سایتی ادعا کرده که معاویه و امام علی (ع)هردو مومن بودند و فقط باهم اختلاف داشتند این دلیل نمیشود که به او فحش داد؛ و حتی در اثبات آیهای آوردهاند که میگوید: اگر دو مومن باهم اختلاف داشتند میانشان آشتی دهید و درادامه ادعا کرده که یزید شرب خمر نمیکرد و میمون باز نبود.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ایا برای ادعاهایش دلیلی هم دارد، یا همین که ادعا کرده، کافیست تا مخاطبین تردید نمایند و برای ردش دنبال دلیل باشند؟!
اشکال در همان ابتدای بیان است که حکم داده معاویه لعنة الله علیه نیز مؤمن بوده است، و سپس بر اساس آن حکم غلط، طرح قضیه نموده است! درست مانند اعراب متعصب در دورهی جاهلیت که همین را گفتند و هم خود بیچاره شدند و هم مسلمانان را در طول تاریخ بیچاره کردند.
از ابتدای اسلام تا کنون مشکل اصلی همین بوده که کفار نفوذی (منافقان)، سعی کردند معنای "اسلام، مسلمان و مؤمن" را در ذهن مردم چنان مخدوش کنند که «کافر را مؤمن – ظالم را عادل – فاسق را متقی – جاهل را عاقل – متحجر را روشنفکر و امروزی – و بالاخره باطل را نیز حق بدانند و بخوانند. امروز نیز همینطور است، چنان که جانیان روزگار را مدافعان حقوق بشر مینامند!
البته هوشیار باشیم که این مساوی قرار دادن هدایت شده و هدایت کننده از یک سو با گمراه شده و گمراه کننده از سوی دیگر، گام نخست است، در گام بعدی، "حق را باطل و باطل را حق" معرفی نموده و جلوه میدهند و سپس خق را به مسلخ کشیده و سر میبرند؛ چنان که خوارج امیرالمؤمنین علیه السلام را متهم گردند و گفتند: «باید بیایی استغفار نمایی» و با او جنگیدند و سپس ترورش کردند – با امام حسن مجتبی علیه السلام نیز همین کار را کردند، و بعد از مساوی خواندن معاویه با او، ایشان را «ذلیل کننده مؤمنان» خواندند و سپس ترورش کردند - و کوفیان و شامیان و ... نیز سید الشهداء، امام حسین علیه السلام را "خارجی" (خروج یافته از دین) خواندند و فتوا به مباح بودن خونش دادند و سپس ریختن خونش را واجب و ثواب اعلام نمودند و بر سر اسلام و مسلمین آن آمد که دیده و میبینیم! و امروز نیز مسلمانان را تروریست، و تروریستها را مردم - جنگجویان تجزیه طلب – مدعیان به حق و ... میخوانند!
«قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یهِدِّی إِلَّا أَنْ یهْدَى فَمَا لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ» (یونس علیه السلام، 35)
ترجمه: بگو آیا از شریكان شما كسى هست كه به سوى حق رهبرى كند بگو خداست كه به سوى حق رهبرى مىكند؛ پس آیا كسى كه به سوى حق رهبرى مىكند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا كسى كه راه نمىنماید مگر آنكه [خود] هدایت شود؛ شما را چه شده چگونه داورى مىكنید؟!
●- آن اسلامی که در آن معاویه لعنة الله علیه با امیرالمؤمنین علیه السلام، هر دو مؤمن و برابر خوانده شوند، چگونه اسلامی است؟! پس، باید دید امیرالمؤمنین علیه السلام، به چه ایمان داشت که معاویه و یزید لعنت الله علیهما، هرگز به آن ایمان نیاوردند؟!
الف – اگر چه این معاویه لعنة الله علیه بود که دستور داد به امیرالمؤمنین علیه السلام (حتی پس از شهادت ایشان) در منابر و حتی قنوت نماز فحش دهند، اما فخش دادن، به هر کسی که باشد، و از سوی هر کسی که باشد، بسیار بد (مذموم) و معصیت است؛ در حدیث فرمود: فحاش وارد بهشت نمیشود – اما "لعن نمودنِ" دشمن خدا و دشمن رسول الله صلوات الله علیه و آله، و دشمن اسلام و مسلمین، و دشمنان بشریت و انسانیت [که فحش نیست]، بسیار کار صوابی (درست و خوبی) میباشد، چرا که "لعن درست"، بیانگر شعور و تشخیص و بصیرت و دشمنشناسی است؛ یعنی دور دانستن از رحمت الهی؛ و مسلمان آگاه و بصیر و مؤمن، باید دوست شناس و دشمن شناس باشد و بداند چه کسانی در پوشش رحمت الهی قرار دارند و چه کسانی ندارند؛ تا کارش به اینجا نرسد که بگوید: «معاویه و علی، هر دو مؤمن بودند». چنین نظریهای، اگر از روی کفر و نفاق و دشمنی نباشد که هست، از بلاهت کامل نشأت میگیرد.
ب – در آیهای که فرموده اگر دو گروه مؤمن اختلاف نمودند، بین آنها آشتی دهید، اولاً سخن از دو گروه مؤمن دارد، نه کافری چون معاویه و مؤمنی چون امیر مؤمنان – یا کافری چون یزید، و مؤمنی چون امام حسین علیه السلام؛ ثانیاً ادامه داده که اگر یکی از آنها زیر بار حق نرفت، حتماً با او آنقدر بجنگید که مجبور شود حق را بپذیرد و تابع امر الله گردد. مانند معاویه لعنة الله علیه که در زمان حکومت حضرت امام علی علیه السلام نیز نه تنها زیر بار امر "خلیفة المسلمین" نرفت، بلکه علیه او لشکرکشی نمود؛ و این کفر و عصیان آشکار، در حالی رخداد که همان مسلمانان، در زمان خلفای سه گانه، میگفتند: «بیعت با خلیفه واجب است و علی باید بیعت کند» و امام حسین علیه السلام را نیز به خاطر بیعت نکردن با ملعون کثیفی چون یزید، یاغی خوانده و خونش را مباح کردند!
«وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (الحجرات، 9)
ترجمه: و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یكى از آن دو بر دیگرى تعدى كرد با آن [طایفهاى] كه تعدى مىكند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد؛ پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت كنید كه خدا دادگران را دوست مىدارد.
●- پس نه تنها مصداق مؤمن را در آیه تحریف نمودهاند، بلکه آیه را نیز به نفع خود تأویل نمودهاند و البته آیه را سانسور و تجزیه نیز کردند و ادامهاش را نخواندند تا مردم نفهمند چه تکلیفی در مقابل معاویهها داشته و دارند.
ج – آیا ما وقت بگذاریم و ثابت کنیم که معاویه و یزید، چه کفار ملعون، کثیف و جنایتکاری بودهاند؟! آیا این خودش به نفع پیروان آنان نمیباشد؟! آیا بدین معنا نیست که در کفر، ظلم و فسق آنان تردید هست و ما سعی در اثبات و رفع تردید داریم؟!
هیچ نیازی نیست که ما و شما، کفر، ظلم و فسق آشکار این خاندان ملعون را به اثبات رسانیم، اگر اهل بیت علیهم السلام را قبول ندارند، مورخان معتبر را قبول ندارند، کافیست بروند معتبرترین کتب اهل سنت را بخوانند که سراسر سند حدیثی در لعن آنها توسط پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و نیز تصریح در هرگز اسلام نیاوردن آنها میباشد؛ و اگر آنها را نیز قبول ندارند، باید ادعای نزول وحی جدیدی به خودشان را بنمایند!
1- حَدَّثَنَا خَلَفٌ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ بن سعید عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُمْهَانَ عَنْ سَفِینَةَ مَوْلَى أُمِّ سَلَمَةَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ جَالِسًا فَمَرَّ أَبُو سُفْیَانَ عَلَى بَعِیرٍ وَمَعَهُ مُعَاوِیَةُ وَأَخٌ لَهُ ، أَحَدُهُمَا یَقُودُ الْبَعِیرَ وَالآخَرُ یَسُوقُهُ،فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَعَنَ اللَّهُ الْحَامِلُ وَالْمَحْمُولُ وَالْقَائدُ وَالسَّائِقُ (انساب الاشراف. بلاذری، ج5 ص136.ط دار الفکر)
ترجمه: از ام سلمه منقول است که پیامبر(ص) جایی نشسته بود که ابوسفیان رد شد و سوار بر چهارپایی بود، و معاویه و برادرش همراه او بودند که یکی حیوان را میراند و دیگری ازپشت پی میکرد، پس رسول الله (ص) فرمودند: خداوند لعنت کند حمل کننده وحمل شونده و راه برنده و دنبال کننده را. [این نقل، در بیشتر کتب معتبر اهل سنت آمده است].
2- اسحاق بن ابراهیم نیشابوری: « سَمِعْتُ عَلِی بْنِ الْجَعْد یقُول: ماتَ وَالله مُعاویةَ عَلی غَیرِ الْإسلام» (مسائل الإمام أحمد بن حنبل، إسحاق بن إبراهیم بن هانئ النیسابوری ص 408، ح 1866)
ترجمه: اسحاق بن ابراهیم نیشابوری از علی بن جعد شنیدم که میگفت: به خدا قسم معاویه با دین اسلام از دنیا نرفت.
3- سعید بن جبیر میگوید: ابن عباس در مكه در عرفه بود و از من پرسید: چرا مردم «لبیلك اللهم لبیك» نمیگویند؟ گفتم: از معاویه میترسند! ابن عباس از چادر خود بیرون آمد و گفت: لبیك اللهم لبیك، گرچه معاویه بدش بیاید. ابن عباس اضافه كرد: خدایا! اینها را لعنت كن زیرا به خاطر دشمنی با علی (ع) سنت پیامبر (ص) را ترك كردهاند. (سنن نسائی، 5/253).
4- علی (ع) هنگامی كه شامیان (لشکر کشی معاویه علیه خلیفة المسلمین) قرآنها را بر نیزه برافراشتند، در سخنرانی خود فرمود: ای بندگان خدا! بر من از همه واجبتر است كه دعوت به كتاب خدا را بپذیرم، ولكن معاویه و عمرو بن عاص اهل قرآن و اهل دین نیستند. من آنها را بهتر از شما میشناسم، بچه بودند كه با آنها مصاحبت داشتم و وقتی بزرگ شدند با آنها همنشینی داشتم. آنان بدترین كودكان و شرورترین مردان بودند. اینها قرآن را بر نیزهها نیفراشتهاند كه آن را قدر نهند، بلكه این كار نیرنگی است. فقط یك ساعت بازوان خود را به من عاریت بدهید (تاریخ طبری، ج 6، ص 27 و تاریخ ابن اثیر، ج 3، ص 136).
5- ابن عماد حنبلی، به نقل از التفتازانی در "شرح العقائد النسفیه" مینویسد: همه این نظر را دارند که میتوان کسانی را که حسین را کشتهاند یا به این کار دستور دادهاند، یا اجازه این کار را دادهاند، یا به این کار راضی شدهاند را لعنت کرد. (شذرات الذهب 1: 68 - 69)
6- ابن ابی الحدید میگوید: معاویه نه از آن جهت دوزخى است كه على را تهدید كرده یا با وى جنگیده است، بلكه بدان سبب كه عقیدهی درست و ایمان راستى نداشته است؛ و او و پدرش از سران منافقان بودهاند و هرگز از صدق دل مسلمان نگشتند؛ بلكه فقط اظهار مسلمانى كردند. و حرفهاى معاویه و آنچه از زبانش در رفته و سخنانى كه از او ثبت و حفظ گشته آن قدر هست كه ثابت مىنماید عقیدهاش فاسد و ناخالص بوده است. (شرح نهج البلاغة، ج10،ص226)
یزید لعنت الله علیه:
یزید، خودش به کفر خودش بارها اذعان نموده است، به ویژه آن هنگام که سر بریدهی سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام را برای او آوردند و با چوب خیزران به دندانهای مبارک میزد و چنین میسرود:
« ای کاش پیران و گذشتگان قبیله من که در بدر کشته شدند، زاری کردن قبیله خزرج را از دم نیزه و شمشیر می دیدند - از شادی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید دستت درد نکند – آنقدر مهتران و بزرگان آنها را کشتیم تا با کشتگان ما در بدر برابر گردی - خاندان هاشم با سلطنت بازی کردند، نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد. من زاده خندف نیستم اگر از فرزندان احمد(ص) در مقابل آنچه به ما کردند انتقام نگیرم»
شراب خواری یزید در ملاء عام - آلودگی یزید به شرب خمر و بدمستی آن چنان واضح و آشکار بود که حتّی در حضور گروههایی که از شهرهای دور و نزدیک به دیدنش میآمدند دست بردار نبود و در برابر نگاه دیگران با جرأت آن را مینوشید. (البدایة والنهایة، ابن کثیر، 1408 ق، ج 8، ص 235 و 236)
سگ بازی و میمون بازی یزید – یعقوبی، در تاریخ مشهور خود مینویسد: «هنگامی که معاویه بر آن شد تا از مردم برای یزید بیعت بگیرد، ابتدا از زیاد بن ابیه خواست تا مسلمانان بصره را به بیعت فرا خواند. زیاد در پاسخ او نوشت:
«اگر مردم را به بیعت با یزید فرا بخوانیم، یزیدی که سگ بازی و میمون بازی می کند و لباسهای رنگارنگ می پوشد و دائم الخمر است و با آهنگ دف می رقصد در حالی که در میان مردم، حسین بن علی و عبدالله بن عباس و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر حضور دارند، مردم چه خواهند گفت؟ ابتدا فرمانش بده تا یکی دو سال به اخلاق اینان در آید تا شاید امر را بر مردم مشتبه کنیم»! (تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 220)
نکتهی مهم:
●●●- بحث از نامسلمانی معاویه و یزید و امثالهم نیست، چه رسد به مؤمن بودن آنها؛ حتی بحث از کفر، ظلم، جنایت، شرابخواری و میمونبازی آنها نیست، که همگان اعم از شیعه، سنی، مورخان غیر مسلمان و ... به آن تصریح کردهاند؛ بلکه بحث از تطهیر، تبلیغ و ترویج "اسلام معاویهای و یزیدی" میباشد که امروزه در قالب "اسلام امریکایی و انگلیسی" ظهور نموده و آل سعود و وهابیت انگلیسی و گروهکهای تروریستی امریکایی، چون طالبان، القاعده، داعش، النصره و ... را به نام اسلام و قرآن، به جان مسلمانان انداخته است.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
سایتی ادعا کرده که علی (ع) و معاویه هر دو مؤمن نبودند، پس نباید به خاطر اختلافشان به یکی فحش داد، یزید نیز شرابخوار نبوده است؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9406.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3324
- 2 مهر 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی جنگ و جهاد