پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آنها باید بروند دنبال این که چطور میتوانند اثبات کنند؟! نه این که دیگران بروند دنبال این که چطور میشود رد کرد؟! و به فرض که چنین باشد، چه ربطی به الزامی نبودن وجود خدا دارد که تازه گفته شود (واضح است) ؟!
همیشه دقت کنیم که ابزار شناخت انسان، چه در علوم طبیعی (تجربی)، چه در ریاضیات، چه در علوم نظری (فلسفه، اندیشه، اعتقادی)، "عقل" میباشد، بنابر این، هر سؤالی را باید به "عقل" ارجاع داد و سپس تحقیقات علمی را آغاز نمود و نتایج حاصله را نیز به عقل ارجاع داد تا "حکم قطعی" را صادر کند.
حالا همین سؤال را که در عرصه علوم تجربی مطرح شده و به نفی خدا (علوم نظری) رسیده را به "عقل" ارجاع دهیم:
●- آیا وقتی نظریهای به ذهن شخص یا گروهی میرسد، صاحبان آن باید تحقیق و اثباتش کنند، یا دیگران باید با دلایل متقن نفیاش نمایند؟!
●- چگونه میتوان برای نفی عالَم یا عوالم یا موجوداتی که وجودشان اثبات نشده، اقامه دلیل نمود؟ آیا میتوانند دلیل از علم تجربی آورند [مثلاً بگویند ما تمام عالم هستی را گشتیم، چنین عالَم یا موجودی نبود] و یا دلیل عقلی آورند، در حالی که عقل میگوید: "مدعیِ وجود باید اثبات کند که هست"؟!
●- به فرض که در عوالم دیگر، موجوداتی پیچیدهتر از انسان باشند، چه دلیل عقلی و ضرورتی وجود دارد که آنها نیز به تکنولوژی صنعتی نیاز داشته باشند؟
در همین زمین، فقط انسان است که به تکنولوژی صنعتی نیاز دارد. نه پرندگانی که در یک پرواز ممتد، قاره پیمایی میکنند هواپیما میخواهند – نه خزندگانی که روی زمین و یا داخلی تونلهایی که خودشان حفر میکنند، نیازی به ریل و قطار دارند – نه انواع ماهیان ریز یا غول پیکر اقیانوسها نیاز به زیر دریایی دارند و نه حیوانات تندرو یا کندرو، نیاز به خودرو یا دوچرخه دارند و ... .
مورچه و موریانه، برای ساختن آن لانههای پیچیده، دانشکده معماری و ابزار ساختمانسازی نمیخواهد – زنبور عسل، نیازی به آزمایشگاه، تجزیه و ترکیب شیمیایی و بالاخره تبدیل شهد انواع گُلها به انواع عسلها ندارد – جانواران بسیاری که چشم یا گوش ندارند، هیچ نیازی به سیستمهای راداری صنعتی ندارند و نه تنها هر حرکتی را تشخیص میدهند، بلکه به واسطه امواج صوتی، حرارتی و یا شیمایی، تمامی مشخصات موجود را تشخیص میدهند و حتی آنالیز میکنند و ... .
●- بنا بر این، هیچ ضرورتی ندارد که اگر موجودی در سیارات و یا آسمانهای دیگر باشد، حتماً با تمام پیچیدگیهای [به قول خودشان بیشتر از انسان]، به تکنولوژی صنعتی نیز نیازمند باشند.
فرشتگان:
انواع و اقسام فرشتگان، در زمین و سیارات و آسمانهای دیگر هستند و هر کدام نحوهی حیات، مأموریت و فعالیتهای ویژهی خود را دارند. حتی تمامی امور حیات در همین زمین، از حرکت بادها و ابرها گرفته، تا الهامات ذهن بشر، تا تقسیم ارزاق، تا حفاظت از انسان، تا ثبت عملکردها، تا بالا بردن دعا، تا پایین آوردن استجابت ... و خلاصه هر چه که به ذهن بشر خطور کند یا نکند، توسط فرشتگان مأمور الهی انجام میگیرد. آنها ما را میبییند و ما آنها را نمیبینیم و به هیچ ابزار صنعتی و تکنولوژی دستساز نیز نیاز ندارند. البته هر گاه بگویید "فرشته"، چون منتهی به خدا میشود، نفی میکنند و خرافه میخوانند، اما خودشان به دنبال موجودات برتر از انسان در فضا میگردند!
بشر نادان و متکبر:
نوع بشر، با تمامی پیشرفتهای علمیاش، هم بسیار نادان است و هم بسیار متکبر. از یک سو نه تنها نمیداند در سیارات یا آسمانهای دیگر چه خبر است، بلکه حتی به زمین و موجوداتش نیز اشراف کامل علمی پیدا نکرده است و هنوز در وجود خودش نیز به اکتشافات جدیدی میرسد؛ از سویی دیگر، چون متکبر است، گمان میکند که اگر موجودی باشد، هر چقدر هم کاملتر باشد، باید مثل انسان باشد، دست و پا و چشم و گوش داشته باشد و به تکنولوژی (ابزار صنعتی) نیز نیازمند باشد!
***- اگر دقت کنید، یکی از مهمترین اهداف در پروژههای فضاشناسی (ناسا یا ...)، بررسی احتمال وجود حیات در سیارات دیگر میباشد؛ به همین جهت، پیش و بیش از آن که دنبال موجودی بگردند، به دنبال "آّب" میگردند، چرا که "آّب" برای موجودات زمینی، عامل حیات و بقای مادی میباشد.
به سبب همین نادانی و نیز تکبر، وقتی در مورد موجودات فضایی، وارد عالَم تخیلات فضایی میشوند نیز موجوداتی مثل انسان را تصور میکنند و غالباً بسیار زشت و مخوف نیز صورتگریاش میکنند و در نهایت آن موجودات خیالی را نیازمند به تکنولوژی (نیاز بشر) میخوانند.
بدیهی است که در دریا، باید به دنبال موجود زندهی دریایی گشت، و در صحرا باید دنبال موجود زندهی صحرایی گشت، پس در فضا نیز باید دنبال موجود زندهای متناسب با همان محیط گشت. مثلاً اگر موجودی در مریخ، مشتری یا اورانوس باشد، حتماً ویژگیهایش منطبق با همان محیط است، نه با زمین. منتهی بشر نادان و متکبر، در فضا نیز دنبال موجوداتی با مشخصات موجودات زمینی میگردد(؟!)
انسان کافر و ملحد:
اما، نکته جالب و قابل توجه اینجاست که دقت کنیم، این دانشمندان و نیز نظریهپردازان کافر و ملحد، چه در اکتشافات زمینی و چه فضایی، آخر هر کشف یا حتی نظریه و تخیلی را به "نفی خدا" میرسانند؟!
میگویند: کشف کردیم که مغز انسان حافظهی دراز مدت و کوتاه مدت دارد، پس خدا نیست – کشف کردیم که معده غذا را هضم میکند، پس خدا نیست – چندین ژن را شناختیم، پس خدا نیست - توانستیم چند هزار کیلومتر به فضا برویم، پس خدا نیست – کمی از انفجارات اتمی خورشید را شناختیم، پس خدا نیست ... و حتی چون فلان نظریهی اثبات نشده را داریم، پس حکم قطعی میدهیم که خدایی نیست!
حال اگر بپرسید که این قضیه (صورت مسئله)، چه ربطی به آن حکم قطعی دارد؟ چیزی شبیه همان صورت مسئله طولانی میشود که پس از طرح دهها معلوم و مجهول، میگوید: «پیدا کنید پرتقال فروش را»!
خدا – خالق و حکم عقل:
در زمین نتوانستند اثبات کنند که "خدا نیست"، در فضا به دنبال دلایل و شواهدش میگردند! میخواهند با پیشرفت تکنولوژی و ابزار صنعتی، تمامی عالم هستی را تجربه کنند، بعد بگویند: «ما گشتیم و خدایی نبود!» گویی خدا را نیز موجودی مانند انسان، اما بزرگتر و پیچیدهتر فرض کردهاند که اگر باشد، لابد در آسمان و سیارهای زندگی میکند! چنان که در تورات و انجیل، او را به زمین آوردند، یا در فلسطین سکنایش دادند و یا به صلیبش کشیدند!
*- بالاخره اگر وجود خالقی که خودش مخلوق نباشد – پدیدآورندهای که خودش پدیده نباشد – علت تامهای که خودش معلول نباشد (واجب الوجود)، "حکم قطعی عقل" است، دیگر زمین و فضا ندارد؛ احکام عقلی همه جا یکسان و ثابت میباشد.
*- بالاخره اگر هزاران هزار عالَم دیگر نیز کشف شود، و در هر کدام نیز هزاران هزار موجود زندهی دیگر کشف و شناسایی شوند، همه و همه دلایل مضاعفی بر وجود خالق آنها و خالق کل عالم هستی میباشد و نه دلیلی برای نفی او.
سؤال:
از منکرین خدا بپرسید: «اگر عالم هستی خالقی داشته باشد، آیا باید علیم، حکیم و قادر باشد و کار او باید علمی باشد یا غیر علمی؟» پس اگر باید علمی باشد، چرا هر کشف علمی و یا حتی هر نظریهی ثابت نشده را به ادعای "خدایی نیست" منتهی میکنید؟! آیا این نتیجهگیری، غیر عقلی، غیر منطقی و غیر علمی نمیباشد؟!
●●- آیا اگر علمی ظهور یافت و شما کشف کردید، پی به علیم میبرید و یا مدعی میشود چون علمی را کشف کردیم، پس علیمی وجود ندارد؟ اگر نظم دیدید، پی به ناظم میبرید، یا میگویید: چون نظمی را کشف و مشاهده کردیم، پس ناظمی نیست؟! - اگر حرکتی را دیدید، پی به محرک میبرید یا میگویید: چون حرکت را کشف کردیم، پس محرکی نیست؟! ... اگر ظهور هستی را در زمین و آسمان و ...، دیدید، پی به هستی بخش میبرید، یا میگویید: چون ظهور هستی در ماهیات گوناگون را همه جا میبینیم، پس هستیبخشی وجود ندارد؟!
پس این انکارها، همه از عناد و لجاج است، نه این که از کشف علمی و یا حتی نظریهی اثبات نشده و یا حتی تخیلات و تصورات ذهنی باشد.
مرتبط:
چگونه میتوان نظریه یوفوها را ( کنترل انسان توسط موجودات فضایی) را رد کرد؟ (3 مهر 1395)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چطور میتوان نظریهی جهان شبیه سازی شده و برخورداری موجودات برتر از تکنولوژی پیچیدهتر را رد کرد؟! از این نظریه نتیجه میگیرند که خدایی نیست؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8129.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی