پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خیر، این یک جملهبندی به ظاهر زیبا و به باطن گمراه کننده از شناخت، یاد (ذکر)، قرب و لقاء الله میباشد. تنها راه توجه و قرب الهی، همان است که خودش فرموده؛ بندگی یعنی معرفت، ایمان و اطاعت؛ اما برخی میخواهند به خدا نیز درس توحید دهند!
خداوند سبحان، علیم، حکیم، رحمان، رحیم، قادر، خالق، جواد، کریم، رازق، غفور، شاکر و ... (سایر اسمای کمالیه) میباشد، اما ظهور این اسماء کجاست که ما بشناسیم تا عارف شویم؟ در "فعل" او. حال آیا کسی میتواند بگوید که من جلوهی خدا را کنار میگذارم تا به خودش نگاه کنم؟! حتی محبت به خداوند سبحان نیز همینطور است، چه محبت حبیت الله صلوات الله علیه و آله باشد، چه محبت دیگران. محبت نیز باید ظهور و بروز (مودت) داشته باشد؛ حال سؤال میشود که محبت به خداوند متعال را چگونه میشود اظهار نمود؟! پس فرمود: که در مودت به ایشان تجلی یافته و ظاهر میگردد – در دوست داشتن بندگانم تجلی یافته و ظاهر میگردد.
●- موضوع را باید از دو وجه "مثبت و منفی" مورد بررسی قرار داد.
وجه مثبت:
وجه مثبت این است که اساساً وقتی کسی جز خدا را میبیند، خدا را نمیبیند. لذا این توجه خالصانه، اختصاصی به مراتب بالای رشد عرفانی ندارد، بلکه این رشد از آغاز نیز به همین شرط محقق میگردد. "لا إله الاّ الله، وَحدَهُ لا شَریکَ له" یعنی همین.
وجه منفی:
وجه منفی قضیه این است که دغدغهی برخی اصلاً قرب به حق تعالی و دیدن یا ندیدن خداوند (به معنای لقاء الله) نمیباشد، بلکه تنها درد، بغض و حرص آنها، محبت و مودت مؤمنان، نسبت به رسول الله و اهل بیت ایشان صلوات الله علیهم اجمعین میباشد که صریح دستور و تأکید پروردگار محبوب و معبود است؛ تا جایی که میفرماید: بگو هم آن بشارت بزرگ، همین "مودت" است و هم تمام اجر و نتیجهی رسالت، در همین"مودت (ظهور و بروز محبت) "، تجلی یافته و محقق میگردد.
« ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ »
ترجمه: اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهيم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است.
یعنی رشد، کمال، قرب الی الله و سعادت دنیا و آخرت بشر و نیز مشمول تمامی وعدهها مبشرانهی خداوند سبحان شدن، در گرو همین «محبت و مودت» نسبت به ایشان میباشد و البته خداوند متعال "شاکر" این محبت و مودت خالصانه میگردد؛ یعنی نه تنها آن را ضایع ننموده و به ثمر مینشاند، بلکه اجر و پاداش مضاعف نیز عطا مینماید.
دیدار خدا (لقاء الله):
البته که هدف غایی اهل ایمان و عمل صالح، رشد و قرب به معبود و دیدار و لقای محبوب است؛ چنان که هر کس دیگرانی را (مظاهر گوناگون دنیا) را هدف و معبود قرار دهد، تمامی تلاشش را به قرب و لقای محبوبش (متاع دنیا و لذایش آن) معطوف میدارد. اما، سؤال اینجاست که:
●- آیا "لقای خداوند سبحان"، چون لقا و دیدار اشیاء یا سایر جانداران میباشد؟! بهطور قطع خیر؛ چرا که خداوند متعال "جسمیت" ندارد.
●- اگر لقای خداوند سبحان (منزه از صفات مخلوق)، دیدار مستقیمی با چشم سر باشد، پس آن امیدواری که قدم در راه عرفان و سیر و سلوک گذاشته، از ابتدا تا انتهای راهش، چه چیزی را میبیند که بتواند غیر از او را نبیند؟! خدا که با چشم دیده نمیشود تا او فقط خدا را ببیند و غیر او را نبیند.
●- در این بازیها و مراسم شگفتیآور و خوشحال کننده (سورپرایز - surprise )، در مراسمها میبنید که چشم طرف را میبندند و او را وارد اتاق یا سالنی میکنند، بعد که چشمش را باز میکنند، یهویی میبیند که برایش جشن گرفتهاند، و همه دور کیک تولد جمع شدهاند و ...؛ حال آیا عرفان که از "معرفت" گرفته شده و به معنای "شناخت" میباشد و سیر و سلوک نیز یعنی این که کسی چشمش را ببندد و خود را فریب دهد که "جز خدا نمیبیند" و انتظار داشته باشد که در قیامت این چشمبند را باز کنند و ناگهان یک موجود عظیمی به نام "خداوند" را ببیند؟!
انسان بیبصیرت، کور محشور میگردد:
حیات و زندگی در دنیا، بازی، شوخی، چشمبندی و یا کاری بیحساب و کتاب و گذری نمیباشد؛ بلکه حقیقتی بسیار عظیم و جدی است. آخرت نیز چیز جدایی از حقیقت این دنیا نیست، بلکه "یوم الحشر"، «یوم الجمع»، «یوم الفصل» و «یوم الجزاء» میباشد؛ یعنی همگان را محشور میکنند، در عرصهی قیامت جمع میکنند، سپس بر اساس چگونگی حیات اعتقادی و عملیشان در دنیا، فصل یا جدا سازی میکنند و بالاخره هر کدام را به جایگاه مناسب خود فرستاده و به نتیجهی عملشان در دنیا میرسانند. از این رو فرمود: کسی که در دنیا کور و بیبصیرت باشد، در آخرت نیز کور محشور میگردد:
« وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا » (الإسراء، 72)
ترجمه: و هر كه در اين [دنيا] كور[دل و بیبصیرت] باشد، در آخرت [هم] كور و گمراهتر خواهد بود.
نظر به وجه الله:
بنابراین، اگر کسی در دنیا نظری به "وجه الله" نداشته باشد، در آخرت نیز نخواهد داشت و به یُمن لقاء الله، با صورتی بشاش و مقام رضا نمیرسد، بلکه در لقاءاش (ملاقاتش)، نظر به وجه قهر و غضب الهی دارد. یعنی بالاخره همه به لقاء الله میرسند، ولی یکی به لقای رحمت و دیگری به لقای غضب الهی میرسد.
به این آیات دقت و در مضامین آن تأمل نماییم:
« فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا » (الإنسان، 11 و 12)
ترجمه: پس خدا [هم] آنان را از آسيب آن روز (قیامت) نگاه داشت و شادابى و شادمانى را به آنان القا نمود * و به [پاس] آنكه صبر كردند بهشت و پرنيان پاداششان داد
« وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ * وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ * تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ » (القیامة، 22 تا 25)
ترجمه: آرى در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است * و به پروردگارش مینگردد * و در آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده است * زيرا مى داند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مىشكند.
نظر به غیر خدا:
حال با توجه به توضیحات فوق، معلوم میشود که مقصود از جنبهی مثبت، نظر به وجه الله و قطع از ماسوی الله چیست؟!
مقصود این است که همه را تجلی خدا میبیند، همه را اسم (نشانه) خدا میبیند، همه را آیه (دلیل و راهنما) به سوی او میبیند، نه این که با همه قهر میکند و آنها را به طور کلی کنار گذاشته و مورد بیتوجهی و بیمهری قرار میدهد.
پس این همه آیات قرآن کریم در تصریح ضرورت اطاعت و تبعیت از پیامبر اکرم و هم چنین اطاعت از اولی الامر و مودت نسبت به آنان، برای چیست و برای کیست؟!
کسی که این اسمها و آیات الهی را در این دنیا نبیند، اساساً از خداوند متعال روی برگردانده است، نه از این آیات. اگر چه خودش را فریب دهد و بگوید: « من فقط خدا را میبینم »! این حرفها همه دروغ است و تحققش نیز محال است و فقط برای انحراف و قطع بندگی و اتصال بندگان با معبود و محبوب به صورت شعاری بیان میگردد.
نه کسی که پا، پله، نردبان یا آسانسور را کنار بگذارد، به طبقات فوقانی یک بنا راه مییابد، و نه کسی که مدرسه و دانشگاه و حوزه و البته «معلم و کتاب» را کنار بگذارد، ناگهان چشمش به علم باز میشود؛ نه کسی برق و سیم کشی و لامپ را کنار بگذارد، به روشنایی در شب تار میرسد، و نه کسی که توجه به اسما، آیات و نشانههای الهی – که در رأس آن حضرات محمد رسول الله و اهل بیتش علیهم السلام میباشند – و نیز قرآن، نماز و اطاعت را کنار بگذارد، رشد نموده و به به مقام قرب و لقای مسرور الهی میرسد.
●- پس روی برگرداندن از اهل عصمت علیهم السلام، کنار گذاشتن آنها، نداشتن محبت آنان در قلب و بالاخره عدم اطاعت و تبعیت از آنان، سبب بسته شدن راه رشد و لقای محبوب میگردد.
●- پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، فاطمه الزهراء و سایر امامان علیهم السلام، همه "وجه الله" هستند و لقاء الله در بهشت نیز "نظر به وجه الله" است.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
میگویند: انسان پس از تزکیه، به جایی میرسد که فقط خدا را میبیند و در دلش جز محبت خدا، محبتی وارد نمیشود؛ حتی محبت اهل بیت (ع)؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8789.html
عضویت در کانال اختصاصی "ایکس - شبهه"
کلمات کلیدی:
اعتقادی