پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
کِی و در کجا ثابت شد که خلاف، گناه، ظلم و جنایت، یک عمر آسایش در زندگی را تضمین میکند؟! چرا آنان که در جنایت، خیانت، فساد و گناه غرق شدهاند، حتی به آسایش نسبی هم نرسیدهاند؟!
کسانی که چنین میگویند، همان شیاطین از نوع انسان میباشند که با پیروی از ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس، آدمیان را به بدی وسوسه میکنند!
آیا میدانید «اومانیسم» به زبان ساده، چه میگوید؟! به بهانه عقل، خرد، ارزش انسان و ...، میگوید: «اصالت با فرد است - کمال انسان در رفاه و لذت مادی و دنیوی بیشتر میباشد - هیچ ارزش و ضد ارزشی، اصالت ندارد و تماماً اعتباری میباشند و ...!»
این جهانبینی اومانیستی، از ابتدای نشر نوع بشر در زمین وجود داشت، چرا که مبتنی بر پیروی از هوای نفس میباشد و البته غربیها، طبق عادت دیرینه، آن را به صورت یک مکتب در آوردند و به نام خود ثبت کردند.
امروزه زیر ساخت اندیشه و جهانبینی نظامات سلطه و نیز تمامی تمامی مردمانی که به جز «رفاه و لذت مادیِ خود» به چیزی نمیاندیشند و برای چیزی ارزشی قائل نیستند، همین پیروی از هوای نفس [اومانیسم] میباشد و علّت تمامی جنگها، جنایات، تجاوزها، چپاولها و مظالم دنیا، همین است.
دوست داشتن و لذت
آیا هر چیزی را که انسان دوست داشته باشد و از آن لذّت ببرد، خوب و برای فرد و جامعه مفید است؟! شاید کسی از آدمکُشی لذت ببرد، مانند نظاماتی چون امریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و ...؛ چنان که آن جوان اسرائیلی، با وقاحت گفت: «دنبال یک نوزاد فلسطینی میگشتم تا او را بکشم، چون نیافتم، به کشتن یک دختر 13 ساله بسنده کردم!»
شاید کسی از دزدی و سرقت اموال مردم لذت ببرد، یا دیگری از تجاوز، یا دیگری از ارتباط جنسی با هر که خوشش آید، اگر چه متأهل باشد!
●- دوست داشتن شهوات گوناگون، از شهوت جنسی گرفته تا میل به قدرت و ثروت و ... را خداوند سبحان در وجود بشر نهادینه کرده است، چرا که لازمۀ حیات بشر در این دنیا میباشد، اما این دلیل نمیشود که آدمی برای رسیدن به آمالش و ارضای شهواتش، هیچ دستور العمل و محدودیتهایی نداشته باشد؛ حتی حیوانات نیز چنین نیستند.
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران، 14)
- محبت به خواستنیها، از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار (مرکبهای شاخص و به نام) و چهارپایان و کشت و زراعت، برای مردم آراسته شده است؛ اینها کالای زندگیِ [زودگذرِ] دنیاست؛ و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست.
*- بنابراین، کافری که خودش و لذاتش را هدف نهایی گرفته و تمامی محبّت و میلش را به شهواتش اختصاص داده، میگوید: «از هر راهی که شده باید به این خواستهها و امیالم برسم!» اما مؤمنی که قرب الهی و معاد را هدف گرفته، میگوید: «خدایی که مرا و جهان را خلق نموده و در من امیال و نیازهایی [اعم از مادی و معنوی] قرار داده، خودش برنامه و دستور العمل نیز داده است و من طبق نقشه و قانون پیش میروم تا به رشد و کمال (فردی و اجتماعی) برسم.
●- در این دنیا، همه چیز هست؛ هم انگور و سیب وجود دارد - هم آب میوه و هم شراب انگور و سیب - هم نیروی شهوت جنسی وجود دارد و هم زن و مرد - هم طلا، نقره، جواهرات و مال و اموال وجود دارد و هم میل به برخورداری از آنها - هم موسیقی طبیعت یا نواهای خوش و سالم وجود دارد و هم صداهایی که از سازها یا حلقومشان درمی آورند و چه بسا خوشایند نیز باشند؛ خب، حالا چه کنیم؟! به هر کدام از هر راهی که شد، دست یابیم؟! یا عقل، شعور، منطق، علم، بصیرت، وجدان، عاطفه، اخلاق و انسانیت نیز داشته باشیم و قانونمند باشیم؟! رشد و کمال در کدام است؟!
●- در فرهنگ «بندگی و پیروی هوای نفس» که امروزه به نام «اومانیسم - فرویدیسم و ...» مطرح میشود، انسان بدتر از حیوان «کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا - مانند چهار پایان، بلکه پستتر و گمراهتر» میشود و نتیجه همین میشود که در شرق و غرب عالم میبینیم! همین مقدار اندک از نظم و امنیتی که برای خودشان میخواهند نه دیگران، به خاطر پیروی از قوانینی است که همه محدود کننده میباشند.
●- در فرهنگ «بندگی و پیروی هوای نفس»، استکبار و دیکتاتوری حاکم میشود؛ آن که از قدرت و امکانات بیشتری برخوردار باشد، حمله میکند و آن که ضعیفتر باشد، هم محروم واقع میشود و هم به بندگی کشانده میشود و هم به هلاکت میرسد.
یکی میتواند دختران و زنان را با ثروت و قدرتش تصاحب کند و آنان را به بردگی جنسی بکشاند و یا تجاوز جنسی کند و دیگری نمیتواند - یکی میتواند اموال مردم را تصاحب کند و دیگری نمیتواند - حکومتی میتواند سایر ملتها به استعمار و استثمار بکشاند، بکشد و لذت ببرد و دیگری نمیتواند ... و خلاصه «رفاه و لذت مادی»، از آنِ مستکبران زورگو میشود و دیگران فقط شعارش را میدهند و در آروزیش میمیرند!
مشارکت و همافزایی - لطفاً پرسش و پاسخ را برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه