پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خدای واحد، به هر طریقی که شناخته شود، یک خداست؛ چند پرسش برای ذهن:
●- آیا کسی که فلسفه نخوانده باشد، نمیتواند خداوند سبحان را بشناسد؟! آیا همه باید فیلسوف باشند؟ و فیلسوفان، خداشناسترینها هستند؟!
●- خدایی که برای همگان قابل شناخت نباشد، چگونه خداییست؟!
●- آیا آدمی، چه فلسفه بداند و چه نداند، ابزار شناختی به جز عقل، و ابزار فهم و درکی به جز قلب، و ابزار ارتباطی با عالم محسوسات، به جز حس دارد؟!
●- آیا اگر کسی با براهین عقلی خداشناس شد – یا با فهم و درک قلبی، از طریق توجه به فطرت و ... خداشناس شد – یا از طریق علم به محسوسات، پی به معقولات برد و خداشناس شد و ...، طریق شناختش متفاوت میشود و یا خدایش؟!
به عنوان مثال: اگر کسی خورشید را ببیند - دیگری کور باشد و نبیند، اما گرما و انرژی آن را حس کند - دیگری در محیط ابری باشد، خورشید را نبیند، هوا هم سرد باشد، اما روز و شب را ببیند - دیگری دانشمند باشد و تحقیقات گستردهای در شناخت علمی خورشید داشته باشد و ...؛ شیوه و میزان شناخت متغیر میگردد، یا خورشید؟!
میگویند: نیوتن، با دیدن افتادن سیب از درخت به روی زمین، پی به جاذبه زمین برد؛ اما امروزه کشفیات علمی برای شناخت جاذبه زمین، قدرت و چگونگیهای آن، دیگر به سیب درختی نگاه نمیکند، آیا جاذبه زمین فرق کرده است، یا طریق شناخت؟! حالا اگر نیوتن، یا پیش از او و یا پس او، جاذبه زمین را کشف نمیکردند، جاذبه با همین ویژگیها و خواص، وجود نداشت؟!
نکته:
در چند سال گذشته، این پرسش به طرق گوناگونی مطرح شده است که «آیا این خدا، همان خدای اسلام است، آیا همان الله است، ...»؟ پس اگر دقت شود، مشکل اصلاً "خداشناسی نیست"، بلکه از یک سو ایجاد تشکیک نسبت به اسلام و قرآن مجید میباشد و از سویی دیگر، گرایش دادن عقل و فطرت خداشناسی و خداجویی و خدا دوستی، به خدایی موهوم و بدون تعریف. خدایی که هر کسی بتواند در ذهن خود، هر گونه که دلش خواست، آن را بسازد و در عالم بیرون نیز نامش را روی هر چیزی که دلش خواست بگذارد. یعنی همان شرک دوران جاهلیت بشر، که همچنان ادامه دارد.
الله، خالق، مالک یا ...:
میپرسد: «آیا خالق همان الله است»؟! بعد هم میتواند بپرسد: «آیا رحمان، همان خالق است» - «آیا مالک همان الله و خالق است» و یا ... ؟
اینها همه اسم هستند؛ حال آیا اگر کسی اسم "الله" [که اسم خاص است]، به گوشش نخورده بود، و خدا را به خالقیت و ربوبیّت او شناخته بود، و او را خدا (فارسی)، یا GOD (انگلیسی)، یا Gott (آلمانی)، یا Dieu (فرانسوی)، بنامد، اما مقصودش او باشد، خدایش فرق میکند یا اسمها فرق میکنند؟
بنابراین، اسم یعنی نشانه، و هیچ فرقی ندارد که نامش را چه بگذارند، منتهی اسم باید با مسما انطباق داشته باشد؛ و البته هر اسمی، معرف وجهی از اوست، چنان که معانی حیّ، قیوم، علیم، حکیم، رحمان، رحیم، لطیف، خالق و ... متفاوت است. لذا اگر کسی او را قصد نمود، خواست با او سخن بگوید و یا از او سخن بگوید، هیچ فرقی ندارد که کدام اسم را به کار میبرد، مگر آن که به وجه خاصی توجه نموده باشد، مثل کسی که میخواهد از خالقیت خدا بگوید، و یا از ربوبیت او و یا طالب رزقش باشد و ... . لذا فرمود: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ... - بگو: ««اللّه» را بخوانید یا «رحمان» را، هر کدام را بخوانید، (ذات پاکش یکی است؛ و) برای اوست بهترین نامها!» (الإسراء، 110)
بهترین نامها:
برای اوست بهترین نامها، یعنی هر آن چه که از "کمال" در عالم واقع ببینید و بشناسید، "اسم = نشانه"ی اوست، پس هر اسم با مسمایی که روی هر کمالی بگذارید، اسم اوست. هیچ کمالی نیست که اسمش، اسم خدا نباشد؛ وجود نشانههای چون: رحمت (وجود بخشی)، حیات، قدر و قدرت (اندازه و سلطه بر آن)، علم، حکمت، لطافت، جمال، جلال و ...، همه دلیل بر وجود اوست که به اسمهایی چون: رحمان، حیّ، قادر، علیم، حکیم، لطیف، جمیل، جلیل و ...، میخوانیمش.
خدای اسلام:
بنابراین، خدا، خداست و اگر شخص، دین، مکتب و مذهبی، تعریفی غیر عقلانی از او بدهد و اسمی بی مسمّا و غلطی برای او بگذارد، اوست که خطا نموده، نه این که تعریف خدا متغیر میگردد. لذا اگر کسی (سامری) گفت: این مجسمهی گوساله "إله" است – دیگری (فرعون عصر موسی علیه السلام و فرعون زمان) گفت: اصلاً من خودم خدا و إله هستم – دیگری گفت: این مادهی مخلوق، خودش خالق خویش و دیگران است و ...؛ عقل نمیپذیرد و قلب رد میکند.
●- حالا، جویای خداشناسی و خداپرستی، تعریف خدا را میداند، و اسم متناسب و منطبق با موضوع را میپذیرد، خواه به عربی بگوید: "رب"، یا به فارسی بگوید: "پروردگار".
●- عاقل به دنبال خداشناسی میرود، و وقتی خدا را شناخت، میفهمد اوست که باید برای خودش، اسم و نشانه بگذارد و خودش را چه در خلقت و چه در کلام، با آن اسمها (نشانهها) معرفی نماید، نه این که دیگران برای او اسم بگذارند؛ و در نتیجهی این "منیّت"، هر مجسمه یا گوسالهای را "إله" بخوانند!
●- البته بدیهی است دیگران این اسمهایی که خدا برای خود وضع نموده را به زبان خود ترجمه خواهند نمود. همانگونه که در هر زبانی، به "زمین یا آسمان"، که از نشانههای اوست، با کلمهای اشاره میشود، اسمهایی چون خالق، مالک، رب و ... نیز ترجمه میشوند.
●- عاقلی که خدا را شناخت، میداند که اگر او اسمهای خودش را وضع کرده، پس خودش باید به ما ابلاغ نماید و بیاموزد، که این کار با وحی انجام میگردد؛ و برای خدا، اسمهایی که در قرآن مجید معرفی شده، کامل، جامع و قابل تصدیق عقل، درک قلب، باور و ایمان میباشد.
●- خداجو، ابتدا یک "او = هو"، را میشناسد، سپس به شناخت بیشتر این "او"، از طریق اسمهایش در عالم وجود و نیز الفاظ میرود:
« اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ * بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ * أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ * إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ * وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ * إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ * فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ * هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ * إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ * إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ * وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ و ... ».
●-آیا کسی اسم و تعریف دیگری که جدید، متفاوت و البته درست باشد، برای خداوند سبحان [که الله اسم خاص اوست] دارد؟!
مرتبط:
علت استفاده از کلمه "هو" چیست که بیشتر کسانی که مشرب عرفانی و صوفیانه دارند از آن زیاد استفاده میکنند. (19 بهمن 1396)
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
چطور بفهمیم که خداوند فلسفه و یا خداوندی که جهان را خلق کرده، همان خدای اسلام یعنی الله است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9593.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید