواندهاید که فکر کردن به قیامت "گناه کبیره" است؟!
یک موقع کسی رُک، صریح و صادقانه میگوید: "من خدا، معاد، قرآن، وحی و ... را قبول ندارم"، خب این یک موضع است – اما یکی دم از "کناه کبیره" میزند و سپس تفکر در عالم آخرت را گناه کبیره میشمارد(؟!) این جای تأمل دارد.
ب – به ایشان بفرمایید که شما اصلاً نگران عذابِ بیرون بودن یک تار مو نباشید، بلکه نگران عاقبت خود در انکار اسلام و قرآن و معاد و گناه کبیره شمردن تفکر در حیات اخروی باشید.
«الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ * وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ * إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ * كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ» (المطففین، 11 تا 14)
ترجمه: آنان كه روز جزا را تكذيب مىكنند (کیفر و پاداش را دروغ میپندارند) * و (البته) آن را جز هر متجاوزِ گنهپيشه تكذيب نمىكند * همان كه هر گاه آيات ما بر او تلاوت مىشود مىگويد: افسانههاى پيشينيان است * چنين نيست (كه آيات ما افسانه باشد) بلكه بر دلهاى آنان آنچه كسب مىكردهاند (از گناهان) زنگار بسته است.
*- اگر دقت کنید، آنان که اصرار به گناهان خویش دارند، از این شعارها میدهند، چرا که نتیجه عملکرد آنها بر قلوبشان میباشد.
ج – به ایشان بفرمایید: چه قیامت و پاداش و عذاب را قبول داشته باشی یا نداشته باشی، چه به آن فکر بکنی یا نکنی، حتماً واقع خواهد شد؛ پس بهتر است در عاقبت خویش بیاندیشی و یقین کنی که چون به خاطر چند تا تار مو و نیز دیگر وابستگیهای دنیوی و نفس پرستی، عصیان کردی، در عذابت تخفیفی داده نخواهد شد و مورد شفاعتی هم قرار نخواهی گرفت، چرا خیلی فرق خواهی داشت با کسی که باور و ایمان دارد، گناه کرده و تائب و پشیمان نیز میشود – عاقبت و جایگاه مستکبر با مستغفر خیلی تفاوت دارد:
«أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ» (البقره، 86)
ترجمه: همين كسانند كه زندگى دنيا را به بهاى آخرت خريدند، پس نه عذابشان تخفيف داده شود و نه يارى شوند.
بفرمایید: پس عذابت صرفاً برای دو تا تار مویت نیست، بلکه به خاطر معامله آخرتت با دنیاست. آنجا اول میپرسند: چرا این دو تا تار مو را بیرون انداختی؟ اتفاقی بود؟ نمیدانستی، یا استکبار کردی؟
ج – به ایشان بفرمایید: وقتی میگویی "تفکر در قیامت گناه کبیره است"، بحث از گناه داری، یعنی به جای خدا، تو میگویی که "چه چیزی گناه هست و چه چیزی نیست" و این افترایی است که تو به خدا نسبت میدهی، چون میگویی گناه کبیره است. لذا بدان که عذاب افترای به خدا، نه تنها از عذاب چند تا تار مو، بلکه از عذاب باور نکردن و ایمان نیاوردن نیز بیشتر است، و شما اگر لحظهای به عاقبت خود و حیات اخرویات فکر میکردی، نه تنها دیوانه نمیشدی، بلکه عاقل میشدی و به جای خدا تعیین گناه و ثواب نمیکردی:
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» (الأنعام، 21)
ترجمه: و كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده؟! بىترديد ستمكاران رستگار نخواهند شد.
د – به ایشان بفرمایید که شما قبل از دیوانه شدن از تفکر به عذاب بیرون بودن دو تا تار مویتان، باید نگران چگونگی شناخت، اعتقادات، باورها، ایمان و اخلاق خود باشید، نگران نفس پرستی به جای خدا پرستی و اطاعت نفس به جای اطاعت خدا باشید – از آن بیشتر، نگران آن باشید که به دیگران میگویید که به آخرت فکر نکنند – از آن بیشتر نگران آن باشید که میگویید: "تفکر در آخرت، گناه کبیره است"، در حالی که خداوند متعال، رسول اکرم و اهل عصمت علیهم السلام مکرر بر این تفکر تصریح، تأکید و توصیه کردهاند و البته هر عاقلی به عاقبت امور خویش میاندیشد و نمود دیوانه این است که به عاقبت کارهایش نمیاندیشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون معاد