«ایکس - شبهه»: منطق سؤال، مانند منطق ریاضی است. معادله‌ی یک مجهولی، دو مجهولی یا چند مجهولی. اما دستیابی به پاسخ صحیح وقتی ممکن است که صورت «معلوم» برای کشف مجهولات درست باشد. پس اگر صورت مسئله غلط و خطا بود، پاسخ صحیحی به دست نمی‌آید.

ریشه‌ی بروز این قبیل سؤال‌ها یا شبهات نیز القای صورت مسئله‌ی غلط است. چه کسی گفته است که در «غرب آزادی اجتماعی» وجود دارد؟ البته این دروغ چنان به زور به اذهان القاء شده است که حتی اجازه‌ی فکر کردن و تأمل در آن را نیز به خود نمی‌دهند و سریع می‌گویند: این که دیگر معلوم و مشهود است. در صورتی که واقعیت آن چنین نیست.

الف – پیش‌تر مباحث مشروحی در خصوص آزادی و یا به تعبیر غربی آن «دمکراسی» و نیز واژه‌هایی چون آزادی مطلق، آزادی اجتماعی، آزادی فردی و ...، در همین سایت درج شده است (1) که مطالعه‌ی یک یا برخی از آنان، بخش قابل توجهی از پاسخ را ارائه می‌دهد.

ب - شاید باور این مطلب [برای کسانی که با تعمق و تفکر لازم] در غرب زندگی نکرده و یا به مسائل و روابط آنان آشنایی کاملی ندارند، سخت باشد که در غرب «آزادی فردی و اجتماعی» نیز آن گونه که تبلیغش را می‌کنند، وجود ندارد.

در غرب همگان آزادند، آن طور که به آنان دستور داده شده و دیکته می‌شوند، باشند. اما اگر قرار باشد که قدمی از آن تعاریف و دستورالعمل‌ها پا فراتر نهند، نه تنها هیچ گونه آزادی وجود ندارد، بلکه با شدیدترین برخوردها مواجه می‌‌گردند. چنان چه نحوه‌ی برخورد پلیس با تظاهر کنندگانی که شکایتی جز اوضاع بد اقتصادی یا مخالفت با قوانین بازنشستگی، یا گرانی، یا افزایش شهریه‌ی دانشگاهی و ... نداشتند، خود دلیل بر مدعا نسبت به چگونگی آزادی‌های فردی و اجتماعی در غرب است.

ج – در غرب (مثل فرانسه) حتی از یک کمدین معروف که کلامی بر علیه صهیونیسم از زبانش می‌پرد، نمی گذرند و او را از تمامی امکانات فردی و اجتماعی‌اش ساقط می‌کنند. در غرب (مثل آلمان و اتریش) حتی محققین و تاریخ‌شناسان را به خاطر انجام تحقیق و ارائه نتیجه مبنی بر نیافتن سند معتبر برای کشته شدن شش میلیون یهودی در نیم قرن پیش (هلوکاست) به سه تا پنج سال حبس با جریمه‌ی نقدی محکوم می‌کنند. در غرب که همه آزادند لخت، یا با لباس سرخ‌پوست‌های قدیم، سیاه‌پوست‌های جدید، با آرم فرماسون، شیطان‌پرست، صلیب و ... به کلاس درس بیایند، حجاب یک یا در نهایت 3 دختر را تحمل نمی‌کنند و آنان را از حقوق فردی و اجتماعی خود محروم می‌کنند. در غرب (مثل انگلیس، آلمان، فرانسه و ...) هیچ زن با حجابی حق رجوع به اداره‌جات را ندارد و اگر رجوع کرد، کسی حق مشکل‌گشایی از او را ندارد. در غرب (مثل آمریکا) حتی تلفن‌ها شنود می‌شود و ربایش و شکنجه و زندان هر مخالفی جزو قانون به تصویب رسیده است. پس آزادی فردی و اجتماعی در غرب، یک دروغ بزرگ است.

د – آزادی معنوی نیز یکی از شئون آزادی‌های فردی و اجتماعی است. پس اگر هیچ نقصی وجود نداشت به جز صلب آزادی‌های معنوی، خود دلیل بر این بود که در غرب آزادی اجتماعی وجود ندارد.

ھ – پس همان طور که مشهود است، تا مردم در تکفیر طاغوت و ایمان به خدا آزاد نباشند، در بند و بنده‌ی دیگران هستند و همه‌ی آزادی‌های مشروع دیگر سلب می‌شود. اگر چه خود ندانند و یا ظاهر و تبلیغات، چیز دیگری را به نمایش بگذارد. محال است شخص یا ملت و امتی که در پذیرش ربوبیت آزاد نیستند و مجبورند در اطاعت «رب النوع‌»ها، یعنی صاحبان زر و زور و تزویر و ظالمین و مستکبرین باشند، بتوانند از آزادی‌های فردی و اجتماعی مشروع و معقول برخوردار گردند.

کلمات کلیدی:  گوناگون