پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
پیش از این راجع به تفاوت "تفکر و تعقل"، مطالبی درج نمودهایم که اگر هر یک از این کلمات و یا هر دو را در بخش جستجو در سایت درج نمایید، مطالب مندرج در اختیارتان قرار میگیرد.
به طور خلاصه آن که: هر چند باید بین عقل شناختی، عقل ریاضی و عقل معاش، تفکیک اساسی قائل شد، اما بحث ما راجع به عقل شناختی میباشد، یعنی کارش شناخت و تصدیق است.
●- عقل، به نور علم میبیند و مبتنی بر بدیهیاتی که به آن "عقل فطری" میگویند، میشناسد، تصدیق میکند و یا حکم میدهد و نقشی هم درپذیرش و تبعیت، و یا عدم پذیرش و تبعیت صاحبش ندارد، چنان که بسیاری، به جای عقل، از هوای نفس خود و دیگران تبعیت میکنند.
به عنوان مثال: عقل حکم میکند سلامتی اصل است، باید حفظ شود و در صورت تهدید و مخاطره، باید رفع خطر گردد؛ اما همه این کار را نمیکنند و به رغم علم به ضرر برخی کارها، به آنها مبادرت میورزند!
●- اما "فکر" یا تفکر، کار ذهن است روی دادهها و معلومات، برای رسیدن به پاسخ و معلوم نمودن مجهولها. مثل این که بر اساس دادهها، فکر کند که چگونه سلامت بماند و یا خطر را دفع کند. لذا نباید هر توهم، تخیل و یا تصوری، را "تفکر" نامید. هر کدام کار و نقشی دارند.
در تفکر، فرقی ندارد که موضوع چیست؟ آیا حل یک معادلۀ دو یا چند مجهولی ریاضی، مبتنی بر معلومات و دادهها میباشد – یا دست یافتن به نقشۀ راه برای رشد و کمال و زندگی بهتر باشد – یا تدبیر معیشت و مدیریت خانواده – یا تفکر در نشانههای الهی، برای دستیابی به علم و شناخت بیشتر باشد ...، و یا حتی تفکر برای طراحی و نقشۀ یک توطئه، جنایت، چپاول، جنگ، نسل کُشی و ... باشد و کاری با عدم تصدیق عقل ندارد.
"فکر و تفکر"، میتواند سبب شناخت، رشد و کمال گردد و میتواند سبب سقوط، هبوط و هلاکت گردد. چنان که در مورد تفکر بد یک انسان شرور و فاسد، که برای افساد، انحراف و ضربه زدن، تمامی دادهها و امکانات را مورد مطالعه قرار میدهد، اندازهها را میسنجد و نقشه میکشد، فرمود:
«إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ * فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ * ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ * ثُمَّ نَظَرَ * ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ * ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ» (المدثر، 18 تا 24)
ترجمه: او (براى مبارزه با قرآن) فکر كرد و اندازهگیری نمود (مطلب نقشه را آماده ساخت) * پس مرگ بر او که چگونه اندازهگیری (برنامهریزی) کرد * باز هم مرگ بر او که چگونه او سنجيد * سپس (به نقشهاش) نگاهى افكند * آن گاه (از غضب)، روى ترش كرد و چهره درهم كشيد * سپس پشت (به حقّ ) كرد و تكبّر ورزيد.
ریشه فکر خوب یا بد
ریشۀ اصلی، ابتدا "توجه" است و سپس اراده و انتخاب.
در سوره روم، آیه 30 فرمود که توجه خود را به دین فطرت معطوفساز که دین پایدار و نگاهدارنده، همین دین فطرت است.
حضرت ابراهیم علیه السلام در پاسخ مشرکان از معبودش فرمود:
«إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (الأنعام، 79)
ترجمه: من روى خود را به سوى كسى كردم [جهتم را متوجه کسی نمودهام] كه آسمانها و زمين را آفريده؛ من در ايمان خود خالصم؛ و از مشركان نيستم!
آدمی توجهش به هر سمت یا موضوعی که معطوف گردد، راجع به همان "فکر" میکند و اگر با اختیار و ارادۀ خود، آن را برگزید، فکر میکند که چگونه به آن برسد و اگر برنگزیند، فکر میکند که چگونه از آن دوری جسته و مصون بماند.
اگر کسی متوجه معاش شود، به کار و درآمد فکر میکند – اگر کسی متوجه امر ازدواج شود، راجع به آن تفکر مینماید – اگر کسی متوجه خداوند سبحان و معاد گردد، برای رشد، کمال و قرب الهی فکر میکند – و اگر توجه کسی فقط معطوف متاع و لذت دنیا شود، فقط برای رسیدن به آن فکر میکند – توجه به دوست، سبب میشود که آدمی برای نزدیک شدن، لقاء و وصال فکر کند – توجه به دشمن، سبب میشود که آدمی برای دور شدن، مصون ماندن، مقابله نمودن و شکست دادن دشمن فکر کند و ...، چنان که امریکا در فکر نابودی ماست و ما در فکر مقاومت و دور کردن دشمنیها هستیم.
●- بنابراین، تفکرات بد و مضر، از "هوای نفس" که البته توسط شیاطین جنّ و انس نیز وسوسه میشود نشأت میگیرند. فرمود: تعقل آن است که آدمی را به بندگی معبود سوق دهد، سبب رشد و کمال گردد.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
تفاوت تفکر و تعقل چیست؟ آیا هر تفکری تعقل است و هر فکری از عقل ناشی میشود؟ اگر چنین نیست، منشا افکار بد چیست؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10903.html
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه