پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
ابتدا باید بدانیم که آیا غیر از خداوند خالق، کسی میتواند چیزی را خلق کند یا خیر؟ سپس به زودتر یا دیرتر بودن آن بیندیشیم.
بدانیم که "خلق کردن"، یعنی ایجاد چیزی بدون سابقه و الگو؛ و البته خلقت باید علیمانه، حکیمانه، هدفمند و با اندازههای لازم از هر جهت باشد.
از اینرو، در آیهای فرمود: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - ماييم كه هر چيزى را به (با) اندازه آفريدهايم» (القمر، 49) - و در آیات دیگری فرمود: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى * الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى - نام پروردگار والاى خود را به پاكى (تنزیه) بستاى * همان كه آفريد و هماهنگى بخشيد * همان که اندازه گذاشت، سپس هدایت نمود» (الاعلی، 1 تا 3).
در تمامی این دسته از آیات، به "خلقت" - "اندازه گذاشتن (قَدر) -و- هدایت (هدفمندی)، تصریح نموده و متذکر شده است.
قدرت خدا
کسی که در قدرت باریتعالی شک میکند، نه تنها او را درست نمیشناسد، و نمیداند "سبحان" یعنی بری و منزه از هر گونه نیستی، کاستی، عیب و نقص؛ بلکه توجه ندارد اگر به موجودی ضعف راه داشته باشد، محال است که خدا باشد!
●- آنگاه که میگوییم: «فلان چیز قطعا وجود ندارد»؛ یعنی: «چنین چیزی خلق نشده است -یا- خداوند چنین چیزی را خلق نکرده است!» اما، آیا اگر خداوند سبحان چیزی را خلق ننموده باشد، دلیل بر ضعف اوست؟! پیش از آن که خلقت را آغاز نماید، هیچ چیزی را خلق ننموده بود، پس با کدام قوت و قدرت خلق نمود؟!
●- در خداشناسی، بسیار دقت کنیم که او را به خاطر اسمهای متعددش، مرکب ندانیم و تجزیه نکنیم؛ و بدانیم که اسمهای گوناگون، برای شناخت بیشتر او از جهات گوناگون میباشد. چنان که اگر یک فرد مشخصی را در نظر بگیریم، و یکبار اسم رسمیاش را بگوییم، بار دیگر به او پدر، مادر، دوست، معلم و ...، بگوییم، همه اشاره به همان شخص است؛ با اسمهای گوناگونی که هر کدام مُعرف وجهی از اوست.
اسمهای گوناگون خداوند متعال، همه عین ذات مقدس میباشند، و برای شناخت ما از خدا به جهات گوناگون وضع شدهاند؛ لذا فرقی ندارد که او را الله جلّ جلاله بخوانید، یا رحمان و رحیم و یا ... .
«قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ ...» (الإسراء، 110)
- بگو: ««اللّٰه» را بخوانيد يا «رحمان» را، هر كدام را بخوانيد، (ذات پاكش يكى است؛ و) براى او بهترين نامهاست (اسماء کمالیه از آن اوست)» ... .
بنابراین، "قدرت خداوند سبحان"، چیزی جدای از "علم و حکمت" او نیست. پس، اگر چیزی را خلق نماید، مبتنی بر علم، حکمت، اراده و مشیّت خود خلق نموده است، و اگر چیزی را خلق ننماید نیز بر اساس علم، حکمت، اراده و مشیّت خود خلق ننموده است، نه این که برای خلقت آن چیز "ضعف" داشته است!
تصورات بشر
تصورات آدمی، "خلق و خلقت" نیست، بلکه نوعی انتزاع است. به عنوان مثال: خداوند متعال برای منظومه شمسی، دو خورشید و سه سیارۀ ماه خلق نکرده است -یا- انسان ده کلّه خلق نکرده است و ...؛ اما انسان میتواند با توجه به آن چه خلق شده و آن چه دیده و شناخته، تخیلی نماید و آن را در ذهن خود صورتسازی نماید و به این "خلق" نمیگویند.
آدمی، مار بزرگ را میبیند، سپس میتواند در ذهن خود، ماری به اندازۀ صد برابر و کلّهای به اندازه یک خودرو برایش فرض و تصور نماید و نامش را "اژدها" بگذارد، به این "خلق کردن" نمیگویند.
*- تمامی قصهها و فیلمهای تخیلی، مبتنی بر همین نیروی انتزاع و صورتگری ذهنی، از واقعیات بیرونی میباشد.
*- پس، اگر آدمی در عالم واقع چیزی را نبیند، نمیتواند در ذهن خود، صورتهای گوناگون از آن را بسازد (تصور نماید).
1- در اصطلاح میگویند: «فلانی این نقاشی را خلق کرده است -یا- فلان غزل را خلق کرده است -یا- آن اثر را خلق کرده است و ...»؛ در اینجا مقصود «ساختن» است، و صُنع با خلق متفاوت است؛ چنان که میگوییم: «صنعت شعر، صنعت مجسمهسازی و ...».
2- خداوند متعال، اسماء خودش را در انسان تجلی میدهد، لذا اگر او علیم است، انسان نیز علم مییابد، و اگر قادر است، انسان نیز قدرت مییابد؛ و همین طور است رحمت، جود، رأفت و کرم او که در آدمیان تجلی مییابد، و همینطور است شکلی تنزل یافته از خلقت؛ حتی صورتگری و تصورات ذهنی نیز تجلی اسم خداست، چرا که "مصور حقیقی" اوست! اما مهم این است که همه را او عطا نموده، هیچ کدام استقلال ذاتی ندارند و از خود آدمی نمیباشند، همه قائم به او هستند و البته همه محدود.
«هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (الحشر، 24)
- او خداوندى است خالق، آفرينندهاى بى سابقه، و صورتگرى (بىنظير)؛ براى او نامهاى نيك است؛ آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او مىگويند؛ و او عزيز و حكيم است!
اسم (نشانهای) که برای انسان در درون و بیرون تجلی و ظهور نداشته باشد، قابل درک، فهم و شناخت نمیباشد.
نکته: اسم (نشانهای) که برای انسان در درون و بیرون تجلی و ظهور نداشته باشد، قابل درک، فهم و شناخت نمیباشد.
●- بنابراین، اگر آدمی چیزی بسازد، اولاً: خودش، روحش، بدن و اعضایش را او ساخته است؛ ثانیاً: عقلش، فکرش، ذهنش، علمش، قوۀ خلاقیتش، نیروی تخیل و تصور و مهمتر از همه اراده به انجام کار را او عطا نموده است؛ ثالثاً: آن چه او خلق نموده است را در ذهن خود و یا عالَم واقع، تجزیه و ترکیب مینماید، نه این که خلق نماید.
*- آدمی، خودش را میبیند که روی دو پا راه میرود و سرعت چندانی هم ندارد؛ سپس به آسمان مینگرد و پرندگان را میبیند که دو بال دارند و روی نیرو و قوانین مترتب بر باد حرکت میکنند و بسیار هم سرعت دارند؛ سپس برای خودش برخورداری از دو بال را تخیل میکند، این خیال را صورتسازی و تصور میکند و سپس با استفاده از قوانینی که خداوند متعال خلق نموده، و با تجزیه و ترکیب آن چه او خلق نموده، برای خودش دو بال مصنوعی میسازد، سپس هواپیمای مسافرتی، باری، جنگی و سفینه فضایی میسازد، که اینها همه "صنعت" است؛ اما اگر بخواهد "خلق" کند، و بدون سابقه و الگو به وجود آورد، خلقتش علیمانه، حکیمانه و هدفمند باشد، وجود (هستی) ببخشد، و در یک کلمه «بیافریند»، حتی از خلق یک مگس نیز عاجز میباشد؛ اگر چه تمامی دانشمندان و تجهیزات را به کار بگیرد:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (الحجّ، 73)
- اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد، هرگز نمىتوانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمى توانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
میگوییم: «فلان چیز قطعا وجود ندارد»، آیا اینجا قدرت خدا زیر سوال نمیرود؟ اگر آن چیز وجود نداشته باشد و ما آن را در ذهنمان خلق کنیم، یعنی ما زودتر از خدا خلقش کردیم؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/monotheism/12015.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید