چرا باید بپذیریم اهل بیت معصوم بودند؟ چون اگر معصومیت آنها برامون رد بشه، به حرفاشون دیگه اعتقادی نخواهیم داشت؟ آیا این معنیش این نیست که با فکر و عقل ما حرفهای اونها قابل قبول نیست؟ اگر دین را از معصومیت جدا میگردید، با تعقل میپذیرفتیم.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
●- حالا چه اصراری به رد کردن عصمت پیامبر و امامان علیهم السلام وجود دارد؟! این که با تعقل و تفکر بپذیرند، خیلی متفاوت است با این که عصمت آنها را به این بهانهها رد کنند؟!
●- عصمت نیز با علم، تفکر و تعقل شاخته و پذیرفته میشود.
●- چنین نیست که اگر عصمت رد شود، تفکر و تعقل صورت میپذیرد، بلکه اگر عصمت رد شود، جا دارد در تمام دینی که ابلاغ و تعلیم نمودهاند، تردید و تشکیک شود!
*- آیا شما اکنون دین اسلام را به خاطر عصمت پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام پذیرفتهاید، در حالی که میدانید در اسلام حقیقی و ولایی، «اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست، حتی تقلید از پیامبر و اهل عصمت علیهم السلام؟!
*- آیا خداوند سبحان در قرآن مجید فرمود: «چون پیامبر صلوات الله علیه و آله معصوم هستند، دعوتش به سوی توحید و معاد را بپذیرید؟!» یا در آیات متعددی تأکید نمود که تفکر نمایید، تعقل به خرج دهید، کسب علم کنید و حتی اگر قبول ندارید نیز باید دلیل و برهان معقول داشته باشید؟!
«أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِی وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِی بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ» (الأنبیاء، 24)
- آیا آنها جز خدا معبودانی برگزیدند؟! بگو دلیلتان را بیاورید؛ این سخن من و سخن (پیامبرانی است) كه پیش از من بودند، اما اكثر آنها حق را نمیدانند و به این دلیل از آن رویگردانند.
«أَمَّنْ یبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ وَمَنْ یرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ» (النّمل، 64)
- یا كسی كه آفرینش را آغاز كرد، و سپس آنرا تجدید میكند، و كسی كه شما را از آسمان و زمین روزی میدهد، آیا معبودی با خداست؟! بگو دلیلتان را بیاورید اگر راست میگوئید.
●- خداوند متعال که خود خالق زمین، آسمانها، هر چه در آنهاست و از جمله «انسان» میباشد و از همه چیز معلومتر و مشهودتر است، ابتدا به آدمی عقلی که به نور علم میبیند و نیز نیروی تفکر و تعقل را موهبت نموده و سپس دو کتاب «خلقت و وحی» را پیش روی آدمی گشوده است و دلایل وحدانیت، خالقیت، مالکیت، اولوهیت، ربوبیّت و معادش را در این دو کتاب اقامه نموده است، تا حجّت بر بندگانش تمام شود، و باورهایشان بر اساس علم و دلایل و براهین عقلی، علمی و عینی باشد و فرمود: «كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ - اين چنين، خداوند آيات خود را برای شما شرح میدهد، باشد که انديشه (تعقل) كنيد» (البقره، 242)
*- بنابراین، اگر کسی توحید، معاد، نبوت، ولایت و امامت و دینش را (هر دینی)، جز بر اساس علم، تفکر و تعقل (به حدّ خودش) برگزیده و باور نموده باشد، خودش به خطا رفته است و نباید آن را به حساب دین مبین و معقول اسلام بگذارد!
تجزیۀ دین
اگر دقت نمایید، سیاستِ «تجزیۀ دین»، از همان ابتدای رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله کلید خورد، هر چند که در زمان حیات ایشان نیز اقداماتی صورت گرفت و منافقین، مسجد ضرار را به همین دلیل ساختند، که ایشان به امر خدا ویرانش کردند.
گفتهاند و میگویند: «سیاست را از دین جدا کنید - اقتصاد را از دین جدا کنید - فرهنگها و رسوم را از دین جدا کنید - به طول کلّی سبک زندگی را از دین جدا کنید ...» و حالا میگویند: «عصمت را از دین جدا کنید!» پس، دین چیست و خداوند سبحان، دینش را برای چه توسط رسولانش به مردم ابلاغ نموده است؟ وحی و کتاب را برای چه نازل نموده است؟! بایدها و نبایدها (شرع و احکام) را برای چه تدوین و ابلاغ نموده است؟! و از چنین دین تجزیه شدهای، به جز انجام برخی از عبادات فردی مثل نماز و روزه، و آن هم بیروح، بیمحتوا و بدون آثار مثبت برای حیات دنیوی و اخروی، چه چیزی باقی میماند؟! آیا خداوند سبحان برای بندگی و رشد، کمال و قُرب، از ما خواسته که روزی چند نوبت خم و راست شویم و الفاظی را در فضا منتشر نماییم؟!
*- بنابراین، دین همان تمام قرآن کریم و تمام سنّت نبوی صلوات الله علیه و آله میباشد، خواه اصول عقایدش که مبتنی بر تفکر و تعقل علمی است، خواه اخلاقش، خواه سیاست و احکامش و ...، برای تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان.
عصمت
همانگونه که در متن پرسش نوشتید، بسیاری اصلاً نمیدانند که «عصمت» یعنی چه؟!
«عصمت» از مادۀ «عَصَمَ»، به معنای حفظ و نگاهداشته شدن میباشد که تنها خداوند متعال میتواند بندگانش را از انواع و اقسام انحرافات حفظ نماید. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ - خداوند بهترين حافظ و ارحم الراحمين است» (یوسف علیه السلام، 64)
«عصمت» نیز مانند عقل و علم، یک صفت کمالیه میباشد و خداوند منّان، به همگان اعطا نموده است؛ اما مانند سایر صفات کمالیه، اولاً شدت و ضعف مرتبه دارد و ثانیاً کم یا زیاد کردن آن، در اختیار خود انسان گذاشته شده است.
رعایت «تقوا» که همان نگاه داشتن خود از لغزشها، انحرافات و گناهان میباشد، مهمترین عامل ثبات و تشدید مراتب عصمت در همگان میباشد، چنان که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: «إنَّ التَّقوى عِصمَةٌ لَكَ في حَياتِكَ، و زُلفى لَكَ بَعدَ مَماتِكَ - پرهيزگارى، در زمان حياتت مايۀ عصمت (نگهدارى تو از گناه و انحراف) میباشد و بعد از مرگ، موجب قرب منزلت تو مىشود» (غرر الحكم : 3466)
با تأسی به ایشان، در همان فرازهای آغازین دعای کمیل، چنین از خداوند منّان مسئلت مینماییم:
«اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِكُ الْعِصَمَ - خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که پرده مصونیتم میدرد».
پس همگان «عصمت» دارند و باید دقت کنند و مراقب باشند که این پردههای حفظ کننده، به واسطۀ غفلتها و گناهان، دریده نشود.
مراتب و موارد عصمت
عصمت از انحرافات عقیدتی [کفر، شرک، گرایش به خرافات ...] و گناه، یعنی محفوظ ماندن از غفلت، خطا و تمرد از فرامین الهی و اطاعت از هوای نفس خود و دیگران. خداوند سبحان، به همگان فرمود که مرا بندگی کنید و حتی لحظهای شرک نورزید، و مرتکب گناهان نگردید. پس معلوم میشود که این مقدار از «عصمت»، به همگان داده شده است و میتوانند آن را حفظ و تقویت نمایند، چرا که خداوند متعال بیش از آن چه داده و آن چه در توان بندگانش میباشد، آنها را مکلف نساخته است؛ پس معلوم میشود که همگان میتوانند موحد، مؤمن و متقی باشند و گناه نکنند.
اما، همانطور که بیان شد، «عصمت» نیز مانند کمالاتی چون: «عقل و علم»، شدت و ضعف مرتبه دارد و معلوم است که مرتبۀ اعلای آن، در انسانهای کامل ظهور مییابد، لذا به آنان «اهل عصمت علیهم السلام» میگوییم.
عصمت پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام
کسی نمیگوید: «خدواند سبحان، واحِد، احَد، خالق، مالک، إله و ربّ است، چون پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله چنین فرمودهاند!» و کسی نمیگوید: «معاد حق است و برپا میشود - ولایت الهی و جریان آن در ولایت اولیاء الله، قرآن مجید و اسلام حق است، چون ایشان که معصوم میباشند، چنین فرمودهاند!»؛ بلکه یک عده برای ایجاد انحراف، تشویش، شک و شبهه در اذهان عمومی مسلمانان گفتند: «به فرض که بپذیریم ایشان پیامبر خدا هستند و جانشینان وی، از سوی خداوند متعال برگزیده و منصوب شدهاند؛ اما از کجا معلوم که ایشان مثلاً از روی ترس یا مصلحت، آیهای را ابلاغ نکرده باشند، یا فراموش کرده باشند تمام یا بخشی یا حتی یک کلمه از یک آیه را بیان و ابلاغ نمایند و ...؟!»
اینجا بحث «عصمت تامّۀ» ایشان مطرح میشود که مبتنی بر عقلانیت، علم، بصیرت، ایمان و تقوای کامل میباشد و کاربرد دارد؛ یعنی: «اهل عصمت علیهم السلام، نه تنها خطا و گناه نمیکنند، بلکه دچار غفلت و فراموشی نیز نمیگردند».
●- بنابراین، ردّ عصمت و یا حتی تردید در آن، برای ایجاد تزلزل و شک در تمامی دین و قرآن کریم و آنچه فرمودهاند میباشد، نه این که سبب تفکر و تعقل و فهم حقایق گردد! این یک فریب است.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما، متشکریم.
پرسش:
چرا باید بپذیریم اهل بیت معصوم بودند؟ چون اگر معصومیت آنها برامون رد بشه، به حرفاشون دیگه اعتقادی نخواهیم داشت؟ آیا این معنیش این نیست که با فکر و عقل ما حرفهای اونها قابل قبول نیست؟ اگر دین را از معصومیت جدا میگردید، با تعقل میپذیرفتیم.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/quran/12361.html
- تعداد بازدید : 355
- 18 بهمن 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی