ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: بله، این خطبه به عنوان اولین خطبه در نهج البلاغه درج شده است. امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام در این خطبه میفرمایند که اول دین معرفت (شناخت) اوست و کمال شناخت در تصدیق اوست و کمال تصدیق در یگانه دانستن اوست و کمال یگانه دانستن او در "اخلاص" نسبت به اوست و « وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ» و کمال اخلاص در نفی صفات از اوست. (1)
الف – اما معنایش این نیست که رحمت، علم، حکمت، قدرت و سایر کمالات از او نفی گردد، بلکه معنایش این است که مردم آنها را "صفت" ندانند.
ب – علت را در جملات بعدی تشریح نموده و فرمودهاند: چرا که هر صفتی غیر از موصوف و هر موصوفی غیر از صفت است، پس هر کس برای خدا صفت و موصوف قائل شد، او را "مرکب" از اجزا دیده و هر کس او را مرکب بیند، او را قابل تجزیه و شمارش دیده است ... . پس خداوند متعال منزه از این صفات است (سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ - منزه است خداوند از آنچه آنها توصيف مىكنند / الصّافات، 159).
ج – صفات خدا، عین ذات او هستند؛ نه علم ، حکمت و جمالش جداگانه هستند، و نه هیچکدام جدای از ذات مقدس او میباشند؛ بلکه همه جلوههای ذات هستند. پس چنین نیست که اینها صفتهای مستقلی باشند و خدا موصوف آنها باشد و ترکیبی این چنین وجود داشته باشد. بلکه ذات الهی "واحِد و اَحد" است، هستی محض و کمال محض است.
د – اینها همه "اسماء" خداوند متعال هستند. اسم یعنی نشانه؛ و خداوند متعال این اسما را نیز چه در عالمِ وجود و چه در کلمه و معنا و مفهوم خلق و تعین بخشید، تا انسان بتواند به واسطه آنها به او معرفت پیدا کند، او را با این اسما بخواند و یا از او با این اسما و نشانههایش سخن بگوید. لذا فرمود: هر یک از این اسما را بخوانید، خود او را خواندهاید:
«قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَـنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء ...» (الإسراء، 110)
ترجمه: بگو خدا را بخوانيد يا رحمان را، هر كدام را بخوانيد نامهاى نيكو از اوست.
چند نکته:
یک - چنان که مشهود است، خداوند متعال در این آیه، هم واژهی " الله" را اسم خواند و هم واژهی (الرَّحْمَـنَ) را اسم خواند و هم فرمود: هر چه حُسن است، همه تجلی (اسم و نشانهی) اوست.
دو – ذات اقدس الهی (و هم چنین هیچ ذات دیگری) را به جز از طریق اسمها و نشانههایش نمیشود شناخت.
سه – به ابتدای سور دقت کنید، به ابتدای کار یک مسلمان نگاه کنید، همه با "اسم" خداوند متعال آغاز میشود و نه با خودش. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» - هم چنین میفرماید: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى - نام پروردگار بلند مرتبه خود را منزه بدار / الاعلی، 1» - ما که به ذات مقدس راهی نداریم که بتوانیم بشناسیم، یا مخاطب قرار دهیم و تنزیه و تسبیح نماییم، بلکه ما با "اسم = نشانهها" طرف هستیم.
در این مبحثِ "اسم"، مباحث اصلی و کلانی وجود دارد که اگر کسی تمام عمر خود را صرف غور و غوص در آن نماید، باز هم معارف دیگری برایش باقی میماند که نشناخته است.
ﻫ – پس تمامی اینها "اسم" و نشانه هستند که هم تعین خارجی دارند (موجودات خارجی هستند) و هم تعین در لفظ و معنا دارند. منتهی ما با تأسی به آموزهها و علوم، برای درک و تفهیم مطلب، دسته بندی علوم و تعلیم، آنها را "صفت" مینامیم و مثلاً به صفات ذاتی، صفات افعالی، صفات سلبی و ... تقسیم میکنیم.
تعینات خارجی اسماء الله جلّ جلاله:
بیان شد که "اسمها = نشانهها"ی حقتعالی، مخلوق او هستند و نه خود او (نشانه هستند، نه ذات مقدس)، که اگر تعینات خارجی (وجودهای عینی) نبود، کسی نمیتوانست خدا را بشناسد. نمونه آن که "الله جلّ جلاله" را ابتدا با «الرحمن» میشناسیم و او به اشرف مخلوقاتش فرمود:
*- «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ - و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم / الأنبیاء، 107»
*- از اسمای خداوند متعال «مذکِر» است، چرا که فرمود: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ - پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم / البقره، 152»، و از تعینات عینی و خارجی اسمِ "ذکر"، همان قرآن کریم است که فرمود: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ – و حال آنكه [قرآن] جز تذكارى براى جهانيان نيست/ القلم، 51»
*- از اسمای خداوند متعال "بارک و هادی" است و از تعینات خارجی آن را مکهی مکرمه قرار داد و فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ – به يقين نخستين خانهاى كه براى (عبادت) مردم نهاده شده همان است كه در بكّه (مكّه مكرمه) است كه پر خير و بركت و وسيله هدايت براى جهانيان است / آلعمران، 96».
و همینطور سایر اسمهای خدا که نشانههای او هستند و قطعاً انسانهای کامل – معصومین علیهم السلا – مظهر اتمّ (ظهور تمامی) اسمای الهی هستند.
پاورقی:
1- نهج البلاغه – خطبه اول / ژرفترین و زیباترین درس توحید
مرتبط:
*- میگوییم صفات خدا عین ذات اوست. پس اگر شناخت ذات خداوند محال است، چگونه شناخت خدا از راه شناخت صفات میسر میشود؟
*- چگونه درک کنیم که خدا کیست و چیست؟
کلمات کلیدی:
اعتقادی