پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): فرض کنید که شما استاد دانشگاه هستید و اکنون وارد یک کلاس درسی شدهاید و میخواهید خود را به دانشجویان خود بشناسانید، چه میکنید؟!
در مقام والا، بر کرسی استادی میایستید تا همه شما را ببینند و بعد میگویید: «من استاد شما هستم – نام من علی، فاطمه یا ... هست – شکل، قیافه و قد و هیکل من، همین است که میبینید - فوق دکترا در رشته مهندسی یا ... هستم – در ضمن به هنر شعر و خط نیز آراستهام – مسلمان هستم – ایرانی هستم – متولد سال ... در فلان شهر یا روستا هستم – شما دانشجویان را دوست دارم - اینجا آمدهام تا بخشی از علوم خود در رشتهی ... را به شما تعلیم دهم و در طول ترم و پایان ترم نیز از شما امتحان میگیرم – هر کس قبول شد، به او در رتبهی بالاتری تعلیم خواهد داد و هر که مردود شد، دیگر نمیتواند از علوم و تدریس من بهره ببرد و ... .
اگر از شما بپرسند: «از کجا معلوم که استاد هستید؟» اسناد استادی و حضور خودتان در دانشگاه و کلاس درس را به عنوان استاد دلیل میآورید؛ و اگر بپرسند: «از کجا معلوم که مثلاً در معماری ساختمان، یا ریاضیات، یا فیزیک تخصص دارید؟»، کتابهای تألیف شده خود را میآورید و یا میگویید: فلان شهرک یا برج را من ساختهام، یا آن عمل جراحی پیوند قلب، یا مغز استخوان را من انجام دادهام و ...» و اگر بپرسند: «دلیل بر آراستگی شما به شعر و خط چیست؟»، چند تا از عزلها و یا قصیدههای خود را برایشان میخوانید و آثار خطاطی خود را نشانشان میدهید، و اگر گالری داشته باشید، از آنها دعوت میکنید که بیایند و ببینند که چگونه اشعار خود را خطاطی نمودهاید و در معرض دید همگان قرار دادهاید و ... .
●- حالا اگر یکی از دانشجویان بلند شود بگوید: «استاد! آن چه از شکل و قیافهی شما میبینیم، بدن شماست نه خود شما، و این بدن ممکن است که به دلیل کهولت، بیماری و ... متغیر گردد - اینها که از اسم و تخصص و مهارتهای خود بیان داشتید نیز همه آثار و نشانههای شما بود، نه خود شما؛ پس لطفاً خودتان را به ما نشان داده و معرفی کنید؟» آن وقت چه پاسخی خواهید داد؟!
میگویید: «هیچ ذاتی قابل رؤیت و شناخت نیست، بلکه هر کسی یا هر چیزی، با نشانههایش (اسمهایش) شناخته میشود.
●- معرفی خداوند سبحان خودش را به بندگان و شناخت بندگان از او نیز همینطور است، فقط نشانهها معرف ذات هستند، حال خواه یک شاخه گل باشد، یا خداوند سبحان، که با نشانههایش خود را به همگان میشناساند و میفرماید: «من همانم که خالق شما هستم – من همانم که حیّ، علیم حکیم هستم – من همانم که قادر و قوی هستم - من همانم که رازق شما هستم – من همانم که إله و ربّ شما هستم – من همانم که شما را میمیرانم و زنده میکنم و به سوی من باز میگردید ... و نشانهها و دلایلش را نیز در وجود خودتان و بیرون از خودتان به شما نشان میدهم.
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت، 53)
ترجمه: به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است؛ آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟!
●- پس، ارتباط خداوند متعال با حضرت موسی علیه السلام نیز به صورت نشانه بود، نه این که خودش را نشان دهد و با او سخن بگوید. فرمود: «تو که نمیتوانی مرا ببینی، بلکه به کوه نگاه کن که چگونه با یک تجلی من، از جا کنده میشود» و با او مستقیم و بی واسطه سخن نفرمود، بلکه نوری خلق نمود که از درخت ساطع شد و ایشان را به سوی خود کشانید و صدایی خلق کرد که موسی علیه السلام آن از درخت شنید.
●- ما نیز از این انفجارات را در زمین و آسمانها بسیار میبینیم و البته شاهد نظم حاکم نیز هستیم؛ و کلام خدا را به طریق نزول وحی، از سوی پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله شنیده و میشنویم [در قرآن کریم میخوانیم]، و البته که نشانهای چون انسان کامل، خلیفة الله و پیامبر، به مراتب بزرگتر از یک درخت است! اما انبیا دخالت و اعتراض نداشتند که چرا وحی را از طریق یک درخت نازل کردی، یا در خواب و یا عالم رؤیا ابلاغ نمودی و یا توسط فرشتگان وحی نازل کردی و ...؛ اما برخی از مردم معترضند که نه این طوری قبول نیست، باید آن گونه که ما میگوییم، نازل نماید! باید به خودش جسم و صورت بدهد، تا ما آن را ببییم! چنان که قوم بنی اسرائیل میگفتند!
پاسخ امام صادق علیه السلام به این پرسش:
اگر از علما، حکما و فلاسفه پرسیده شود که «چرا خداوند سبحان خودش را نشان نمیدهد؟»، در پاسخ خواهند گفت: «مگر خداوند متعال جسم، حجم، ابعاد و رنگ (ماهیت) دارد که خودش را نشان دهد؟! اینها همه مشخصات مخلوقات خداوند است و آن هم نه همهی مخلوقات، بلکه مخلوقات مادی، چنان که روح، عقل و عشق نیز دیده نمیشوند و هر چه دیده شود، لمس شود، اندازهگیری شود و ...، هر چقدر هم بزرگ باشد، محدود و ناقص است و خداوند متعال منزه از این اوصاف میباشد».
اما، وقتی ابن ابی العوجاء، که یکی از مادهگرایان (ماتریالیستها)ی معروف و مدعی زمان خودش بود، در مباحثه با امام صادق علیه السلام میپرسد:
«اگر خدایی هست، چه مانعى دارد كه خود را بر مخلوقاتش آشكار سازد؛ و آنها را به پرستش خود دعوت كند؛ تا همه بدون اختلاف به او ايمان آورند؛ چرا خدا خود را از آنها پنهان كرده و بجاى نشان دادن خود؛ فرستادگانش را به سوى آنها فرستاده است؛ اگر او خود بدون واسطه با مردم تماس مىگرفت ؛ طريق ايمان آوردن مردم به او نزديكتر بود»؟
ایشان نمیفرمایند که خداوند جسم نیست و ماهیت ندارد، بلکه بر اساس همان «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ»، به او چنین پاسخ میدهند:
« وای بر تو! چگونه پنهان گشته بر تو کسی که قدرتش را در وجود خودت به تو ارائه داده است؟ پیدا شدنت بعد از هیچ بودنت – بزرگسالیات بعد از کودکی – خرسندیات بعد از خشم و خشمت پس از خرسندی – و اندوهت پس از شادی و شادیت پس از اندوه – دوستیت بعد از دشمنی و دشمنیت پس از دوستی – تصمیمت بعد از درنگت و درنگت پس از تصمیم – خواهشت پس از نخواستن و نخواستنت پس از خواهش – تمایلت بعد هراس و هراست پس از تمایل – امیدت پس از ناامیدی و ناامیدیت پس از امید – به خاطر آمدنت، آن چه در ذهنت نبود و ناپیدا گشتن آن چه نیک میدانستی از ذهنت (فراموش کردن بدیهیات و مهمات ذهنی) ... »
ابن ابی العوجاء در بازگویی این مباحثه به ابن مقفع و دوستان خود گفت: او به همين ترتيب پشت سرهم نشانههاى قدرت خدا را براى من شمرد؛ كه آنچنان در تنگنا افتادم كه معتقد شدم بزودى در این بحث بر من چيره مىشود؛ لذا برخاستم و نزد شما برگشتم». (اصول کافی، ج1، کتاب التوحید)
●- پس، هر چیزی با نشانههایش (اسمهایش)، نشان داده و شناخته میشود و خداوند متعال کتاب خلقت و کتاب وحی را پیش روی ما باز کرده، تا نشانههای وجود، علم، حکمت، قدرت، زیبایی، رحمت، کرم، جود ... و سایر نشانهها (اسمها)ی او را در وجود خودمان و در عالم هستی ببینیم و او را بشناسیم.
مرتبط: (لطفاً مباحث مطروحه و ارائه شده به صورت فایلهای صوتی کوتاه مدت را از قسمت یکم گوش کنید)
1- اولین گام در شناخت [چه شناخت خداوند متعال، چه هر چیز دیگری] چیست؟
2- ما ابتدا به ساکن، هیچ چیزی را نمیتوانیم بشناسیم، بلکه به میزانی که او خود را میشناساند، ما میشناسیم.
3- ما هیچ ذاتی را نمیتوانیم بشناسیم، بلکه فقط نشانهها (اسمها) را میشناسیم.
...
(فهرست مباحث) اصول عقاید / شناخت
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
چرا خداوند متعال خودش را به همه نشان نمیدهد و با آنها مستقیم سخن نمیگوید، تا همه او را ببینند و صدایش را بشنوند و به او ایمان بیاورند؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10372.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید