امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام؛
نهج البلاغه، حکمت 157 - برگردان (ترجمۀ) حجت الاسلام و المسلمین انصاریان.
«قَدْ بُصِّرْتُمْ اِنْ اَبْصَرْتُمْ، وَ قَدْ هُديتُمْ اِنِ اهْتَدَيْتُمْ، وَ اُسْمِعْتُمْ اِنِ اسْتَمَعْتُمْ.»
- واقعیت به شما نشان داده شده اگر ببینید، و هدایت شدهاید اگر خواهانش باشید، و به شما شنواندهاند، اگر بشنوید.
شرحی مختصر
از اخلاقهای ابلیس لعین که به آدمی نیز القاء میکند، منزه (سبحان) دانستن خود و مقصر خواندن دیگران میباشد؛ چنان که وقتی توجیهات مستکبرانهاش برای تمرّد از فرمان سجده، مقبول واقع نشد، گفت: «قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي ...»! یعنی: «حال که تو مرا فریب دادی، من نیز [در لجاجت و دشمنی با تو]، بندگانت را فریب میدهم!»
اما خداوند سبحان، حجّت را بر بندگانش تمامی میکند تا اگر کسی خواست هدایت شود، راهش باز و روشن باشد و اگر کسی خواست گمراه شود، دیگر بهانه و توجهی نداشته باشد.
یک حجّت درونی قرار داد که «عقل» است و حجج بیرونی قرار داد که همان پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام میباشند و بالتبع ایشان علما، فقها، صادقین، صالحین، شهدا و مؤمنان، همه حجّت میباشند؛ چنان که امام کاظم علیه السلام فرمودند:
«إنَّ للّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ: حُجَّةً ظاهِرَةً، و حُجَّةً باطِنَةً، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ و الأنبِياءُ و الأئمَّةُ عليهم السلام، و أمّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ» (الکافی، 12/16/1)
- خداوند را بر مردمان دو حجت است: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى همان فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى همان خردها (عقل) است.
●- کتاب خلقت که به قلم صُنع الهی نوشته شده، پیش رویت گشوده شده است و کتاب آسمانی (قرآن مجید) که به قلم وحی الهی نوشته شده نیز در اختیارت میباشد - معلمان، راهنمایان، الگوها و رهبران الهی نیز برایت فرستاده شدهاند - علما و فقها، دانشمندان و ناصحان، آن چه باید میگفتهاند را گفتهاند و آن چه باید بگویند را میگویند.
*- دو نیروی گیرایی انسان، چه در ظاهر و چه در باطن، همان «شنوایی (سمع) و بینایی (بصر) میباشد و دنیا، بد و خوبش را آشکارا به تو نشانی میدهد؛ چنان که هم نشان میدهد زایشگاه است و هم نشان میدهد که قبرستان میباشد - بطلان، ظلم و جنایات طاغوتها را به چشم میبینی و نیز مظلومیت عموم مردم و بیداری، ایستادگی، مقاومت و حقانیت مجاهدان راه خدا را نیز میبینی - هم ندای حق به گوشت میرسد و هم ندای باطل و ... .
*- پس دیگر، اختیار، انتخاب و اراده با خودت است؛ اگر بخواهی بشنوی، ندا هست و میشنوی و اگر بخواهی ببینی، حقایق و واقعیات آشکار و عیان است و میبینی و اگر خواهان هدایت باشی، خودش هدایت است و هدایت شده هستی و تا هنگامی که هدایتخواه باشی، هدایت میشوی.
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» (العنکبوت، 69)
- و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند (در مقابل نفس خود و دشمنان بیرونی، تلاشی دشمنستیز بنمایند)، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد؛ و خداوند با نيكوكاران است.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه