پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا تا به حال دقت کردهاید که این لامذهبها، به رغم شعارهای روشنفکرانه و مبتنی بر آزادی عقیده و ...، چقدر نسبت به مذهبیها حساساند؟! به راستی چرا؟!
**- وقتی نه مذهب را میشناسند و به آن گرایش و علاقهای دارند و نه از مذهبی خوششان میآید، برایشان چه فرقی دارد که مذهبیها به چه چیزی حساس هستند و به چیزی نیستند؟ چه میکنند و چه نمیکنند؟ برای چی تظاهرات میکنند و برای چی نمیکنند؟! چه میگویند و یا چه نمیگویند؟! هم شعار اکثریت میدهند، هم در جامعهای زندگی میکنند که اکثریت مذهبی هستند، هم به کار این اکثریت فضولی و اعتراض میکنند و هم انتظار دارند که تمامی این اکثریت، تابع اقلیت آنها گردند؟! خب این جز روحیهی استکباری در لامذهبها، علت دیگری دارد؟!
**- آیا تا به حال دقت کردهاید که وقتی با غیض تمام میگویند: «این مذهبیها»، منظورشان چه کسانی هستند؟ آیا گرویدگان به تشیع، تسنن، کاتولیک، پروتستان ... و حتی بودیسم، هندوئیسم و یا مذاهب نوین و مندرآوریِ «اومانیسم، فرویدیسم، ماکیاولیسم، مدرنیسم، پست مدرنیسم، فمینیسم و ...، را نیز شامل میشود، یا فقط منظورشان "ایرانیهای مذهبی" میباشد؟! اگر منظور فقط ایرانیهای مذهبی است، پس چرا جمع بسته میگویند: "این مذهبیها"؟!
***- پس مشکل آنها با مذهبیها نیست، بلکه با اصل اسلام، ایمان، دین و مذهب اسلامی است و بالتبع مشکلشان با انقلاب و جمهوری اسلامی ایران میباشد. مشکل آنها با اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی است. نه نسبت به تارمو حساسیتی دارند و نه نسبت به فقر و بیکاری. آنها حتی حساسیت ملّی هم ندارند. لذا نوکر اهداف اجانب میشوند.
به چه چیز میخوانند؟
آیا تا به حال دقت کردهاید که "لامذهبها" در این شعارها و ضدتبلیغها، مذهبی را به چه چیز میخوانند؟!
از یک سو معترضند که چرا با فحشا مخالفید و از سوی دیگر، دم از فقر و بیکاری و فساد اقتصادی و ... میزنند که همه کار خودشان است؛ حاصل این "لا مذهبیها"، "بیقیدیها"، "سوء استفادهها" و مفاسد خودشان است! آیا ما را به تظاهرات علیه خودشان میخوانند؟! البته آن قدر نامرد هستند که اسباب نارضایتی را فراهم آورند و بعد تحریک کنند که علیه ما تظاهرات کنید، تا ما آن را به سوی اهداف خود هدایت کنیم. منتهی آشکار نمیگویند.
تظاهرات مذهبیها:
*- اولین حُسن مذهبیها، این است که "ولایت شیطان" را نپذیرفتهاند و لذا منفعل خواست، دستورالعملها و بازیها و مکرهای آنان نمیشوند، و اتفاقاً همین ویژگی در مذهبیها، بیش از هر ویژگی دیگری، لامذهبها را عصبانی میکند.
*- دومین حُسن مذهبیها این است که در "دوست شناسی و دشمن شناسی" بصیر هستند؛ لذا آن چه مورد سوء استفاده و خوشایند دشمنان باشد را وقعی نمینهند، اگر چه خودشان نیز به زحمت مضاعفی بیافتند. و همین ویژگی بر ناامیدی و کینهی "لامذهبها" میافزاید.
*- سومین حُسن مذهبیها این است که چون "جهانبینی اسلامی" دارند، همه چیز را از زاویهی "شکم و نیز زیر شکم" نگاه نمیکنند؛ این بینش لامذهبهایی است که پیرو مذاهب مادی هستند. برای مذاهب خود اسم میگذارند و به آخر هر اسمی نیز یک «ایسم» اضافه میکنند تا قشنگ و علمی به نظر آید، ولی بطن هیچ کدام به غیر "من گرایی"، "خودپرستی"، "لذتگرایی" با محوریت "شکم و زیر شکم دیدن خود" نیست که حاصلش جز همین تحمیل ظلم، جنایت، فقر، فساد، استعمار و استثمار نمیباشد.
*- حُسن دیگر مذهبیها این است که نه تنها هدف و اهداف اصلی خود را فراموش نمیکنند، بلکه هیچگاه فروع را در پای اصول قربانی نمیکنند، تا دشمن رخنه کرده و بر آنها مسلط گردد.
*- از فضیلتهای دیگر مذهبیها این است که چون بصیر هستند، "تظاهرات" را صرفاً در تجمع و حضور خیابانی نمیبینند، بلکه اهداف و خواستههای خود را با "سعی، تلاش، کار، جهاد، استقامت و ..." ظاهر میسازند و اتفاقاً همین امر، مانند خواری به چشم "لامذهبها" فرو رفته است. ناراحتند که چرا به رغم این همه مصائبی که بر این ملت تحمیل کردهاند، مملکت به هم نمیریزد و مردم دائم به خیابانها نمیریزند تا آنها بهره ببرند.
*- و حُسنها و فضیلتهای دیگر ایمانی، تقوایی، اخلاقی، انسانی، ایثار و مقاومتی مردم مذهبی.
تظاهراتها:
تمامی تظاهراتهای مذهبیها، علیه مفاسد همین لامذهبهای ظاهری است؛ [البته بدان جهت "لامذهبی ظاهری" گفته شد که "لامذهب حقیقی و واقعی" وجود ندارد، بلکه اگر کسی در مذهب (راه) دین الهی و حق قرار نگرفت، حتماً در مذهب (راه) دین شیطانی و باطل قرار میگیرد.]
بنابر این تمامی تظاهراتهای مذهبیها، چه شعارش بر علیه استکبار جهانی به سردمداری امریکا و انگلیس باشد، چه علیه اشغالگریهای رژیم جعلی و تروریست اسرائیل باشد، چه علیه فرهنگ منحط فحشای عمومی و علنی باشد (که اسمش را "دو تا تار مو" گذاشتهاند تا قبحش دیده نشود)، و چه علیه فساد اقتصادی و ... باشد، همه با یک هدف و در یک راستا و تظاهرات علیه تحمیل دین و مذهب شیطانی و آثار تخریبیاش، چون فقر، بیکاری، اعتیاد، ناامنی و ... میباشد. لذا منفعل این شعارهای سخیف و جوسازیها نمیشوند و راه خود را پیش میروند.
نکته:
تظاهرات یک عده مردمی که گمانش این بود که در رأی گیری تقلب شده و حقشان ضایع شده، به مذاق آنها خوش آمده است و دوست دارند نه یک بار، بلکه چندین بار دیگر چنین اتفاقی بیافتد. مثلاً هزار نفر، دو هزار نفر و چه بهتر اگر پنجهزار نفر، در اعتراض به نابسامانیها، سوء مدیریتها، تورم، بیکاری، مشکل مسکن و ...، بیرون بریزند، بعد سریعاً امریکا، انگلیس، اسرائیل، فرانسه، آلمان و ... دست به کار شوند، سفارتخانههایشان فعال شود، گروهکهای تروریستی و غیر تروریستی را مانند منافقین، کومله، سلطنتطلبها و ... را با هم متحد و بسیج کنند، اشرار را نیز جهت ایجاد آشوب، آتش زدن، ضرب و شتم و قتل به کارگیرند؛ رسانههای زنجیرهای صهیونیستی را متمرکز کنند؛ قربانیان خود را به نام این و آن کنند ... و خلاصه شاید این بار نتایج بهتری بگیرند.
مقام معظم رهبری (31/5/1395):
« در ایّام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کردهاید و دارید میکنید، دست بیگانهها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی -منبابمثال یک اعتراض به انتخابات- میکنید امّا این کاری که دارید میکنید مورد استفادهی دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانهی بنده است که میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگری فکر کنند. وارد شدند؛ بعد دیدید از درونش چه درآمد؛ گفتند «انتخابات بهانه است، اصلِ نظام نشانه است. »
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا دیدهاید که این مذهبیها فقط به دوتا تار مو حساس هستند و هیچ گاه برای فقر، بیکاری، مشکل مسکن و ... تظاهرات نمیکنند؟! پاسخ چیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7988.html
کلمات کلیدی:
سیاسی