بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
و صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ.
سلام دوستان؛
ما هیچکدام معصوم نیستیم؛ البته معنایش این نیست که مجبور به گناه هستیم و باید گناه کنیم؛ بلکه یعنی عقل، علم، بصیرت، ایمان و تقوای ما به آن حدّی نرسیده است که حقیقت هر چیزی را بدانیم و ببینیم و دانسته و نادانسته، مرتکب هیچ گناهی نگردیم؛ «جایز الخطا نیستیم، اما ممکن الخطا هستیم».
بنابراین، بسیاری از ما، کم یا زیاد، مرتکب گناهانی شدهایم، و البته برای تمامی گناهانمان، چه گناهانی که متوجه شدیم و به یاد داریم، و چه گناهانی که متوجه نشدیم و یا به یاد نداریم، طلب مغرفت (بخشش و پوشش) میکنیم و سعی در توبه (ترک گناه در راه خدا) مینماییم.
پیام استغفار و توبه این است که به خداوند سبحان و به خود میگوییم: «اگر چه مرتکب گناهانی شدهام، اما الحمدلله، نه کافر و مشرکم و نه با خدا سر جنگ و دعوا دارم و از روی لجاجت و خصومت گناه میکنم، و البته امید بخشش و فضل دارم.»
خداوند متعال نیز مترصد آن نیست که با هر گناهی، بندهاش را مجازات کند، بلکه حتی بسیاری از گناهانی که مرتکب آن برایش طلب بخشش نکرده و یا حتی اصلاً خداباور نیست را میبخشد:
«وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ» (الشوری، 30)
- هر مصيبتى که به شما رسد، دستاورد خودتان است، و بسيارى را نيز عفو مىكند!
میفرماید که من اگر بخواهم گناه بندگانم را بگیرم که دیگر جنبدهای روی زمین باقی نخواهد ماند (فاطر، 45)؛ و میفرماید: «من تمامی گناهان را یکجا میبخشم!
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزّمر، 53)
- بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همۀ گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
●- اما برخی به خاطر میل شدید به گناه از یک سو و اصرار به انجام آن از سویی دیگر و نیز غرور و تکبر بیجهتی که دارند، برای توجیه مواضع و عملکرد نادرست خود، به جنگ خداوند سبحان میروند!
مانند کسی که میخواهد خداوند سبحان را بندگی و اطاعت نکند، میگوید: «از کجا معلوم که خدا و معادی باشد - از کجا معلوم که این خدا همان است - از کجا که چند خدا وجود نداشته باشند و ...» - یا کسی که در عمرش قرآن کریم را نخوانده و نمیخواند و اصلاً بلد نیست که بخواند، اما گوید: «از کجا معلوم که وحی است - از کجا معلوم که تحریف نشده است - از کجا معلوم که آیاتی جا نیفتاده است و ...».
طرف پولی به دست آورده و نمیخواهد خمس و زکات (وجوهات شرعی) را بپردازد، و یا حتی هم اکنون پولی ندارد که وجوهات به آن تعلق گیرد، بلکه از حرص این که اگر داشت نپردازد، پیشاپیش میگوید: «ای بابا! خمس باید فقط به معصوم پرداخت شود - اصلاً در اسلام خمس نیست - اینها را آخوندها از خودشان درآوردند و ...»!
یا میخواهد ربا بخورد، نزول بدهد، رشوه بگیرد و بدهد، اختلاس کند و ...، میگوید: «این مقدار اشکالی ندارد، خدا خودش میداند که چارهای ندارم - ایبابا! همه همینکار را میکنند (و به همگان تهمت میزند)!» و یا میخواهد در عروسی و آن هم مقابل نامحرمان برقصد، میگوید: «یکشب و آن هم در عروسی اشکال ندارد» و یا میخواهد ناخن بکارد، میگوید: «من پرسیدهام، هیچ اشکالی ندارد و وضو و غسل با ناخن کاشته نیز صحیح است»؛ و خلاصه همینطور شریعت را تکذیب میکنند و از خود احکام میسازند و حتی آن را به نام دین اسلام صادر میکنند؛ که گناهش به مراتب بزرگتر از آن گناهی بوده که انجام میداده!
همینطور است مواضع کسی که به هر دلیلی، در رعایت حجاب ضعیف است، نمیخواهد حجابش را رعایت کند، یا اصلاً دوست دارد که با وضعیت تحریک کننده در انظار عمومی بچرخد، میگوید: «حجاب اجباری در کجای قرآن آمده - آیا زمان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نیز اجباری بود» و یا پا را فراتر گذاشته، منکر خدا، دین، احکام الهی و معاد میشود؛ و یا حتی بیشتر سقوط میکند به خاطر لجاجت و خصومت با حجاب و مسلمانان، با اصل اسلام و احکامش دشمنی میکند و میگوید: «به عنوان اعتراض حجاب را برمی دارم!»
●- بنابراین، چه بسا ارتکاب به گناه و یا حتی میل به گناه، آدمی را به کفر و شرک برساند و از آن هم عبور کند و به لجاجت، عناد و مخاصمه با خداوند سبحان بکشاند!
*- مسئله ابلیس لعین نیز همینطور بود؛ گناهش این بود که فرمان سجده را اطاعت نکرد، و وقتی خداوند متعال از او پرسید که چرا تمرد کردی؟! میتوانست بگوید: «اشتباه شد، خطا کردم، تو ببخش، سعی میکنم دیگر خطا نکنم و ...»؛ اما تکبر مانعش شد، یک قدم فروتر رفت و استکبار کرد و گفت: «من برترم»، در اینجا نیز متوقف نشد و خودش را منزه (سبحان) دانست و گناه تمردش را متوجه حضرت حق نمود گفت: «تو مرا گمراه نمودی»، و در همین حد نیز نماند، بلکه به دشمنی برخاست و گفت: «تلاش میکنم تا راه هدایت بندگانت را ببندم و همه را فریب دهم و گمراه سازم!»
●- بنابراین، عزیز من! اگر مرتکب گناه شدی، بهترین کار برای رشد و نجات تو، همان استغفار و توبه است، نه انکار و سپس گردنکشی! اگر دیدی که نمیتوانی آن گناه را ترک کنی، ضمن استغفار بگو: «خدایا! تو میدانی که من در مقابل هوای نفسم بسیار ضعیفم، این گناه را از من نگیر، بر من ببخشای و به من کمک کن تا بالاخره غالب شوم»؛ نه این که گناهکار برای توجیه و تطهیر خودش؛ خدا و معاد را تکذیب کند - احکام اسلام را رد کند - به خدا افترا ببندد و بگوید این احکام در اسلام نیست - از خودش احکام بسازد - از طرف خودش، گناه را سبک بشمارد و بگوید: «نه! خدا ارحم الراحمین است و هیچ سؤال و جواب، عاقبت و عذابی در کار نیست» و یا خدایی ناکرده، به لجاجت، خصومت و عناد بپردازد؛ اینها همه کفر و شرک است که گناهش به مراتب بزرگتر از آن گناهی است که انجام میداده و البته که شرک نابخشودنی است؛ مگر این کسی از کفر و شرک نیز توبه نماید و به سوی او و بندگیاش باز گردد!
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مشارکت و همافزایی - موضوع یادداشت و نشانی پیوند متن، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
موضوع یادداشت:
باید مراقب بود که انجام یا حتی میل به گناه، آدمی را به کفر، شرک و جنگ با خدا که نابخشودنی است نکشاند!
متن یادداشت (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/note/12193.html
کلمات کلیدی:
یادداشت