پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متن و ترجمهی آیاتی که به عنوان مثال برای دو واژهی "موت و وفات" آورده شده، به شرح ذیل میباشند:
« وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا » (مریم علیهاالسلام، 15)
ترجمه: و درود بر او (حضرت یحیی علیه السلام) روزى كه زاده شد و روزى كه مىميرد و روزى كه زنده برانگيخته مىشود.
« وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا » (مریم علیهاالسلام، 33)
ترجمه: و درود بر من (حضرت عیسی علیه السلام) روزى كه زاده شدم و روزى كه مىميرم و روزى كه زنده برانگيخته مىشوم.
*- کلمات و واژگان هر کدام معنای خاص خود را دارند و گاه از چند معنی مترادف نیز برخوردار میباشند؛ گاه به صورت مستقیم و مشخص به کار میروند، گاه با توجه به معنای عام به کار میروند و گاه به صورت استعاره، گاه مشترکات لفظی دارند و گاه مشترک معنوی (معنایی) هستند و ... .
بنابراین، ضمن دانستن معنی مشخص و عام کلمه، توجه به این که در کجا و به چه معنایی به کار رفته نیز ضروری میباشد؛ چنان که در فارسی، کلمه «به پا خاستن»، یعنی از حالت نشسته بلند شدن و روی دو پا ایستادن؛ اما گاه میگوییم که «ملتی به پا خاستند»، که یعنی "قیام" نمودند. چنان که در قرآن کریم، در مقابل «مجاهدین»، از «قاعدین – قعود کنندگان، نشستگان» یاد شده است.
معمولاً واژگانی که به یک حالت یا فعل اختصاص دارند، چنین میباشند.
موت:
کلمه "موت" نیز از همین واژگان میباشد. معنای خاص و کلی آن "مرگ" است و در مقابل "حیات = زنده بودن" قرار دارد. اما مهم است که "زندگی و مرگ"، در چه جملهای، با اشاره به چه نوع از زندگی و مرگ، و به چه معنایی آمده است؟ چنان که گاهی کلمهی «حیّ» به معنای صفت ذاتی خداوند متعال است، گاه کلمهی "حیات" با اختصاص به "حیات دنیا" میآید و گاه به حیات اخروی اشاره میشود، و گاه به مرگ و حیات معنوی اشاره میشود.
به عنوان مثال: به حسب ظاهر، اگر موجودی (انسان، حیوان) در این دنیا زنده باشد، گفته میشود که هنوز "حیّ است و حیات دارد" و هر گاه بمیرد، جزو "اموات" محسوب میگردد. اما از سوی دیگر میفرماید که شهدا را مرده (اموات) قلمداد نکنید که آنها زنده هستند و بدیهی است که به معنا و مصداق فارق شدن روح از بدن نمیباشد، چنان که بدن آنها را نیز دفن میکنیم؛ - و یا میفرماید: «در حیات اخروی دیگر مرگی وجود ندارد» و یا میفرماید: «زمین یا سرزمینی را پس از مردن زنده میکند»، در حالی که به حسب ظاهر، زمین یا سرزمین، زنده شدن و مردن ندارند.
« وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ » (فاطر، 9)
ترجمه: و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مىكند پس [بادها] ابرى را برمى انگيزند و [ما] آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم و آن زمين را بدان [وسيله] پس از مرگش زندگى بخشيديم رستاخيز [نيز] چنين است.
« وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ » (یس، 33)
ترجمه: و زمين مرده برهانى است براى ايشان كه آن را زنده گردانيديم و دانه از آن برآورديم كه از آن مىخورند.
*- هم چنین تصریح شده که "قلب" به واسطهی کفر میمیرد و به واسطه ایمان زنده میشود.
حیّ (زنده):
حیّ و زندهی حقیقی، فقط و فقط خداوند سبحان است ( هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ )؛ و البته که به زندهی حقیقی [که هستی عین ذات اوست]، هیچ گاه مرگ (موت) عارض نمیگردد ( الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ ). اما حیات ماسوی الله (به غیر از خداوند سبحان)، همه خلق و پدیده است، چنان که فرمود: ( خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ )؛ حیات به آنها داده شده و از آنها گرفته میشود. چنان که به دنیا میآیند و سپس میمیرند.
وفات (توفی):
این که به هنگام مرگِ کسی، واژهی "فوت" به کار میرود، یک غلط مصطلح میباشد.
"فوت" به معنای «مضا، و گذشتن وقت یک فعل – کم یا گم شدن» است، در صورتی که "مرگ" به وقتش میرسد و از روح آدمی نه کم میشود و نه گُم میگردد.
اما "وفات"، یعنی تحویل گرفتن به تمام و کمال. وقتی چیزی کاملاً تحویل گرفته میشود، به آن وفات و توفی میگویند، حال خواه جانِ موجود زنده به هنگام مرگش (موت) باشد و خواه هر چیز دیگری. چنان که در مورد جان موجودات زنده (به ویژه انسان) میفرماید: « اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا - خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مىستاند / الزّمر، 42» - و در مورد ظهور اعمال در قیامت، میفرماید که هر کسی تمامی آن چه عمل نموده را یکجا تحویل میگیرد: « يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ » و از روزی بپرهیزید (و بترسید) که در آن روز، شما را به سوی خدا بازمیگردانند؛ سپس به هر کس، آنچه انجام داده، به طور کامل باز پس داده میشود، و به آنها ستم نخواهد شد. (چون هر چه میبینند، نتایج اعمال خودشان است.)
حضرات یحیی و عیسی علیهماالسلام:
در آیات فوق، کلمه "مات"، در مقابل "حیات دنیوی" آمده است. در مورد حضرت یحیی علیه السلام، خداوند متعال میفرماید که "سلام بر او در هنگام مرگش" و در مورد حضرت عیسی علیه السلام، میفرماید که او به معجزهی الهی، در گهواره گفت: «سلام بر من، به هنگام مرگم». و "سلام" نام خداوند متعال است.
نکته: از آنجا که همگان مرگ "موت" را میچشند [ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ]، و با رد شدن از "مرگ" و گذر از این مرحله، وارد به مراحل عالم آخرت میگردند، حضرات یحیی و عیسی علیهماالسلام نیز مستثنا نگردیدهاند. با این تفاوت که خبر شهادت حضرت یحیی علیه السلام را داریم، اما خبر از مرگ حضرت عیسی علیه السلام، داده نشده است، بلکه فقط فرموده که او به آسمان عروج داده شده است. حال آیا همانجا موت را چشیده، یا پس از مدتی به موت رسیده و یا بعداً میرسد، به صورت قطعی بیان نگردیده است.
قابل توجه آن که خداوند متعال، با واژهی "توفی"، به ایشان مژده میدهد که «تو را تحویل میگیریم. اما نفرموده که این تحویل گرفتن، با مرگ (موت) همراه است یا خیر؟ پس معنای وفات با موت فرق دارد و "توفی" الزاماً همراه با مرگ نمیباشد.
« إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ » (آلعمران، 55)
ترجمه: (به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: «من تو را برمیگیرم و به سوی خود، بالا میبرم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک میسازم؛ و کسانی را که از تو پیروی کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانی که کافر شدند، قرارمیدهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری میکنم.
●- بنابراين، خداوند در حال حيات حضرت عيسی علیه السلام در دنیا، به او خطاب میكند كه « إنّي متوفّيك - من تمامْ حقيقت تو را میگيرم » و نفرموده که "من تو را میمیرانم"؛ پس، معلوم نشده که اگر در اين توفّی و اخذ تامّ ، مرگی رخ داده، همزمان بوده يا بعدا رخ میدهد و یا در آخر الزّمان رخ خواهد داد؟!؛ چنان كه معلوم نيست مراد از « رافعك إليّ »، يعنی تو را به به سوی خود میبرم، اين است كه فقط روح تو را بالا میبرم، يا روح و جسم هر دو را ... .
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا خداوند متعال در سلامهای حضرات یحیی و مسیح (ع)، از واژه "موت" استفاده نموده و از "توفی" استفاده ننموده است؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8294.html
کلمات کلیدی:
قرآن