پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
این که عالم هستی خالق دارد و خالقش الله جلّ جلاله میباشد، «اگر» ندارد. شاید عدهای نخواهند نام «الله» را به زبان آورند، اما چارهای ندارند جز آن که به «خالق»، اذعان نمایند.
این پرسش، وقتی موضوعیت دارد که کسی خداوند سبحان را نیز چون سایر مخلوقات، آفریده شده و پدیده فرض نماید! آنگاه که میپرسید: «پس خدا را کی آفریده؟!»؛ یعنی او را نیز آفریده شده (مخلوق) فرض نمودهاید! و بدیهی است که هیچ یک از مخلوقات، خالق، آفریدگار و خدا نیستند.
این که زمین، آسمانها، هر چه در آنهاست و تمامی موجودات را خداوند سبحان آفریده، نه تنها بدین معنا نیست که او را نیز باید دیگری آفریده باشد، بلکه بدین معناست که او «خالق» و هر چه هست «مخلوق او» میباشد؛ یعنی: «او مخلوق و آفریده شده نیست که به وجود آمدنش، نیاز به خالق داشته باشد؛ بلکه هستی محض و هستیبخش است.
«اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» (الزّمر، 62)
- الله (اسم خاص و جامع خداوند سبحان) خالق همه چیز است و او بر همه چیز وکیل (مالک، صاحب اختیار و تدبیر کننده) میباشد.
«ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» (الأنعام، 102)
- (آرى،) اين است "الله"، پروردگار شما! هيچ إلهی (قابل پرستشی) جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد و او وکیل (نگهبان و مدبّر) همه چیز است.
«ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ» (غافر، 62)
- اين است الله، پروردگار شما كه آفرينندۀ همه چيز است؛ هيچ إلهی (معبودى) جز او نيست؛ با اين حال چگونه از راه حق منحرف مىشويد؟!
اصل علیّت:
البته که «اصل علیّت» کلّی میباشد و حتی در معنویات نیز صادق میباشد، چنان که میفرماید: «اگر دین خدا را یاری کنید، او شما را یاری مینماید و ثابت قدم میگرداند»؛ یعنی: «یاری دین خدا علت میشود برای یاری خداوند سبحان» و یا میفرماید: «اگر خدا را دوست داشته باشید، او نیز شما را دوست خواهد داشت و گناهانتان را میآمرزد»؛ یعنی: «محبّت متقابل، علت میشود برای بخشش گناهان» و ... .
اما باید به سه نکتۀ مهم دقت شود:
الف - چه کسی خلقت را بر نظام «علیّت» استوار نموده است و این اصل را بر نظام هستی حاکم نموده است؟!
فرمود: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - مائیم که هر چیزی را به اندازه آفریدیم» (القمر، 49)؛ و برخورداری هر چیزی از اندازههای معین و معلوم (علمی)، استقرار و جاری بودن نظام «علیّت» را ایجاب میکند.
اما، این اصل حاکم و ناظر بر نظام خلقت میباشد که هر چیزی در آن، معلولِ علل و در نهایت «علت غایی» میباشد؛ و خالق هستی و نظامات حاکم بر آن، "معلول" - "مخلوق" - "آفریده" و "پدیده" نیست که ابتدا نبوده باشد، سپس به وجود آمده باشد، و بالتبع وجودش "علّت" بخواهد!
در اصل علیت نیز زنجیرۀ سلسله علل، باید به «علت غایی» منتهی شوند که او دیگر معلول نیست که علت بخواهد.
ب - در اصل علیت نیز زنجیرۀ سلسله علل، باید به «علت غایی» منتهی شوند که او دیگر معلول نیست که علت بخواهد. اگر این سلسله ختم به علت غایی نشود، «دور و تسلسل» پیش میآید که باطل است؛ و تمامی حلقات آن "معلول" میشوند، بدون این که به علتی برسند؛ چرا که حلقۀ اول یا آخر، خودش نیز معلول میشود!
ج - اصل علیت ثابت میکند که هر چه هست، پدیده و مخلوق است و خالق میخواهد،همه چیز معلول است و در نهایت به علت غایی که دیگر معلول نیست میرسند، نه این که خداوند خالق، خودش نیز مخلوق و معلول است و خالق و علت میخواهد.
●- بنابراین، خداوند سبحان، مخلوق نیست که خالقی داشته باشد - پدیده نیست که پدید آورنده داشته باشد - معلول نیست که به وجود آمدنش علت بخواهد؛ بلکه هستی محض، کمال محض، سبحان (مبرا از هر عیب، نقص، کاستی و نیستی)، خالق، مالک، إله و ربّ میباشد.
«وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ» (القصص، 68)
- پروردگار تو هر چه بخواهد مىآفريند، و هر چه بخواهد برمى گزيند؛ آنان (در برابر او) اختيارى ندارند؛ منزه است خداوند، و برتر است از همتايانى كه براى او قائل مىشوند!
«سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ» (الصافات، 180)
- منزّه است پروردگار تو، پروردگار عزّت (و قدرت) از آنچه آنان توصيف مىكنند.
دقت در معانی اسمای الهی
متأسفانه تمامی اسمای الهی را «خدا» میگویند، چنان چه إلههای کاذب را نیز «خدایان» مینامند!
اگر چه تمامی اسمها خود اوست، اما هر اسمی، معنای خودش را دارد و شناختی از او به انسان میدهد. مانند این است که به یک فرد معینی: «انسان، پدر، مادر، پسر، دختر، مسلمان، پزشک، مهندس، آیت الله، کارگر، مدیر و ...» بگویید، همه اشاره به یک شخص است، اما هر اسمی مُعرف وجهی از اوست.
بنابراین، فرق است بین معانی: «خالق، مالک، رازق، إله، ربّ و ارحم الرّاحمین»؛ و باید در معنای هر کدام دقت نماییم. وقتی میگوییم: «خالق»، یعنی «مخلوق» نیست که اوصاف مخلوق را داشته باشد و نظام حاکم بر مخلوقات، بر او حاکم باشد! این نظامات را خود او خلق و حاکم نموده است.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
اگر جهان را خدا آفریده پس خدا را که آفریده؟ و برمیگردد به این سوال که آیا اصل علیت یک اصل کلی است یا نه؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/monotheism/12133.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید